اجازه نمی دهیم فرزندان ایران را نابود کنید

روزگذشته ۹ اسفند خبری تلخ در مورد تلف شدن پیروز، توله یوز دوست داشتنی منتشر شد. خبری که انگار طعم شیرین پیروزی را از همه مان گرفت. همه مان گریه کردیم برای توله یوزی که نتوانست در میان جنگ کسب قدرت و شهرت میان انسانها دوام بیارود. توله یوزی که اگر در هر کجای دنیا بود نه تبدیل به نماد می شد نه اینفلوئنسر شبکه های اجتماعی.

دکتر بهرنگ اکرامی، دامپزشک معالج ایران و توله‌های یوزیش در گفتگوی اختصاصی با سیناپرس در خصوص اتفاقات رخ داده برای پیروز، گفت: از 2تا 10اردیبهشت در سایت توران وضعیت آبستن ایران را رصد کردم و به عنوان یک دامپزشک زمانی که به توران رفتم ، تمام تجهیزات جراحی را با خود به همراه بردم که اگر نیاز بود بتوانم اقدامات لازم را انجام دهم. به دلیل اینکه منطقه توران تا تهران 10ساعت فاصله دارد و برای در خواست امکانات نمی توانستیم در زمان زایمان تجهیزاتی در خواست کنیم.

متخصص مامایی و بیماری‌های تولید مثل حیوانات افزود: آن زمان تا 90 درصد احتمال زایمان طبیعی ایران را می دادیم  اما در زمان زایمان مشاهده کردیم که این گونه دچار سخت زایی است بنابراین با دریافت اطلاعات و ارتباطاتی که با کشورهایی که گونه های یوز یا چیتا دارند _مانند افریقا_ دریافتیم از زمانی که یوز مادر، پوزیشن زایمان می گیرد تا زمان به دنیا آمدن آخرین توله 30دقیقه تا 5ساعت باید توله ها  از رحم خارج شوند اما اگر تا 5 توله باشند این زمان به 10ساعت هم برسد . باتوجه به همه اطلاعات و داده هایی که در اختیار داشتیم مادر را رصد کردیم ،ایران 12ساعت زور زایمان را زد و زایمان انجام شد و بعد از آن زمین گیر شد و شروع به لنگیدن کرد ، حال ایران به گونه ای نبود که بتوانیم نزدیکش شویم و مداخله ای داشته باشیم تاجایی که قربان قربانی که از 6ماهگی ایران را بزرگ کرده بود هم، زمان زایمان نتوانست به یوز نزدیک شود. ایران به او حمله کرد که البته این طبیعی بود، از یک طرف درد و از سوی دیگر قلمرو  حیوان بود که اجازه نمیداد نزدیکش شویم.

اکرامی در ادامه گفت: دراین شرایط تنها راه برایمان بیهوشی بود. با حسن اکبری، معاون محیط‌زیست طبیعی سازمان حفاظت محیط‌زیست، تماس گرفتیم که در چنین شرایط باید چه راهی را پیش بگیریم، پیشنهاد دادند از تهران تیمی فرستاده شود؛ در حالیکه 10ساعت زمان میبرد تا تیم به توران برسد. پیشنهاد دیگر بردن حیوان در حال درد و زایمان و حمل آن تا نزدیک ترین مکان برای رسیدن تیم بود؛ در هیچ کجای دنیا چنین کاری نمی کنند که حیوان در حال زایمان و درد را حمل کنندبنابراین به این نتیجه رسیدیم که بهترین تصمیم سزارین است. به هر جهت در آن شرایط باید تصمیمی درست گرفته می شد.

وی افزود: رها کردن آنها احتمال از دست دادن توله ها و مادر را زیاد  می کرد بنابراین تصمیم بر آن شد تا باتوجه به امکانات موجود و شرایط هرچند ضعیف، زایمان را انجام دهیم که خوشخبختانه هر سه توله سالم به دنیا آمدند و مادر نیز بدون هیچ گونه مشکلی بعد از گذشت 3 روز شروع به خوردن غذا کرد و سالم ماند و برخلاف ادعای برخی که دچار عفونت رحم شده بود،هیچ بیماری و عفونتی وجود نداشت.

اکرامی در ادامه گفت: توله ها ر ا تیمار کردیم، مادر از بی هوشی برگشت و وارد اتاق شد، توله ها را بو کرد و رفت و دیگر برنگشت .5ساعت گذشت و توله ها شروع به جیغ زدن کردند و باید در آن زمان تصمیمی مبنی بر منطق می گرفتیم. تصمیم بر آن شد تا به توله ها کمک کنیم وشیر به آنها دادیم.

