دکتر «میشل اودنت» (Michel Odent) یکی از مشهورترین متخصصان طب زایمان در دنیا به شمار می رود. وی در سالهای اخیر، در مصاحبه ها و نوشته های مختلف به روند گسترش غیرعادی سزارین و محجور مانده زایمان به شیوه طبیعی پرداخته است. او به تازگی در مصاحبهای با نیوساینتیست به تشریح نگرانیهای خود در مورد روند جاری و تشریح مزایای زایمان طبیعی پرداخته است.
چه چیزی در مورد زایمان طبیعی شما را نگران میکند؟
تا همین چند دهه پیش، زنان میتوانستند به راحتی فرزند خود را به دنیا بیاورند و به طور کلی، فرزندان زیادی هم داشتند. همچنین برای زنانی هم که توانایی به دنیا آوردن فرزند نداشتند، شیوهای (نظیر لقاح مصنوعی) برای فرزندآوری وجود نداشت. امروزه زنان میتوانند تعداد فرزندان خود را تعیین کنند و این مساله ربطی به توانایی و ظرفیت آنها برای فرزندآوری ندارد. به این ترتیب اصل انتخاب طبیعی دیگر کاربرد خود را از دست داده است. این بدان معناست که توانایی زایمان و به دنیا آوردن فرزند بدون کمک دیگران رو به کاهش است. این مساله برای من یک نگرانی به شمار میرود، زیرا آینده فرآیند زایمان را با تردید روبرو میسازد.
چه چیزی سبب شده که امروزه زایمان طبیعی مشکل تر از گذشته شود؟
می دانیم که فرایند زایمان انسان تا حدی دشوار است. پژوهشگران معمولاً دلیلی برای این مساله دارند و به بزرگ بودن سر نوزاد و اندازه آن در مقایسه با لگن مادر اشاره میکنند. این مساله تا حدی درست است، اما اگر این دلیل اصلی بود، فرآیند فرزندآوری همیشه برای بشر مشقت بار به شمار می بود. در حالی است که میبینیم برخی زنان به راحتی زایمان میکنند. در برخی موارد حتی میبینیم که نوزاد به دنیا میآید، بدون اینکه حتی مادر این مساله راتشخیص دهد و درد زیادی تحمل کند.
واقعیت این است که فرآیند زایمان و توانایی زنان برای فرزندآوری به خاطر فعالیت نئوکورتکسی (neocortical) مغز محدود شده است. به زبان ساده، مادر در طی زایمان، به تفکر میپردازد و همین مساله سبب دشواری کار میشود.
منظورتان این است که فکر کردن زیاد سبب دشوار شدن زایمان میشود؟
بله. قشر نئوکورتکس مغز انسان فعالیتهای پیچیدهای نظیر محاسبات ریاضی، استفاده از زبان و پاسخ به سئوالات را به انجام میرساند. در واقع تفکر توسط این بخش به انجام میرسد. با این حال در برخی موقعیتها میبینیم که فعالیت نئوکورتکسی مغز سبب سرکوب فعالیتهای حیاتی در بخش بدوی (primitive) مغز میشود. زن در هنگام زایمان باید در برابر هر نوع محرکی که سبب فعالیت بخش نئوکورتکس مغز میشود بر حذر باشد، زیرا زایمان و به دنیا آوردن فرزند یکی از فعالیتهای ساختار بدوی مغز است. در واقع کاهش فعالیت بخش نئوکورتکس مغز است که امکان تولد فرزند بدون مشکل را فراهم میسازد.
