ریشه یابی تقاضا، تنها راه ساماندهی ورود به آموزش عالی
پس از چهار دهه سیاست گذاری، غول کنکور هنوز زنده است
در پژوهش جدیدی که به بررسی دهه ها سیاست گذاری های مختلف در حوزه کنکور پرداخته است، بر ناکارآمدی اغلب این سیاست ها و لزوم ریشه یابی تقاضای بالای ورود به دانشگاه ها تاکید شده است.
به گزارش سیناپرس، اولین آزمون سراسری ورود به دانشگاه در ایران در سال ۱۳۴۸ با حدود ۴۸ هزار نفر متقاضی برای رقابت بر سر 30 رشته تحصیلی در 12 دانشگاه برگزار شد. ۵۲ سال پس از این اتفاق، در آزمون سراسری سال ۱۴۰۰ تقریباً یک میلیون و ۱۵۰ هزار نفر بر سر ۵۰۰ رشته تحصیلی در ۶۰۰ دانشگاه و موسسه آموزش عالی با یکدیگر رقابت کردند. از سال ۴۸ تاکنون جمعیت ایران از حدود ۳۰ میلیون نفر به ۸۴ میلیون نفر رسیده و حدوداً 2.8 برابر شده است. این در حالی است که نسبت متقاضیان ورود به آموزش عالی به کل جمعیت کشور از حدود 0.16 درصد به 1.3 درصد رسیده، یعنی بیش از هشت برابر شده است.
بنابر گفته های متخصصان، افزایش تقاضا برای ورود به آموزش عالی، طی نیم قرن گذشته موضوعی جهانی بوده است که عوامل مشترک بین المللی به علاوه زمینه های منطقهای و محلی باعث شکلگیری وضعیت های متفاوت آن در کشورهای مختلف شده است.
استقبال عمومی از آموزش عالی در کنار ظرفیت هایی که برای کشورها به همراه داشته، دولتها را با چالش های متعددی روبرو کرده است. نوسازی ساختار آموزش عالی، بازنگری در اقتصاد آموزش عالی، تجدید نظر در نظام ورود به دانشگاه و تحول در شیوه های پذیرش دانشجو نمونه هایی از انواع رویههای اجرایی در مقیاس های متفاوت هستند که راهبران آموزش عالی در پیش گرفته اند. به گزارش سیناپرس، در این میان یکی از خطیر ترین مسئولیت های دولت ها، تصمیم گیری برای وضعیت سیاستها و قوانین در قبال تقاضای فوق است.
محقق مرکز تحقیقات سازمان سنجش آموزش کشور در یک مطالعه پژوهشی در همین خصوص، بحث سیاست گذاری و وضع قوانین در حوزة آزمون های سراسری ورود به آموزش عالی در ایران را مورد بررسی قرار داده است.
این محقق در پژوهش خود با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، به بررسی و تحلیل قوانین و مقررات وضع شده طی چهار دهة گذشته پرداخته و نظرات تکمیلی خود را ارائه داده است.
بر اساس یافته های این تحقیق، عدالت در دسترسی به آموزش عالی، توسعه آموزش عالی، تنوع دوره های آموزشی، کاهش محدودیت های جنسیتی و افزایش مشارکت زنان، اصلاح روش های سنجش ورودی، بومی گزینی و اصلاح و بهبود ساختاری، به عنوان هفت سیاست اصلی در این خصوص استخراج شده اند.
کیانوش محمدیروزبهانی، مسئول گروه پژوهشی مطالعات اجتماعی مرکز تحقیقات سازمان سنجش آموزش کشور و مجری این تحقیق در خصوص آن می گوید: ارزیابی سیاست ها از دیدگاه مساله یابی نشان می دهد که بخشی از سیاست ها، همگام با تحولات جهانی آموزش عالی از جهت فراهم آوردن زمینه های گسترش آموزش عالی، مشارکت زنان و افزایش برابری و عدالت در دسترسی به آموزش عالی مثبت ارزیابی می شود. با این حال فقدان نگاه آمایشی و غفلت از گسترش و تنوع بدون معیار آموزش عالی را می توان از عوامل اصلی کاهش کیفیت و دامن زدن به تقاضای آموزش عالی محسوب کرد.
این محقق می افزاید: همچنین سیاست تغییر روش های سنجش، به دلیل ضعف در شناخت مسئله و پشتوانه های علمی و بی توجهی به زیرساخت های لازم، نه تنها موجب بهبود آزمون های ورودی نشده است، بلکه پیامدهای منفی کاهش کیفیت آموزش همگانی به صورت تورم نمره و معدل را در دوره متوسطه به دنبال داشته است.
به گزارش سیناپرس، طبق این یافته ها، فقدان هرگونه سیاست گذاری در حوزه مدیریت تقاضا، ضعف هماهنگی بین مراجع متعدد سیاست گذار و تصمیم گیرنده و فقدان ارزیابی از پیامدهای سیاست ها و قوانین وضع شده را می توان از مهم ترین نقاط ضعف سیاست گذاری ها در نظام ورود به آموزش عالی به شمار آورد.
به اعتقاد محمدیروزبهانی، درباره تقاضا باید به این واقعیت ها اشاره شود که رقابت فشرده صدها هزار نفری بر سر چند رشته و دانشگاه پرطرفدار، کاهش رغبت مردان به تحصیلات دانشگاهی، افزایش بیرویه متقاضیان زن و زنانه شدن بسیاری از رشتههای دانشگاهی، افزایش بی سابقه نرخ بیکاری در بین فارغ التحصیلان دانشگاهی در مقایسه با جمعیت بدون تحصیلات دانشگاهی، طبقاتی شدن قبولی در رشته های مطرح دانشگاهی، نابرابری در کیفیت طرح آزاد در مناطق مختلف کشور و ارتباط میان نرخ بیکاری با تقاضای ورود به دانشگاه و میان کاهش ازدواج با تکرار شرکت در کنکور مسائلی نیستند که با افزایش ۴۰ درصدی یا 100 درصدی سوابق تحصیلی و حذف آزمون سراسری قابل حل باشند.
به عقیده این پژوهشگر، راه حل ساماندهی کنکور را برخلاف ذهنیت قالب سیاستگذاران این عرصه، باید در خارج از آن جستجو کرد، چرا که وضعیت فعلی نظام ورود به دانشگاه به طور عمده معلول مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه کنونی ماست.
به گزارش سیناپرس، این اطلاعات پژوهشی ارزشمند که به نظر می رسد برای ایجاد سامان در مسئله کنکور، بایستی با نگاهی جدی تر از سوی مسئولین مربوطه دنبال شوند، در فصل نامه مطالعات اندازهگیری و ارزشیابی آموزشی متعلق به سازمان سنجش آموزش کشور منتشر شده اند.
گزارش: محمدرضا دلفیه
No tags for this post.