غذا دادن با سرنگ

این دامپزشک متخصص مامایی و بیماری‌های تولید مثل حیوانات گفت: آغوز مادر بسیار سنگین است و با سرپستانک نمی توان به توله یوزها آن را داد و باید با سرنگ این کار را می کردیم، این همان چیزی بود که رسانه ها در بوق و کرنا کردند و برخی هم به آن دامن زدند که چرا با سرنگ به توله ها شیرداده می شود این درحالی بود که هیچ کس از من سوالی نپرسید و علت را جویا نشد، در حالی که آغوز مادر بود باید با سرنگ داده می شد.آغوز را قطره به قطره در چند مرحله به توله ها دادیم و هر سه سالم بودند.

وی افزود: یکی از توله‌ها در تنفس مشکل داشت و با احیا زنده ماند. حتی وزن توله نیز پس از شیرخوردن بیشتر نشد و کاهش وزن نیز در آن مشاهده شد. بعد از چند روز نیز متوجه شدیم که این توله از ناهنجاری ریه رنج می‌برد. در گربه سانان به علت اختلالات ژنتیکی و هم‌خونی احتمال بروز این مشکلات وجود دارد. نر بودن این سه توله دلیلی بر افزایش ضریب هم‌خونی داشت. هر چه خانواده‌ها به یکدیگر نزدیکتر باشند، ضریب هم‌خونی بالاتر می‌رود و بالا رفتن ضریب هم‌خونی سبب بالا رفتن احتمال بروز اختلالات ژنتیکی می‌شود.بنابراین یک توله را بنابر دلایل ژنتیکی ازدست دادیم.

بعد از دو هفته گزارشی از بیماری توله دوم داشتیم ،با حسام الدین اسکافیان استادیار گروه آموزشی درمانگاهی دانشکده دامپزشکی و دامپروری سمنان تماس گرفتیم اعلام کردند: توله دوم نیز حال چندان خوبی ندارد اما توله سوم یعنی پیروز خوب است. به تهران وضعیت را اعلام کردیم در ابتدا گفتند، نیازی به چکاپ نیست، اما با پافشاری من بلاخره مجوز چکاپ واعزام نیرو .. صادر شد. متاسفانه بعد از یک ساعت با من تماس گرفتند و اعلام شد که توله دوم نیز تلف شده است.

وی خاطرنشان کرد: همانجا درخواست کردم که کالبد گشایی برای یافتن چرایی تلف شدن توله دوم انجام شود و توله سوم نیز چکاپ کامل شود. بعداز 24ساعت حسن اکبری، معاون محیط زیست طبیعی سازمان محیط زیست با من تماس گرفت و اعلام کرد توله سوم یعنی همان پیروز در مهمانسرا بلاتکلیف است، با علیرضا شهرداری تماس گرفتم و اعلام کردم به سمت سازمان بروید و توله را تحویل بگیرید.

اکرامی گفت: از قربان قربانی(تیمارگر) درباره وضعیت پیروز جویا شدم که گفت در مسیر به سمت تهران توله سه بار شیر خورده و ادرار و مدفوع کرده و در کلینیک دامپزشکی دکتر فتاحیان نیز تایید شده که حال توله خوب است. همچنین در مهمانسرای اداره توله سالم بود. بعد از آن در مهمانسرای سازمان علیرضا شهرداری و چند نفر از طرف سازمان به توله 2آمپول می زنند و به من اعلام کردند با دکتر معماریان هماهنگی ها انجام شده است.

وی تاکید کرد: متاسفانه دارویی به نام Linco-Spectinبرای این حیوان از سوی دکتر معماریان دامپزشک ایرانی و مقیم خارج تجویز شده که کلیه حیوان را بین برده است و دلیل این بیماری همین دارو بوده ، دکتر کالدون بعد از اطلاع از تزریق چنین دارویی اعلام کرد، تمام داروهای توله را قطع کنند و اصلی‌ترین عامل تلف شدن حیوان همین مساله بوده است.

سندی مبنی بر اشتباه در تشخیص

اکرامی افزود: کالدون مشاور خارجی طرح ۹ ماه پیش تشخیص نارسایی حاد کلیوی را داده  بود و دستور داد، تمام دارو‌های پیروز باید قطع  شود.بنابراین از یک ماهگی پیروز با تزریق دارو دچار مشکل مزمن نارسایی کلیوی شد.

این درحالی بود که وقتی از معماریان دلیل را جویا شدیم اعلام کرد به دلیل مشکلات تنفسی توله این دارو را تجویز کردیم در حالی که توله به تایید و تشخیص پزشکان متخصص سالم بود و بعدتر کالدون نیز این موضوع را تاییدکرد که داروی تزریق شده عامل التهاب کلیوی در توله شده است.

