به دلیل اهمیت اقتصاد دانشبنیان که پایه استوار اقتصاد مقاومتی است ، صاحبنظران بیش از گذشته خواهان آشکارسازی اهمیت توسعه فناوری در رشد اقتصادی کشور و خودکفایی ملی هستند؛ اما در کنار این تاکید و اهمیت، نگرانیهایی مبنی بر هجوم فناوریهای وارداتی و نیز توسعه واردات در بخشهای مختلف صنعتی بدون انتقال فناوری آنها، در شرایط پساتحریم، به دلایل مختلف از جمله رونق گرفتن بازار دلالی و نیز باور نداشتن به استعدادهای ملی وجود دارد.
دکتر طیبی، رییس جهاد دانشگاهی و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در همین زمینه طی گفتوگویی با ایسنا به برخی سوالات و نگرانیهای مطرح در این خصوص پاسخ داده و خواهان بکارگیری برخی راه حلهای پیشنهادی شده است:
به نظر شما شرایط تحریم بر توسعه فناوری و خود اتکایی ملی مؤثرتر است و یا شرایط غیر تحریم؟
اگر اراده و برنامهای برای صاحب فناوری شدن و اقتصاد متکی بر تولید ملی نداشته باشیم، چه در شرایط تحریم و چه شرایط غیرتحریم نتیجه کار، واردات است؛ منتهی با هزینههای متفاوت. در شرایط تحریم هم دیدیم و میبینیم تحت عنوان دور زدن تحریم، دلالان و منفعتطلبان، تولید ملی را دور میزنند و با تحمیل هزینههای سنگین خریدهای خارجی را انجام میدهند. یقینا اگر برنامه داشتیم و ساختار مناسبی را ایجاد میکردیم، میتوانستیم از شرایط تحریم، بسیار بهتر از وضعیت موجود برای توسعه کشور استفاده کنیم. در هر صورت پیشرفت در حالت غیر تحریم و با داشتن برنامهای هوشمندانه برای صاحب فناوری و تولید ملی شدن با سرعت بسیار زیادتری اتفاق میافتد.
نظر شما در مورد توافقات انجام شده با 5 1 چیست؟
اولا باید این مطلب را عرض کنم که شکل مبارزه ما با دشمنان در هر دوره متفاوت است. اگر دشمن قصد تجاوز به سرزمین ما را داشته باشد جنگ، شکل مبارزه در این حالت است. شکل دیگر و بسیار مهم مبارزه ، کسب اقتدار اقتصادی و به ویژه اقتدار اقتصادی دانش بنیان است. برای کسب اقتدار اقتصادی بهترین شرایط داشتن ارتباط معقول با دنیا با حفظ مصالح ملی و داشتن برنامه هوشمندانه برای پیشرفت است. البته منطقی نبود که فکر کنیم در مذاکره همه چیز باید کاملا به نفع ما تمام میشد. به نظر میرسد کسانی که شعارهای بسیار تند علیه مذاکرات میدادند، درکی از شرایط واقعی کشور ندارند و برخی هم نمایندگان کسانی هستند که منافع آنها در شرایط تحریم است و سودهای کلان از تحریم میبردند.
در صحبتها اشاره به برنامهریزی هوشمند میکنید، ویژگی این برنامهریزی هوشمند از نظر شما چیست؟
ابتدا این موضوع را توضیح میدهم که دنیای آینده، دنیای رقابت اقتصادهای دانشبنیان است. یعنی اجتنابناپذیر است که اقتصاد ما از یک اقتصاد متکی بر فروش نفت و سایر منافع طبیعی باید به اقتصاد متکی بر تولید ملی پیشرفته تبدیل شود. منتهی در انجام تولید ملی منشا فناوری هم باید برای ما مهم باشد. ما باید خودمان صاحب فناوری شویم. برنامه هوشمند، برنامهای است که از همه روشهای معقول برای صاحب فناوری شدن استفاده میکند و حمایتهای بهتر و بیشتر نیز متوجه سازمانها و بنگاههایی است که مرتب فناوری خود را ارتقاء داده و رقابتپذیری کار و محصول خود را بیشتر میکنند.
کدام نهاد در دولت باید مسؤول تهیه این برنامهریزی هوشمند و اجرای آن باشد؟
این یک کار چند مسؤولیتی است و در کل باید گفت دولت و نظام ملی نوآوری کشور باید مسؤول سیاستگذاریها، برنامهریزی اجرایی و انجام عملیات اجرا بوده و باید حمایت مالی، حمایت قانونی و همچنین نظارت بر حسن اجرا و پالایش و اصلاح مسیر را صورت دهند. به صورت تخصصی فکر میکنم مسؤولیت برنامهریزی باید بر عهده معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رییسجمهور به عنوان یک نهاد فراوزارتخانهای و مسؤول تهیه و تنظیم برنامه و بودجه کشور بوده و نقش کلیه وزارتخانهها و سازمانهای مرتبط را برای حسن اجرا مشخص میکند.
دولت تحت فشار برای سرعت بخشیدن به اتمام پروژههای قبلی و شروع و اتمام پروژههای جدید برای خدمترسانی به مردم است. چگونه میتوان بین سرعت بخشیدن به اجرای پروژهها ، صاحب فناوری شدن و تحقق اقتصاد دانشبنیان تعادل برقرار کرد؟
تحقق اقتصاد دانشبنیان نیازمند عزم ملی و حمایت کل نظام است و نمیتوان از دولتی که دوران مسوولیتش چهار سال است هم توقع حل سریع مشکلات و هم تحقق اقتصاد دانشبنیان را داشت. اولا دولت باید بازبرنامهریزی خود را در دوره پنج ساله تا افق 1404 در نظر بگیرد و از یک برنامه ترکیبی استفاده از توان داخلی و خارجی استفاده کند. دولت به عنوان مدیر توسعه و به عنوان بزرگترین کارفرما باید برای تولید محصول و خدمات ایرانی، استاندارد و تراز کیفیت مشخص کند و در مقابل، تعهد خرید محصول و اندازه بازار را به سازنده بدهد. قانون حداکثر استفاده از توان داخل نیز باید با جدیت به اجرا درآید و نیز قراردادهای بازار با کمپانیهای خارجی در حد ضرورت و رفع سریع مشکلات و آن هم در مقابل شرط انتقال تکنولوژی و حجم استفاده از ساخت داخل باشد. این کار جزء قواعد بازار است و اگر این کار را انجام ندهیم حقوق خود را پایمال و شرایط اشتغال جوانانمان را از بین بردهایم. از سویی دیگر، مردم و سیاسیون نیز باید خواستههای معقولی از دولت داشته باشند تا دولت برنامهای درازمدت برای توسعه فناوری و توسعه اقتصاد دانشبنیان داشته باشد. رسانهها نیز باید پرهیز از برنامهریزی کوتاهمدت و توقف واردات کالاهای مشابه ساخت داخل و واگذاری بدون برنامه کار، به شرکتهای خارجی را فرهنگسازی کرده و به عنوان مطالبه عمومی درآورند، متقابلا سطح توقعات از دولت را در سطح معقول حفظ کرده و همگی در برنامه توسعه کشور ملی و فراجناحی عمل کنیم.
No tags for this post.