چه فعالیتهایی سبب تحریک و فعالیت بخش نئوکورتکس مغز میشود؟
زبان و نیز موقعیتهایی که سبب جلب توجه میشوند، از جمله مهمترین محرکهای نئوکورتکس هستند. بگذارید مثال بهتری برایتان بزنم. یکی از موقعیتهایی که با کاهش فعالیت بخش نئوکورتکس مغز همراه است، آمیزش جنسی است. فرض کنید که زن یا مرد در طی آمیزش جنسی و پیش از رسیدن به نقطه اوج، از همسرش بپرسد «خب، شام چی بخوریم؟». هر گونه تلاش برای پاسخگویی به این سئوال نیازمند فعالیت بخش نئوکورتکس مغز است و به همین دلیل است که روند طبیعی آمیزش جنسی با مطرح کردن این پرسش متوقف میشود. این مساله در سرشت آدمی جای دارد. بخش نئوکورتکس مغز در زندگی روزمره بسیار سودمند است، اما در برخی موقعیتها نظیر آمیزش جنسی و یا زایمان باید جلوی فعالیت آن گرفته شود.
چه میشود اگر زنی بتواند جلوی فعالیت بخش نئوکورتکس مغز خود را بگیرد؟
در این صورت، رویدادی که آن را «ریفلاکس بیرون دادن جنین» (Fetus Ejection Reflux) مینامم روی میدهد. این رویداد به ندرت در برخی موارد صورت میگیرد. وقتی زن در هنگام زایمان فعالیت مغزی مرتبط با نئوکورتکس ندارد، چیزهایی بیربط و احمقانه به زبان میراند. اگر کسی مانعی در این فرآیند دخالت نکند، پس از یک سری انقباضات کوتاه مدت و ناخودآگاه که البته حسی عجیب را در زن ایجاد میکند، فرزند به دنیا میآید. این نوع فرآیند زایمان بسیار سریع و آسان است.
آیا تا به حال خودتان شاهد «ریفلاکس بیرون دادن جنین» بودید؟
در 15 هزار باری که پزشک اتاق زایمان بودم، شاید بین یک یا دو بار این پدیده را دیدم. این پدیده بسیار نادر است و در محیط بیمارستان به ندرت روی میدهد. در عوض این نوع از زایمان را بیشتر در زایمانهای خانگی دیدهام.
چگونه بیمارستان سبب دشواری وضع حمل زنان میشود؟
مشکل در حضور تعداد زیادی افراد در کنار زن باردار است. تا جایی که در مورد زایمان پیش از عصر نوسنگی میدانیم، زنان خودشان را در برابر محرکهای نئورکورتکسی حفاظت میکردند. در واقع زنان در آن دوران به تنهایی به جایی میرفتند تا فرزندشان را به دنیا بیاورند. امروزه زنان باردار بر این باورند که نمیتوانند به تنهایی فرزندشان را به دنیا بیاورند و اینکه یک ماما و یا فردی دیگر باید در کنارشان حضور داشته باشد. مشکل اینجاست که امروزه زنان نمیخواهند بدون حضور دیگران وضع حمل کنند.
همچنین نور اتاق زایمان نیز مزید بر علت می شود. این نور دارای طیف آبی رنگ زیادی است که خودش از عوامل متوقف کننده ملاتونین به شمار میرود. ملاتونین یا همان «هورمون تاریکی»، یکی از هورمونهای اصلی تولد فرزند است. این هورمون با اوکسیتوسین که نقش مهمی در ایجاد انقباضات لازم برای تولد دارد هماهنگ است.
پس مدل ایده آل برای زایمان راحت و کم درد چیست؟
به نظرم هیچ مدل کامل و بینقصی برای زایمان وجود ندارد و هرگز هم مدلی را به کسی توصیه نمیکنم. من فقط به شرایطی اشاره میکنم که سبب سهولت زایمان میشود. بهترین شرایط وقتی است که حواس زن در حال زایمان کمتر منحرف شود. برای نمونه، زنی در یک اتاق تاریک، کوچک و گرم و مامایی که در گوشهای نشسته و مشغول کاموابافتن است، میتواند تصویری از این وضعیت ایده آل باشد.