اکرامی گفت: متاسفانه ازآن به بعد توله را نمادی سیاسی  کردند و در شبکه های اجتماعی عکس و فیلم و ….. تا دستمایه تبلیغات شد و سلامتی حیوان مورد تهدید قرار گرفت زیرا اینفلوئنسر کردن توله سبب شد متخصصی برای درمان آن تمایل نشان ندهد؛ این ظلمی بود که در حق آن شد.

ماجرای گردنبند الیزابت چه بود؟

در دی ماه تصویری از پیروز منتشر شد که گردن‌بند الیزابت بر گردن دارد. غلامرضا ابدالی؛ سرپرست دفتر حفاظت و مدیریت حیات وحش سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد: این عکس مربوط به 20 روز پیش است و بستن موقتی گردن‌بند الیزابت به‌صلاح‌دید کارشناسان و بخشی از روند تیمارگری پیروز بوده است.

اکرامی در این خصوص اظهار داشت: از همان زمان که توله دچار بیماری مزمن کلیوی و بیمار بود و همه می دانستند چه جریانی است و آن گردنبند هم برای روند درمانی توله بود. صد حیف. حالا چه کسی پاسخگواست ؟

لمس با دست و بدون دستکش پیروز

ایمان معماریان، دامپزشک مشاور سازمان نجات حیوانات در گفت‌وگویی مدعی شده بود که تیم مراقبت از توله‌های یوزپلنگ و جراح «ایران» یوزپلنگ ماده، قبل از این یوزپلنگ را از نزدیک ندیده بودند و این اولین برخورد و تماس آن‌ها با یوزپلنگ بوده است. وی همچنین گفته بود که علت نپذیرفتن توله‌ها توسط مادر این است که توله یوزهای ایران در زمان سزارین بدون دستکش لمس شده‌اند و گرفتن بوی انسان باعث شده مادر فرزندانش را نپذیرد.

زمان زایمان توله یوزها

اما بهرنگ اکرامی دامپزشک و جراح یوزپلنگ‌های پارک ملی توران در صفحه اینستاگرام خود تصاویری را از لحظه به دنیا آمدن یوزها منتشر کرد که نشان می‌ دهد برخلاف این ادعا یوزپلنگ‌ها از همان ابتدا با دستکش لمس شده‌اند.

 اکرامی در این خصوص اظهار داشت: زمانی که من توله را با دست لمس کردم توله سه روزه بود و دیگر زمان معرفی به مادر نبود. عکس گرفته شده نیز مربوط به روز سوم تولد توله بود که با اطلاع و داده های که از آفریقایی ها داشتم اعلام کردند نیاز نیست با دستکش لاتکس توله را بگیرید، زیرا لمس دست برای حرکت گوارشی و سیستم ایمنی توله یوز نیاز است؛ توله یوز ها در خاک به دنیا می آیند و لمس دست نه تنها مشکلی نداشت بلکه فایده هم داشت درحالی که به همین دلیل من را به مجلس خواستند اما یک متخصص و استاد دانشگاه از من سوال نپرسید، چرا؟ به جای آن فردی به نام دکتر ملک پور پزشک عمومی به من اعلام کرد: شما صلاحیت جراحی نداشتید.

بهرنگ اکرامی با انتقاد از اخبار فیک فضای مجازی و برخی خبرگزاری‌ها و اظهارنظرهای غیرکارشناسانه برخی متخصصان گفت: رسانه های داخلی با عدم آگاهی و شانتاژهای خبری راه را اشتباه رفتند و آبروی ملی را بازیچه بازی های رسانه ای کردند.

اکرامی افزود: متاسفانه سازمان محیط زیست هم  برای انتقال سریع خبرهای خوب عجله کرد و باعث شد صحبت‌هایی که در یک اتاق کوچک انجام شده منتشر شود. مشخص نیست که این عجله برای ایجاد کمپین نام برای توله‌ها و انتشار اخبار تایید نشده با سرعت، برای چه بود.

وی  افزود: سال‌ها یوزپلنگ را با حمایت از خبرهای فیک به نابودی کشاندید؛ ۱۰ سال این گونه را تبدیل به ماکت عکاسی و تبلیغاتی کردید؛ به «ایران» پنج ساله داروی انالاپریل می‌دادید و به کسی پاسخ ندادید؛ دلبر را نابود کردید و با الفاظ بازی کردید؛ کوشکی ۱۶ ساله را چندین سال در پردیسان نگهداشتید، فقط بی‌هوش کردید و عکس گرفتید اما دریغ از یک پشتیبان بیولوژیک. دو توله ما (برادران پیروز) را کشتید و با برنامه‌ریزی یکی را نماد کردید و خود را ناجی پیروز نامیدید اما افسوس که این پیروز هم از دست دادید.

