بسیاری از بیماریهای جسمی منشاء روانی دارند
وی در این کتاب میگوید:بیماریها تماما منشاء روانی داشته واز تفکرانسان نشأت میگیرند. به طور نمونه بیماری تیروئید بر اثر وجود بغض در گلو،انواع سرطان به دلیل نبخشیدن خود ودیگران،ام اس ناشی از عصبانیت طولانی مدت وکینه ورزی وسردرد به دلیل انتقاد از خود ودیگران ایجاد میشود.
بیماریهای خودایمنی منشاء روانی دارند
دکتر داریوش نسبی تهرانی محقق علوم رفتاری در این خصوص گفت: از نظر تاریخ علمی اگر بخواهیم به بررسی این موضوع بپردازیم اینگونه میتوان گفت که در گذشته تشخیص بیماریها تنها از طریق مشاهدات صورت میگرفت به این معنی که بیماری در حوزه جسم تعریف میشد وبیماریهایی که از حوزه جسم خارج بود در دسته مسائل فلسفی وماورالطبیعه قرار میگرفت وطبیعتا خرافات به آنها گره میخورد.با پیشرفت علم دریافتند که بیماریهای روانی که با احساسات وتفکرات انسان ارتباط دارد به نوعی با بیماریهای جسمی مرتبط است. به طوری که مشخص شد یک سری از بیماریها که با سیستم ایمنی افراد ارتباط جدی دارند مانند بیماریهای روماتیسمی مانندآرتریت روماتوئید در دسته بیماریهای "سایکوسوماتیک" قرار میگیرند.این بیماریها زمینه روانی بارز دارند ولی تظاهرات آنها کاملا ارگانیک وجسمی است.در این رده بندی بیماریهای روماتیسمی ودر کل بیماریهای خودایمنی جایگاه ویژهای دارند.
نوع ارتباط افراد با یکدیگر ،تعامل افراد درمحیطهای کاری وقوانین در حوزه های رفتاری نقش پیشگیرانه در ابتلا به بیماریهای روانی دارد.
سیستم ایمنی واسط جسم وروح
وی افزود:شاید بتوان گفت که نقش واسط بیماریهای روان تنی را سیستم ایمنی ایفا میکند.به این معنی که سیستم ایمنی بدن از یک طرف کاملا مرتبط با ارگانهای داخلی بدن است مانند قلب،پوست،گوارش ،هورمونها،غدد داخلی وسیستم ادراری است واز طرف دیگر مرتبط با مسائل ذهنی،روحی،روانی وواسطههای شیمیایی که در مغز ما درحال نقش بازی کردن هستند.هرگونه اختلال در سیستم روانی ما به نوعی سیستم ایمنی را دچار اختلال میکند وزمانی که سیستم ایمنی مختل شود بسیاری از بیماریهای جسمی را ایجاد میکند.در واقع در بروزبسیاری از بیماریها به جز آن دسته که منشاء عفونی دارند سیستم ایمنی نقش دارد ومسائل روانی یکی از فاکتورهای مهم آن است.
نظریه لوئیز هی به تبیین علمی نیاز دارد
دکتر نسبی تهرانی با بیان اینکه نظریه "لوئیز هی "تا حدی قابل قبول است بیان کرد:از نقطه نظر علم وبه دلیل اینکه قادر به تبیین مسیر علمی این دیدگاه نیستیم نمیتوان به طور علمی به شکلی که "هی" این نظریه را مطرح کرده آن را پذیرفت.در حال جاضر با توجه به مجموعه ای که در روند بیماری اتفاق میافتد این عقیده به عنوان یک فاکتور قابل پذیرش است والبته در 20 سال پیش این نتیجه گیری هم امکان نداشت.با پیشرفت علم این نظریه قابل تعمق است واین به این معنی نیست که به عنوان مثال بگوییم هر فردی که تیروئید گرفت قطعا بغض فروخورده دارد بلکه این عامل میتواند یکی از فاکتورها باشد.در بروز بیماری ژنتیک نقش مهمی را ایجاد میکند وآن را نمیتوان از نظر دور کرد.
درمان تک بعدی نیست
این متخصص مغزو اعصاب در خصوص درمان بیماریهای روانی اظهار داشت: جدا از اینکه یک بخش مهم ازدرمان بیماریهای روان تنی مربوط به مسائل روحی وروانی افراد است به جرأت میتوان گفت که بیماریهای دیگری هم که منشاء سایکوسوماتیک ندارند درمان مسائل روانی ورفتاری آنها تأثیر بسزایی در معالجه دارد.علم ثابت کرده است که مامیتوانیم با نوع رفتارمان ودر واقع بهبود عملکرد ،شیوه زندگی وحتی نوع تفکرمان از ابتلا به بسیاری از بیماریها پیشگیری کنیم واگر هم مبتلا شدیم زمینههای در مان را فراهم کنیم.این قضیه به لحاظ علمی اثبات شده به طوری که دارویی خاص بر روی یک بیماربه خوبی اثر کرده وهمان دارو به بیمار دیگر اثری ندارد که این نشان دهنده نوع تفکر وشیوه زندگی بیمار است.قطعا با توجه به نوع مشکل پیشنهاد به درمانهای دارویی واصلاحات رفتاری میتواند موثر باشد. اصلاحات شناختی جنبه دیگری از درمان است به این معنی که فرد باید بینش خود وشیوه زندگی وتغذیه را تغییر دهد وحتی گاهی نیاز به تغییر محیطی است واین عوامل نشان میدهد که به درمان پیچیده وچند بعدی نیاز است.
نهفتگی امراض روحی در سایه تظاهرات جسمی
وی در پاسخ به این پرسش خبرنگار سیناپرس که آیا بیماریهای روان تنی علائم اختصاصی دارند که بتوان آنها را از سایر بیماریها مجزا کرد عنوان کرد:خیر نمیتوان اینگونه نظر داد زیرا ممکن است خیلی از بیماریها کاملا تظاهر جدی داشته باشند ولی پشت نقاب آنها بیماری جدی روانی وجود داشته باشد ولی خود را نشان ندهند وبعد از اینکه فرد دچار عوارض جسمی بیماری شد مانند خونریزیهای شدید معده ویا دردهای شدید جسمی بعدها متوجه شویم وی دچار یک اضطراب ویا افسردگی بسیار عمیق بوده است.بخصوص در کشور ما که افراد عمده بیماریهای روانی را مخفی میکنند تظاهرات بیماری جسمی است واگر پزشک ماهر باشد میتواند متوجه شود که پشت بیماری جسمی یک بیماری روحی نهفته است که نیاز به درمان جدی دارد.
وقتی درمان تنها علامت بیماری است
دکتر نسبی تهرانی افزود: به دلایل مسائل فرهنگی در جامعه ما بسیاری از بیماریهای روانی مخفی میمانند وبروز داده نمیشوند.بنابراین نقش پزشک در این خصوص اهمیت پیدا میکند.متأسفانه اغلب پزشکان به این مسأله توجه نمیکنند وتنها به درمان علامتی بیماری میپردازند.فردی که سردرد مکرر مراجعه میکند یک سری مسکن به او تجویز میشود تا درد را تسکین دهند ولی به دنبال علل بیماری نیستند. ممکن است کودکی با علامت دل درد شدید مراجعه کند که علت آن اضطراب ناشی از مشاجرات والدین باشد وکسی به این موضوع توجه نمیکند وکودک را در معرض انواع درمانهای پرعارضه وغیرضروری قرار میدهند.بنابراین آموزش بهتر پزشکان میتواند بسیارحائز اهمیت باشد.
برقراری امنیت اجتماعی پیشگیری از ابتلا به امراض روانی
این محقق علوم رفتاری در انتها در بیان راهکارهای پیشگیری از ابتلا به بیماریهای روان تنی گفت: قطعا مسائل اجتماعی نقش مهمی در پیشگیری از بیماریهای روانی دارد ونیازمند این موضوع است که مسئولین برقراری آرامش اجتماعی افراد را در دستور کارخود قرار دهند.نوع ارتباط افراد با یکدیگر ،تعامل افراد درمحیطهای کاری وقوانین در حوزه های رفتاری بسیار نقش پیشگیرانه از ابتلا به بیماریهای روانی دارد.بخش دیگر مسائل خانوادگی،آموزشی وتربیت صحیح افراد در مواجهه با مشکلات است ومیتوان در مجموع گفت که اصلاحات درهر عاملی ازحوزه فرهنگ میتواند کمک بزرگی به افراد در بعد روحی وروانی وبه تبع آن پیشگیری از ابتلا به بیماریهای جسمی کند.
گفتگو:اعظم صفایی
No tags for this post.