اثرگذاری ملموس فناوری و جهانی‌سازی بر توزیع درآمدها

طی سه دهه گذشته این موضوع که کارکنان غیرماهر در حال جاماندن از قافله هستند، دغدغه سیاسی مهمی در اقتصادهای صنعتی بوده‌ است. افزایش دستمزد کارکنان ماهر در مقایسه با کارکنان غیرماهر و نرخ بالای بیکاری در میان کارکنان غیرمتخصص در کشورهای ثروتمند، محققان و سیاست‌گذاران این کشورها را بر آن داشته عوامل و راهکارهای جبران بالقوه‌ را برای این وضعیت بررسی کنند.

در تلاش برای یافتن این عوامل، دو پدیده بیشتر مورد بررسی قرار گرفته‌اند و آن این که هر دوی پیشرفت تکنیکی مبتنی بر مهارت و جهانی‌سازی، تقاضای نسبی برای کارکنان ماهر و غیرماهر را در کشورهای ثروتمند افزایش می‌دهد.

 در مورد پیشرفت تکنیکی، انقلاب فناوری ارتباطات و اطلاعات موجب تقاضای نسبی کار به نفع کارکنان متخصص شده زیرا فناوری‌های مدرن در مقایسه با عصرهای صنعتی دیگر، بیشتر به مغز وابسته هستند. به عبارت دیگر، رایانه‌ها و کارکنان ماهر و متخصص یکدیگر را تکمیل می‌کنند و فضای کمتری برای کارکنان غیرمتخصص در بازار کار به جا می‌گذارند.

 مبحث جهانی‌سازی بیشتر در مدل Heckscher-Ohlin (HO)  چهارچوب‌بندی می‌شود. بر اساس این مدل، ورود و جایگیری کشورهای دارای نیروی کار غیرمتخصص فراوان (نخست آسیای شرقی و مکزیک و سپس چین و هند) به بازار جهانی، موجب رشد صنایع جهانی ثروتمند وابسته به نیروی کار متخصص (که از نیروی متخصص خود به صورت فشرده استفاده می‌کنند) و کاهش صنایع وابسته به نیروی کار فشرده غیرمتخصص شده و این موضوع موجب افت تقاضا برای نیروی کار غیرماهر و افزایش تقاضا برای تخصص‌ها و مهارت‌ها شده است.

بیشتر اقتصاددانان به دلیل نقطه‌ضعف‌های مدل HO، به توضیح عامل فناوری اطلاعات و ارتباطات روی آورده‌اند. به جای افزایش تقاضای نسبی برای تخصص از طریق تغییر در چیدمان و پیکربندی صنعتی و کاهش در شدت مهارت فرآیندهای تولید به دلیل دستمزد نیروی بالاتر متخصص ماهر (بر اساس پیش‌بینی مدل HO برای کشورهای دارای مهارت فراوان در رویارویی با تجارت آزادتر)، جهان شاهد افزایش فشردگی‌های تخصص‌ها در تمامی صنایع کشورهای ثروتمند بوده است.

افزون بر این، افزایش در فشردگی‌های مهارتی نه تنها در کشورهای دارای تخصص و مهارت فراوان، بلکه در کشورهای در حال توسعه‌ نیز رخ داده، این در حالی است که مدل HO تاثیر معکوسی را برای این کشورها پیش‌بینی کرده بود.

دیدگاه‌های سنتی به تازگی به دلیل وجود داده‌ها در سطح میکرو شروع به تغییر کرده‌اند زیرا این داده‌ها امکان رهگیری تاثیر تجارت بین‌المللی بر روی شرکت‌های منفرد و کارکنان را به صورت دقیق‌تر فراهم می‌کند و چنین داده‌هایی به صورت گسترده قابل‌دسترس است.

در این میان، تعدادی از مقالات تجربی شواهد قانع‌کننده‌ای ارائه داده‌‌اند مبنی بر این که رقابت وارداتی از کشورهای دارای دستمزد پایین به ویژه چین، دارای تاثیر قابل‌توجهی بر تقاضای کار در کشورهای ثروتمند بوده و تا حد زیادی به کارکنان غیرمتخصص آسیب زده در حالی که برای کارکنان متخصص منفعت‌بخش بوده است.

شواهد تجربی همچنین نشان می‌‌دهد جهانی‌سازی در توزیع درآمد در کشورهای صنعتی بسیار بیش از آنچه تصور می‌شد تاثیر می‌گذارد و این تاثیر دست کم تا ادامه‌یافتن صنعت مبتنی بر تولید پابرجا خواهد بود. در واقع، منفعت‌های ناشی از دسترسی به ورودی‌های ارزان از طریق برونسپاری در جوامع ثروتمند، به طور مساوی بین بازیگران اقتصادی مختلف توزیع نمی‌شود. در نتیجه، مقاومت سیاسی به تجارت آزاد توسط گروه‌های خاص دارای منطق شفافی است.

در نمودار پایین نسبت نرخ بیکاری برای کارکنان متخصص و غیرمتخصص در تعدادی از کشورهای ثروتمند آورده شده است.

No tags for this post.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا