فرهنگ سازمانی بهعنوان مجموعهای از باورها و ارزشهای مشترک بر رفتار و اندیشه اعضای سازمان اثر میگذارد و میتواند نقطه شروعی برای حرکت و پویایی و یا مانعی در راه پیشرفت به شمار آید. تا قبل از دهه ۱۹۶۰ در دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، تعریف درست و جامعی از برنامههای توسعه هیاتعلمی نداشتند و تنها تعداد محدودی از مؤسسات آموزش عالی در دنیا، دارای برنامههای بهسازی آموزشی برای اعضای هیاتعلمی خود بودند. اما در سال ۱۹۶۲ اولین مرکز توسعه هیاتعلمی با عنوان مرکز پژوهشی تدریس و یادگیری در دانشگاه میشیگان افتتاح شد و سایر مراکز نیز بعد از مدت کوتاهی شروع به فعالیت کردند.
به بیان متخصصان، بهعلاوه تا قبل از دهه ۱۹۷۰ اغلب برنامههای توسعه هیاتعلمی حتی در کشورهای توسعه یافته نهادینه شده نبود و اجرای آن بهصورت پراکنده و موردی صورت میگرفت و تأکید اصلی آموزش عالی بر توسعه دانشجویان بود. اما در دهه ۱۹۷۰ مباحث توسعه در حوزه آموزش عالی بر بهسازی اعضای هیاتعلمی تمرکز پیدا کرده و توجه به برنامههای بهسازی آنها بیشتر شد.
بهسازی اعضای هیئتعلمی به کلیه فعالیتها و برنامههایی که برای ارتقای حرفهای اعضای هیاتعلمی دانشگاهها طراحی و اجرا میشود اطلاق میگردد. دانشگاه باید روی اعضای هیاتعلمی خود بهعنوان نیروی اصلی توسعهدهنده جامعه و پرورشدهنده افراد متخصص سرمایهگذاری کند و در پی توسعه آنها برآید.
در این خصوص، محققان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری و واحد گرگان، مطالعهای را انجام دادهاند که در آن نقش فرهنگ سازمانی در بهسازی اعضای هیاتعلمی مورد مداقه و ارزیابی قرار گرفته است.
این تحقیق با مشارکت 291 نفر از اعضای هیاتعلمی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در استان خراسان رضوی و با استفاده از پرسشنامههای علمی مرتبط انجام شده است.
تجزیهوتحلیل دادههای این مطالعه که نتایج آن را فصلنامه «پژوهش در آموزش علوم پزشکی» وابسته به مرکز مطالعات و توسعه آموزش دانشگاه علوم پزشکی گیلان منتشر کرده است، نشان داد که اثر متغیر فرهنگ سازمانی بر بهسازی اعضای هیاتعلمی، قابل توجه و حدود 57 درصد است.
همچنین نتایج حاکی از آن بود که مؤلفههای تأثیرگذار فرهنگ سازمانی شامل رسالت، درگیر شدن در کار و سازگاری هستند که در این میان، مهمترین مؤلفه، درگیر شدن در کار بوده است.
در رابطه با این یافتهها، محمد صالحی، دانشیار و پژوهشگر گروه مدیریت آموزشی دانشگاه آزاد اسلامی ساری و همکارانش اظهار داشتهاند: «با توجه نتایج مطالعه ما، فرهنگ سازمانی قوی میتواند به میزان قابل توجهی بر تعهد کارکنان اثر گذاشته و استحکام رفتار آنان را افزایش دهد. بنابراین در برنامهریزی کلان و تحولآفرین سازمانی بایستی وزن بالایی برای مؤلفههای فرهنگی رسالت، درگیر شدن در کار و سازگاری قائل شد».
آنها ادامه میدهند: «پیشنهاد میگردد درتدوین استراتژی اثربخشی فرهنگی از حالت همافزایی آن به نحو بهینه در امر تحول و تعالی به سازی اعضای هیئتعلمی دانشگاهها استفاده نمود».
گفتنی است به اعتقاد پژوهشگران فوق، مدل پیشنهادی در این تحقیق میتواند بهعنوان مبنایی برای تدوین برنامههای بهسازی اعضای هیاتعلمی مورد استفاده قرار گیرد. بر اساس این مدل باید به تمام ابعاد اعم از آموزشی، پژوهشی، فردی، سازمانی و اخلاقی بهطور توأمان توجه شود. همچنین در تدوین برنامههای بهسازی میبایست تمامی مؤلفههای فرهنگی مدل مذکور لحاظ گردند.
گزارش: محمدرضا دلفیه
No tags for this post.