وی عنوان کرد: به زودی شرح بهتری از ماجرا برای عموم مردم نمایش داده خواهد شد. صلاح در این دیده شده که اندکی در انتشار مطالب فنی و دستاوردهای این کار علمی باارزش تأمل شود تا همه بتوانند با مشاهده یک مستند، پاسخ سؤالات و ابهامات خود را به دست آورند.

اما بهتر است بدانیم متاسفانه ایرانی ها در جامعه بین الملل بد عمل کردند و آبروی ایران را در معرض خطر قرارداند.

بهرنگ اکرامی در خصوص بارداری ایران گفت: در خفای خبری آذر و توران را بزرگ کردیم و برای اولین بار در دنیا این اتفاق رخ داد و الان در 4ماهگی یک لاشه خرگوش کامل می خورد. هرکدام از این یوزها سه توله خواهند داشت ،اما تازمانی که من دامپزشک مسوول این یوزها هستم دیگر اجازه نمی دهم درمان های غیر اصولی انجام گردد .

به جای رسیدگی به یوزپلنگ باید طبیعت را احیا کنیم

دکتر پیام محبی رئیس سابق جامعه دامپزشکان ایران در این خصوص به خبرنگار سیناپرس گفت: پیروز سالم به تهران منتقل شد اما پیش از ویزیت دامپزشک خارجی، یکی از دامپزشکان ایرانی تشخیص عفونت تنفسی داد و با تزریق اشتباه یک دارو منجر به نارسایی کلیه پیروز شد. زمانی که دامپزشک خارجی به ایران آمد (4 خرداد سال گذشته) نارسایی کلیوی پیروز را تشخیص داد اما از آنجایی که تیمارگر این حیوان دوست آن پزشک بود، صدای آن را در نیاورد و به کسی نیز این مساله را اطلاع نداد. پس از آن با علم به این موضوع اسم حیوان را پیروز نام گذاشت تا نماد ایران باشد. آنها پیروز را سلبریتی کردند.

وی افزود: شاید اگر پیروز را در کنار مادرش نگه می داشتیم و این شرایط رخ نمی داد، اکنون او زنده بود. حیوان باید در طبیعت باشد. در کجای دنیا کنار یک یوزپلنگ می خوابند یا برای او اسباب بازی می گیرند تا بازی کند؟ در کجای دنیا صبح تا شب عکس فیس بوک و اینستاگرام از یوزپلنگ می گذارند؟ چرا مردم نقدی به شرایط نگه داشتن توران و آذر به روی پشت بام دارند اما این مسائل را نقد نمی کنند؟ اگر قرار است کسی کنار یوزپلنگ بخوابد، چرا کنار آن دو نمی خوابد؟ اگر کسی قرار نبود کنار یوزپلنگ بخوابد چرا کنار این می خوابید؟ مساله این است که از پیروز سنبل ساختیم و همان تیم هم حیوان را نابود کردند.

وی اظهار داشت: پیروز یوزپلنگی نبود که ما بتوانیم یوزپلنگ آسیایی را حفظ کنیم. پیروز یک سنبل بود؛ سنبل نخستین یوزپلنگی که توانسته بودیم در شرایط غیرطبیعی و با انجام عمل سزارین متولد کنیم. به هیچ وجه دوست نداشتیم هیچ کدام از این توله یوزپلنگ ها بمیرند.

محبی خاطرنشان کرد: اگر ما می خواهیم یوزپلنگی در طبیعت زاد و ولد کند و اگر قصد داریم یوزپلنگ آسیایی در طبیعت را نجات دهیم، تنها راه حل آن اصلا رسیدگی به یوزپلنگ نیست. راه حل آن رسیدگی به طبیعت است. ما باید طبیعت را احیا کنیم که یوزپلنگ شانس زاد و ولدش در طبیعت زیاد شود وگرنه زایش یک یوزپلنگ اصلا تاثیری ندارد. ما اگر سوادش را داشته باشیم در اسارت می توانیم 3 هزار یوزپلنگ تولید کنیم اما هیچکدام توانایی برگشتن به طبیعت را ندارند. اگر ایران اکنون حامله باشد حتی 10 توله دیگر نیز زایمان کند هیچ تاثیری به احیای یوزپلنگ در طبیعت نمی کند.

وی در پاسخ به این سوال که آیا بارداری ایران قطعی است یا خیر به سیناپرس گفت: جفت گیری اش قطعی است اما هنوز بارداری اش مشخص نیست. اگر هم باردار باشد، احتمال سزارین شدن دوباره او زیاد است.

گزارش: فرگل غفاری

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا