مدیریت پرچالش آب کشور
![](https://sinapress.ir/wp-content/uploads/2022/09/1512712214165087049-780x470.jpg)
اینکه یک کارشناس کشاورزی از رتبه بسیار پایین ایران در مدیریت آب بگوید، البته موضوع جالبی است اما اتفاق تازهای نیست. هرچند معیارهای این رتبه بندی چندان مشخص نیست و کسی به درستی چه شاخصهایی در این باره مورد بررسی قرار گرفتهاند. دکتر زهرایی – عضو هیئت علمی دانشکده مهندسی عمران دانشگاه تهران با اشاره به رتبه بندی مدیریت منابع آب کشورهای جهان و رتبه ایران میگوید: «برای بررسی جایگاه ایران باید ببینیم شاخصهای این رتبه بندی چه هستند. پس از آن باید بررسی شود اطلاعات مربوط به این شاخص ها به درستی اعلام شده است یا خیر. دلیل این ابهام آن است که اساسا جریان آمار و اطلاعات در ایران شفاف نیست و به همین دلیل برخی رتبه ایران در مدیریت منابع آب را درست و واقعی نمیدانند».
با این حال صرف نظر از این اعداد و ارقام، وضعیت وخیم مدیریت منابع آب در ایران موضوع تازهای نیست. سالها است فعالان مستقل این حوزه و فعالان رسانهای بخش آب درباره این موضوع فریاد میزنند، اما البته فریادشان هنوز به جایی نرسیده است. البته این موضوعی نیست که فقط در بین فعالان مستقل مطرح باشد. علی ابراهیمی عضو کمیسیون کشاورزی، آب و منابع طبیعی مجلس معتقد است؛ در حال حاضر مهمترین معضلات مربوط به آب را باید در نبود مدیریت صحیح جست. او همچنین دیگر مشکلات این بخش را فقدان آموزش کافی در مصرف آب در صنعت، کشاورزی، مصرف خانگی، هدر رفتن آبهای سطحی، آبهای زیرزمینی و مشکلات فنی و فرسودگی تجهیزات میداند. او همچنین با تکرار حرف بسیاری از کارشناسان، الگوی کشت غلط محصولات کشاورزی و نبود طرح آمایش سرزمین را به عنوان معضلات جدی دیگر بخش مدیریت منابع آب کشور معرفی میکند.
در ابتدای دولت یازدهم و وزارت حمید چیتچیان امیدواریهایی برای بهبود وضعیت مدیریت آب درایران ایجاد شد. اما با رسیدن به روزهای پایانی عمر دولت قبل مشخص شد این امیدواریهای سرابی بیش نبوده است. با به پایان رسیدن عمر دولت قبل وزیر نیرو که در ابتدای وزارتش گفته بود در سدسازی افراط کردهایم و خبر از تعطیلی ساخت 50 سد داده بود، در گردشی عجیب مخالفان سدسازی و انتقال آب را رمانتیک خواند. بعدتر هم دولت محیطزیستی علی رغم نظر مخالف سازمان حفاظت محیطزیست مجوز احداث سد خرسان را صادر کرد تا مشخص شود تعطیلی آن 50 سد هم از سر بی پولی بوده نه دلسوزی برای محیطزیست.
اما دولت دوازدهم شمشیر را برای فعالان محیطزیست و بخش آب از روی بست. انتخاب ابتدایی بیطرف با آن کارنامه سیاه در مدیریت آب وبعد هم اردکانیان نشان داد نباید در این حوزه چشم انتظار تغییر چندانی بود. انتخاب عیسی کلانتری به ریاست سازمان حفاظت محیطزیست هم اقدام دیگری بود که دولت برای راحتتر کردن کارهایش انجام داد، چه او که با فریاد وامصیبتا در حوزه مدیریت آب وارد سازمان شد، در بدو ورودش ابتدا گفت کشور نباید معطل محیطزیست باشد و بعد هم مجوز انتقال آب ونک به رفسنجان برای کاشت پسته را صادر کرد.
حال هم وزیر جدید نیرو دوباره به سیاق قبل توپ را به زمین مردم انداخته و گفته باید به مردم بگوییم، که وضعیت منابع آب کشور خراب است و از لزوم مشارکت اجتماعی در حل مسئله سخن گفته است. البته اینها حرفهای بسیار زیبایی هستند، اما شکاف موجود بین حرف و عمل و تصمیمات دولتمردان وخواستههای مردم باعث شده است تا به کار گرفتن چنین راهحلی که نیازمند همدلی واعتماد است ممکن نباشد. در یک کلام میتوان گفت تا زمانی که دولتها از یک سو مجوزانتقال آب میدهند و در بخش کشاورزی آب را به ثمن بخس تاراج میکنند، نمیتوان از مردم انتظار همدلی داشت. معضل آب ایران یک راه حل بیشتر ندارد؛ اصلاح وضعیت مدیریت آب کشور و سپس درخواست از مردم برای همیاری. بنابراین بهتر است وزارت نیرو به جای نشانه رفتن انگشت مسئولیت به سمت مردم، مسئولیت خودش در کمکاریهای گذشته را بپذیرد و با اصلاح بنیادین مدیریت آب کشور، راه را بر بروزبحرانی که میتواند آینده همه ما را تحت تاثیر قرار دهد ببندد.
البته در این میان همه این هیاهو بر سر تامین آب شرب است و حتی نمایندگان منتقد هم از لزوم جمعآوری ضربتی آبهای سطحی برای مصرف در بخش کشاورزی سخن میگویند و حق آبه های محیطزیست و طبیعت فراموش شده است. اما همچون ریزگردهای جنوب و غرب کشور و خشکیدن ارومیه، میدانیم این فراموشی تاوان سختی دارد.
گزارش: غزال غضنفری
No tags for this post.