حالا چرا ماما باید کاموا ببافد؟
وقتی کاری تکرارشونده نظیر کاموابافی را انجام میدهیم، میزان آدرنالین خون کاهش مییابد. حالتهای هیجانی مسری هستند و به همین دلیل، یک مامای آرام میتواند موجب آرامش بیشتر زن در حال زایمان شود. میزان آدرنالین زن باردار اهمیت زیادی دارد، زیرا آدرنالین و هورمونهایی از این دست جلوی آزاد شدن اوکسی توسین را میگیرند. ترشح آدرنالین سبب ایجاد حالتی نظیر وقتی که مادر دچار استرس و یا سرماخوردگی است میشود. به همین دلیل است که بهتر است زن در طی زایمان احساس کند که دیده نمیشود، ولی در عین حال احساس امنیت هم داشته باشد.
بنابراین شوهر نباید در طی زایمان در کنار همسرش حضور داشته باشد؟
حضور شوهر در کنار زن در طی زایمان پدیدهای کاملاً جدید در طی تاریخ بشر است. در بررسی حیوانات مختلف میبینیم که پستانداران ماده به جفت خود اجازه نمیدهند که در طی زایمان حضور داشته باشد. از سال 1970 بود که برخی زنان تقاضای حضور شوهر در طی زایمان را مطرح کردند. در آن زمان، برخی ماماها با من تماس میگرفتند و از من میخواستند تا آنها را برای رویارویی با این موقعیت جدید (حضور شوهر در اتاق زایمان) راهنمایی کنم. مشکل اینجاست که وقتی مرد در فرآیند زایمان حضور مییابد، رفتار و نیز نحوه صحبت کردن او سبب افزایش فعالیت نئورکورتکسی میشود.
چگونه میتوان اقدامات لازم برای کاهش احتمال مرگ مادر و نوزاد را با شرایط طبیعی لازم برای زایمان راحت زن همراه کرد؟
امروزه از نظر فرهنگی، ایجاد شرایطی برای زایمان سریع و آسان زن آن هم به تنهایی و بدون حضور دیگران پذیرفتنی نیست و به همین دلیل در حال حاضر امکان درهم آمیزی این دو با هم وجود ندارد.
برای همین باید پیامدهای این قضیه را در نظر بگیریم. در واقع باید ببینیم که تا کجا میتوانیم با بیتفاوتی به کارکردهای کلیدی و فیزیولوژیک زایمان طبیعی پیش برویم. امروزه میدانیم که اگر یک کارکرد فیزیولوژیکی را چندان مورد استفاده قرار ندهیم، این کارکرد در نسل بعدی کمرنگتر میشود و این روند در نسل های بعدی نیز ادامه مییابد. نمیدانم چگونه میتوانیم این فرآیند را متوقف کنیم. فکر میکنم محتملترین نتیجه این باشد که در آینده، بیشتر زایمانها به صورت سزارین باشد.
احتمالا منظور شما این نیست که باید زایمان با کمک افرادی دیگر را کنار بگذاریم.
بله. پزشکی نوین به افرادی که نمیتوانند فرزنددار شوند کمک میکند تا به شیوه لقاح مصنوعی صاحب فرزند شوند. منظورم این نیست که باید این شیوهها را کنار بگذاریم، بلکه در عوض باید مسائل موجود را به شکلی کلانتر ببینیم. مطالعات مختلف در زمینه طب زنان نشان داده که سزارین میتواند از عوامل خطرساز به ویژه در دوره سالمندی باشد. منظورم این نیست که نباید به طور کلی از سزارین استفاده کرد، بلکه مقصودم این است که تا کجا میخواهیم با این روش پیش برویم. سئوالی که باید به آن پاسخ دهیم این است که «آینده بشریت با افرادی که با شیوه سزارین به دنیا میآیند، چگونه خواهد بود؟»
منبع: مجله نیوساینتیست
مترجم: صالح سپهری فر
No tags for this post.