حقيقت اين است كه جهان در ضرباهنگ گامهاي هولناك و ويرانگر فقر و گرسنگي فرورفته و آشوبي از حسرت يك تكه نان و مقداري آب در اقصانقاط اين كره خاكي بهپا شده است. چنانچه سازمانهاي معتبر ميگويند در حال حاضر 200 ميليون كودك به سوءتغذيه مبتلا هستند و در هر دقيقه 30 نفر به علت گرسنگي، جان خود را از دست ميدهند.
در جهان بظاهر متمدن امروزي، گرمتر شدن كره زمين، افزايش بهاي غلات و مبارزه براي تصاحب هرچه بيشتر زمين، مشكل تامين مواد غذايي را بيش از پيش كرده كه همين موضوع شكاف ميان گرسنگان و سيران عالم را دوچندان ميكند و به اين ترتيب در حالي كه در كشورهاي صنعتي سالانه ميليونها تن مواد غذايي دور ريخته ميشود، در جايي ديگر همچون آفريقا، قطعهاي نان ميتواند جان كودكي را نجات دهد. به عنوان مثال گفته ميشود هر ساله در اتحاديه اروپا ۹۰ ميليون تن ماده غذايي دور ريخته ميشود كه دور ريختن چند تن پرتقال به علت رسيده بودن زياد يا خارج كردن حجم زيادي از گوجهفرنگي به دليل آنكه پس از بررسي با اسكنرهاي خاص، رنگ آنها با رنگ دلخواه مطابقت نداشته، بخشي از بهانههايي است كه به دور ريختن محصولات غذايي منتج ميشوند.
محصولات اينچنيني در حالي به جرم بازارپسند نبودن دور ريخته ميشوند كه با دورريز بيرويه مواد غذايي نهتنها گرسنگاني كه در حسرت غذا هستند، ناديده گرفته ميشوند؛ بلكه حجم زياد مواد دورريز باعث گرمتر شدن كره زمين ميشود كه البته همين موضوع هم عاملي است تا صدماتي مضاعف به طبقات ضعيف اجتماع وارد شود و نكته جالب اين است كه به نصف رساندن پسماندهاي غذايي، انتشار بسياري از گازهاي زيانآور را كاهش ميدهد. درست مانند اينكه استفاده از خودروها را به نصف رسانده باشيم.
گرسنگي ادامه دارد
سازمان تغذيه جهاني وابسته به سازمان ملل (فائو) چندي پيش اعلام كرد بيش از يك ميليارد نفر در جهان از گرسنگي رنج ميبرند، در حالي كه گفته ميشود تنها با غذايي كه در اروپا و آمريكاي شمالي دور ريخته ميشود، گرسنگان جهان را 3 بار ميتوان سير كرد. البته به نظر ميرسد آمار گرسنگي و مرگومير ناشي از اين معضل حياتي همچنان ادامه داشته و قرار نيست در آينده شاهد مواردي از اين دست نباشيم. بخصوص اينكه پيشبيني ميشود تا سال ۲۰۵۰ جمعيت كره زمين به ۹ ميليارد نفر خواهد رسيد كه البته ۹۷ درصد اين جمعيت در كشورهاي جهان سوم و توسعه نيافته متولد خواهند شد كه امروز از گرسنگي در رنج هستند.
براي پيشگيري از بروز چنين فاجعهاي فائو نسبت به كاهش پسماندهاي غذايي هشدار و در آخرين بيانيه خود تاكيد كرده از آنجا كه يكسوم مواد غذايي كه سالانه در جهان توليد ميشود (معادل 3/1 ميليارد تن) تبديل به زباله شده و هدر ميرود بايد از ايجاد اين پسماندهاي غذايي جلوگيري كرد.
اين در حالي است كه بخش وسيعي از مواد غذايي كه در كشورهاي در حال توسعه توليد ميشوند، هنگام توليد يا برداشت محصول هدر ميرود و در كشورهاي صنعتي خردهفروشان و مصرفكنندگان حجم وسيعي از مواد قابل خوردن را راهي سطلهاي زباله ميكنند. به اين ترتيب اكثر كشورهاي توسعه يافته يا حتي در حال توسعه جهان، در زبالهسازي مواد خوراكي سهم يكساني دارند؛ به طوري كه سالانه به طور متوسط در كشورهاي صنعتي 670 ميليون تن، در كشورهاي در حال توسعه 630 ميليون تن و در كشورهاي ثروتمند 222 ميليون تن مواد غذايي هدر ميرود. اين در حالي است كه كل مواد غذايي توليدي كشورهاي واقع در صحراي آفريقا 230 ميليون تن است.
فيلم «طعم زباله» (Taste the Waste)با نگاهي به اين افراط و تفريطها از هفته گذشته روي پرده سينماهاي آلمان رفته است تا با بازگو كردن آمارهاي روشن و حقايقي تكاندهنده، بيننده را مسحور خود كند و به فكر وادارد.
نكته: فيلم «طعم زباله» حاوي تصاويري از انبوه مواد غذايي در سوپرماركتها و ماشينآلاتي است كه هر روزه مازاد مواد غذايي را به محلهاي دفن زبالههاي شهري ميريزند
اين فيلم حاوي تصاويري از انبوه مواد غذايي در سوپرماركتها و ماشينآلاتي است كه هر روزه مازاد مواد غذايي را به محلهاي دفن زبالههاي شهري ميريزند؛ البته آنچه والنتين تورن، سازنده اين فيلم بيان ميكند تازگي ندارد. كما اينكه پيش از اين نيز بارها موارد مشابهي به تصوير كشيده شدهاند؛ اما آنچه در فيلم طعم زباله جديد محسوب ميشود اين است كه فيلم راهكارهايي را براي خروج از اين هدررفت عظيم مطرح كرده است.
در اين فيلم از زبان افراد مختلف ميشنويم پسماند مواد غذايي حدود ۱۵ درصد انتشار گاز متان در اتمسفر را موجب ميشود و دورريز بيرويه مواد غذايي به گرمتر شدن كره زمين كمك ميكند. در نهايت هم فيلم با اين جمله تكاندهنده تمام ميشود كه «با غذايي كه در اروپا و آمريكاي شمالي دور انداخته ميشود، گرسنگان جهان را 3 بار ميتوان سير كرد.»
در كنار نمايش چنين واقعيتهايي، عدهاي بر اين باور خود پافشاري ميكنند كه كره زمين برخلاف تصور، بارور است و ميتواند غذاي جمعيت بيشتري را نيز تامين كند. در ميان اين افراد، كارشناسان سرشناس و صاحبنظري هم هستند كه همچنان اميدوارند با مديريت صحيح ميتوان جلوي هدررفت محصولات كشاورزي را گرفت. به عنوان مثال آنها معتقدند هدررفت محصولات كشاورزي در كشورهاي در حال توسعه ۴۰ درصد است كه ميتوان با ابزارهايي مانند تقويت دانش مرتبط با كشاورزي، استفاده از فناوريها در مراحل مختلف كاشت، ذخيره مناسب محصولات و حمايت از معاملات منطقهاي با آنها مبارزه كرد.
علم در مبارزه با گرسنگي
در شرايطي كه گرسنگي و فقر غذايي، كمر بسياري از كشورهاي جهان را خم كرده است، به نظر ميرسد همچنان ميتوان به نجات گرسنگان جهان به كمك راهكارهايي كه علم به جامعه انساني ارائه كرده، اميدوار بود. استفاده از محصولات تراريخته و اصلاح ژنتيكي شده، مبارزه بيولوژيك با حشرات و آفات كشاورزي، بهكارگيري ماشينآلات كشاورزي مدرن، تنها بخشي از خدمات علم در اين عرصه هستند. در اقدامي از اين دست، آژانس بينالمللي انرژي اتمي اعلام كرده درصدد است با فناوري هستهاي، محصولات زراعي را افزايش دهد و به اين ترتيب به مبارزه با گرسنگي كمك كند.
از طرفي ديگر در اقصانقاط جهان تلاشهايي در جهت توليد سوخت از دورريزهاي غذايي انجام شده است و در چنين فرآيندي ضايعات دورريز ميوه و سبزي به اتانول تبديل ميشود كه استفاده از آن به عنوان سوخت ميتواند ضمن صرفهجويي اقتصادي به كاهش آثار سوء زيستمحيطي مربوط به توليد زباله، كاهش فرآوردههاي سمي و آلودهكننده ناشي از مصرف سوختهاي فسيلي، كاهش آلودگي هوا، كاهش مصرف منابع انرژي فسيلي به عنوان سوخت منجر شده و از هدررفت سرمايهها جلوگيري كند.
البته دورريزها را نبايد در مواد غذايي خلاصه كرد و درواقع فرهنگ اشتباه مصرف در خيلي از محصولات باعث شده حجم زيادي از زبالههاي الكترونيك، شيميايي، پلاستيكي، كاغذي و… در گوشه و كنار جهان تلنبار شوند. به عنوان مثال چندي پيش برنامه حفظ محيطزيست سازمان ملل متحد در گزارشي با ابراز نگراني از مشكل زبالههاي الكترونيكي اعلام كرد ميزان زبالههاي الكترونيك در جهان، افزايشي ۴۰ درصدي داشته است؛ در حالي كه اگر بتوانيم به راهكارهاي زيستمحيطي مناسبي در بازيافت زبالههاي الكترونيكي دست يابيم، ميتوان گفت آنها منبع ارزشمندي براي توليد مواد خام ثانويه هستند. در غير اين صورت زبالههاي الكترونيكي منشاء اصلي توليد مواد سمي و در نتيجه عامل اصلي شيوع انواع سرطانها در جوامع انساني محسوب ميشوند.
بازيافت به طور كلي يك مولفه كليدي در مديريت مدرن كاهش مواد زائد است كه شامل سلسله مراتب كم كردن دوباره مصرف كردن و بازيافت مواد مختلف ميشود؛ بنابراين اگر در وهله اول دورريزها را به حداقل برسانيم و در نهايت آنچه به عنوان زباله باقيمانده را با روشهاي مناسب بازيافت كنيم، علاوه بر آنكه در محيطي پاكتر زندگي ميكنيم، نقشي موثر در ادامه زندگي همنوعانمان در اقصانقاط دنيا خواهيم داشت.
گزارش از بهاره صفوي