گیاهی مهاجم که مدافع منافع اقتصادی است
از مهمترین روشهای تعیین استعدادهای یک اکوسیستم، شناخت و آگاهی از موجودیت منابع آن است. لیکن بهمنظور بهرهوری بهینه از این منابع میبایست تمامی کارکردها و خدمات مادی و معنوی عناصر موجود در اکوسیستمها مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرند. در همین راستا بهمنظور مدیریت صحیح و برنامهریزی برای بهرهبرداری پایدار از منابع، تغییر نگرش به تهدیدها، مخاطرات و پی آمد های چرخههای طبیعی موجود و تبدیل آن ها به فرصت از عمدهترین مسائل تلقی می شود. امروزه تهاجم بیولوژیکی انواع گونههای جانوری و گیاهی بهعنوان یکی از مهمترین مسائل زیستمحیطی حیات کره زمین مطرح است.
به بیان متخصصان، تعرض گونههای غیربومی به نقاط مختلف جهان بهعنوان یکی از رایجترین تهاجمات بیولوژیکی در اثر افزایش فعالیتهای نابخردانه بشر، محسوب میشود. گونههای مهاجم، آنهایی هستند که به محیط جدید وارد شده، رشد و تکثیر کرده و دارای اثرات منفی اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی هستند. در شرایط حاضر آگاهیهای عمومی در مورد اثرات منفی گونههای مهاجم در سیستمهای کشاورزی و جنگلداری بیشتر از سایر بخشها است، ولی پیامدهای بالقوه آن مربوط به انواع اکوسیستمها است. در میان انواع گونههای مهاجم، گیاهان مهاجم دارای بیشترین تأثیر بر روی تنوع زیستی اکوسیستمها هستند. با این حال مدیریت صحیح چنین گیاهانی نه تنها از بار زیان های شان می کاهد، بلکه می تواند فوایدی را نیز به همراه داشته باشد.
در یک مطالعه علمی پژوهشی که در همین حوزه توسط پژوهشگران دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری انجام شده، اثرات اقتصادی گیاه مهاجمی به نام کنگر بر معیشت پایدار جوامع محلی مورد ارزیابی علمی قرار گرفته است.
این تحقیق بهمنظور برآورد ارزش اقتصادی گیاه مهاجم کنگر، میزان وابستگی افراد بومی و سهم آن در درآمد خانوار روستایی و میزان اشتغال مستقیم و غیرمستقیم حاصل از آن در مقایسه با ارزش کارکرد علوفهای آن در تعدادی از سامانه های عرفی شهرستان دماوند، انجام شد.
نتایج این مطالعه نشان داد با توجه به میزان درآمد پیش بینی شده از دو کارکرد بهرهبرداری از گیاه کنگر و تولید علوفه و اهمیت اقتصادی آن بر معیشت جوامع محلی، مدیریت گیاهان مهاجم در اکوسیستمهای مرتعی باید به گونه ای باشد تا ضمن حفظ سلامت و یکپارچگی اکوسیستمها موجب شفافیت و تسهیل فرآیندهای تصمیمگیری در زمینه بهرهبرداری چندمنظوره مراتع شود.
آن گونه که میثم علی زاده، پژوهشگر علوم و مهندسی مرتع دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری و همکارش می گویند: «نتایج نشان داد استفاده از گیاه مهاجم کنگر به شیوه درست می تواند سهم قابل توجهی از درآمد مردم این منطقه از تولید علوفه مراتع یا فرآیند دامداری در منطقه را به خود اختصاص دهد».
به گفته آن ها، «با احتساب شمار تعداد خانوار و افراد وابسته به دامداران منطقه، میزان اشتغال مستقیم و غیرمستقیم فرآیند مرتعداری در طول یک سال به ترتیب 86 و 257 شغل و تعداد اشتغال بهرهبرداران محصول کنگر به ترتیب 72 و 216 شغل محاسبه شد».
طبق این یافته ها، امروزه با تأکید بر حفظ تنوع زیستی و دستیابی به پایداری اکولوژیکی در اکوسیستمهای طبیعی، مدیریت منابع در پیشبینی این که کدام گونهها مهاجم بوده، کدام اکوسیستمها در معرض خطر قرار دارند و این که چطور مراحل مختلف تهدید اکوسیستم را مدیریت کرد، نقش مهمی پیدا کرده است و به نظر می رسد که مدیریت گیاهان مهاجم در اکوسیستمهای مرتعی باید در اولویت برنامههای مدیریتی قرار گیرد تا سلامت و یکپارچگی آنها حفظ شود.
به اعتقاد علی زاده و همکارش، «مطالعات متعدد نشان می دهند، مدیریت پایدار مراتع، علاوه بر شناخت رویشگاه گونهها و پراکنش مکانی آنها، شناسایی گیاهان مفید و بهرهبرداری چندمنظوره از مراتع را نیز شامل شده که درکنار بازده اقتصادی برای مردم بومی، سلامت این اکوسیستم ها را نیز در بر خواهد داشت».
این یافته ها را نشریه علمی پژوهشی «حفاظت زیستبوم گیاهان» وابسته به دانشگاه گنبدکاووس منتشر کرده است.
No tags for this post.