سند الگوی پيشرفت كاملا ايرانی است

دکتر سیدعلی‌اکبر افجه در گفت و گويي بيان كرد: در کشورهای توسعه‌یافته برای دستیابی به پیشرفت و توسعه، سازوکارهای خاصی تعریف شده است اما از آنجا که این سازوکارها بر اساس مبانی ارزشی و معرفتی خاصی استوار است، نمی‌توانند در سایر کشورها از جمله کشورمان به مثابه الگو استفاده شوند.

وي گفت: بر اين اساس طراحی و تدوین الگویی بومی متناسب با فرهنگها و ارزش‌هاي بومی، امری ضروری است. در طراحی سند الگو، توجه به تفاوت‌های میان توسعه و پیشرفت از سویی و استخراج شاخص‌های بومی، از سوی دیگر، کاملاً تعیین‌کننده است.

پیشرفت عبارت است از حرکت با اراده و با آگاهی اجتماع از وضعیتی به حالت و وضعیتی بهتر که رسیدن به آن وضعیت، از اهداف و آمال آن مردم است. این حرکت اجتماعی از ابتدا تا انتها نیازمند رعایت عدالت است تا حرکت سریع، مداوم و موفقیت‌آمیز باشد.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی گفت: برای پیشرفت می‌توان دو بعد مادی و معنوی در نظر گرفت. بعد مادی، پیشرفت به این معنا است که جامعه، مراحل رشد را به‌ویژه در زمینه‌های اقتصادی سپری کند. از این بُعدِ رشد می‌توان تعبیر به خوداتکایی كرد. در بعد معنوی نیز پیشرفت، زمانی اتفاق می‌افتد که جامعه، مراحل رشدِ معنوی را در ابعاد فرهنگی طی كند و به سطحی از رشد در چنین حوزه‌هایی دست یابد که از آن به تعالی، تعبیر مي‌شود. در واقع، در مفهوم پیشرفت و توسعه از دیدگاه اسلام، رشد فرهنگي، زمينه‌ساز توسعه اقتصادي و اجتماعي است.

افجه خاطرنشان كرد: بهره‌گیری از واژه پیشرفت به جای توسعه در الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، مبین تفاوت‌های اساسی میان روند رشد در جامعه‌ای اسلامی و جامعه‌ای غیر اسلامی است. سند الگوی پیشرفت ظرفی دارد و آن، اسلامی و ایرانی بودنِ آن است. ظرف اسلامی و ایرانی نیز از هم جدا نیست.

مطابق اقتضای قیدِ اسلامی بودن، مفاهیم، شاخص‌ها و هر چیزی که در معرفی پیشرفت دخیل است ناظر به تعریف اسلامی پیشرفت است و بر مبانی نظری، فلسفی و انسان‌شناختی اسلام مبتنی است. نمی‌توان تعریفی از پیشرفت عرضه کرد که در عین برخوردار نبودن از مبانی فلسفی اسلامی، پیشرفت اسلامی تلقی شود بنابراین دلیل مقدم بودن واژه اسلامی بر واژه ایرانی در این الگو نیز، چنین است.

وي اظهار كرد: به منظور تحقق اسلامی بودن الگو، به ساحت‌های توحید، معاد، تفکیک‌ناپذیری دنیا و آخرت، انسان، حکومت، عدالت، اقتصاد و نگاه غیر مادی، توجه شده است.

درباره قید ایرانی بودن نیز باید گفت که هر جامعه‌ای برای پیشرفت باید الگویی را متناسب با ظرفیتهای فرهنگی خاص خود تدوین کند و رونویسی از الگوهای دیگران بدون توجه به شرایط و ظرفیت‌های فرهنگی در عمل منجر به نتایج معکوس می‌شود به همين دليل برای جمهوری اسلامی ایران نیز باید الگویی از پیشرفت، پیشنهاد می‌شد که با شرایط و مقتضیات فرهنگی و با تعالیم و آموزه‌های اسلام، بیشترین تناسب، همسویی و هماهنگی را داشته باشد. در عین حال، قید ایرانی بودن، ناظر به این مهم نیز است که الگو را متفکران ایرانی و با توجه به مصالح و منافع کشور طراحی کرده‌اند و سند الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، کاملاً ایرانی و متناسب با زيست بوم ماست.

 

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا