میراث فرهنگی در جنگ

یکی از جنبه‌ های مخرب جنگ، نابودی آثار و اشیاء ارزشمند باستانی و تاریخی است که هر یک می‌توانند بازگوکننده بخشی از تمدن و فرهنگ بشریت باشند و متأسفانه به‌هیچ‌عنوان خسارات واردشده به آن‌ها قابل بازگشت نبوده و بسیاری از این آثار طی جنگ‌های مختلف در سراسر دنیا برای همیشه از بین رفته‌اند.

البته این موضوع، پدیده جدیدی نیست و بشر از روزگار کهن شاهد تخریب آثار و بقایای ارزشمند تاریخی اجداد خود در جنگ‌های عمدتاً بی‌حاصل بوده است.

برای نمونه تنها در طول جنگ جهانی دوم ده‌ها اثر تاریخی و موزه در قاره اروپا از بین رفت. این موضوع در روزگار فعلی نیز به‌وضوح دیده‌شده و هنوز سیاستمداران برای پیشبرد منافع خود حاضر به نابودی فرهنگ و میراث بشری هستند. جدیدترین نمونه این موضوع توسط ایالات‌متحده آمریکا ابرازشده است.

شروع ماجرا

 در پی تشدید منازعات سیاسی و نظامی بین ایالات‌متحده آمریکا و ایران و تداوم رفتارهای خارج از عرف این کشور، دونالد ترامپ در توئیتی عجیب اعلام کرد که آماده تخریب و بمباران 52 نقطه حیاتی فرهنگی ایران است.

این موضوع با واکنش‌های فراوانی روبه‌رو شد و بسیاری از مشاوران و وزرای ایالات‌متحده آمریکا سعی در اصلاح این مطلب داشته و گفتند منظور ترامپ اماکن فرهنگی، مذهبی و تاریخی نیست اما رئیس‌جمهور لجوج آمریکا مجدداً با صراحت اعلام کرد که منظور وی دقیقاً مراکز فرهنگی بوده و حاضر به تصحیح جملات خود نشد.

واکنش‌های جهانی

تخریب مراکز فرهنگی مغایر با قوانین بین‌المللی بوده و در صورت وقوع، جنایت جنگی محسوب می‌شود. به همین دلیل افراد، مراکز و نهادهای مختلفی در ایران، آمریکا و سایر کشورها نسبت به این موضوع واکنش نشان دادند.

سازمان یونسکو در بیانیه‌ای نسبت به این موضوع واکنش نشان داده و اعلام کرد: آمریکا پیمان‌های مربوط به عدم تخریب میراث فرهنگی در جریان نبرد مسلحانه را امضا کرده است.

در بیانیه شورای بین‌المللی موزه‌ها و اماکن تاریخی و فرهنگی نیز اعلام شد: این نهادهای بین‌المللی هرگونه تخریب عمدی میراث فرهنگی را به‌طور مشترک محکوم می‌کنند.

در درگیری‌های مسلحانه و تحولات سیاسی از زمان آغاز هزاره، میراث فرهنگی به‌طور گسترده‌ای مورد هدف قرارگرفته است. همواره میراث فرهنگی به‌منظور تأمین مالی جنگ یا تأثیر بر هویت و اعتمادبه‌نفس دشمنان، غارت‌شده و یا به‌عمد نابودشده است.

موزه‌ها و همچنین اماکن فرهنگی در بسیاری از کشورهای جهان تحت تأثیر قرار می‌گیرند. شورای بین‌المللی موزه‌ها (ICOM) و شورای بین‌المللی بناها و اماکن (ICOMOS) به‌عنوان نمایندگان جامعه میراث در جهان بسیار نگران این تحول و واکنش‌های اخیر هستند.

شورای بین‌المللی موزه‌ها و شورای بین‌المللی بناها و اماکن به همه طرفین درگیری‌های مسلحانه کنوانسیون لاهه در سال 1954 میلادی برای حمایت از اموال فرهنگی در صورت درگیری مسلحانه یادآوری می‌کنند، خسارت به میراث فرهنگی متعلق به هر قوم و به معنای آسیب رساندن به میراث فرهنگی همه بشریت است، زیرا هر كس سهم خود را در فرهنگ جهان می‌گذارد.

از سوی دیگر اتحادیه موزه‌های آمریکا در تقبیح هدف قرار دادن محوطه‌های فرهنگی ایران بیانیه‌ای صادر کرده و حتی وزیر دفاع آمریکا در واکنش به تهدید ترامپ برای هدف قرار دادن اماکن فرهنگی ایران گفت: «ما پایبند قواعد جنگی هستیم.».

روز گذشته مارک اسپر وزیر دفاع آمریکا در پاسخ به خبرنگاران اعلام کرد، ارتش این کشور در صورت وقوع هرگونه درگیری با ایران به قواعد بین‌المللی جنگی پایبند خواهد بود.

سخنگوی نخست‌وزیر بریتانیا نیز در این رابطه گفته است: «کنوانسیون‌های بین‌المللی، تخریب میراث فرهنگی را ممنوع کرده و بریتانیا از چنین اقداماتی حمایت نخواهد کرد».

در این میان شاید واکنش مارک دوبوویتز، حامی بی‌تعارف سیاست فشار و تحریم در قبال ایران بسیار جالب‌توجه بود. وی در این رابطه خطاب به ترامپ نوشته است: «صحبت کردن درباره منفجر کردن بناهای فرهنگی ایران را متوقف کن. بسیار زیان‌بار! بسیار ابلهانه!»

میراث در جنگ، میراث جنگ

هیچ‌چیز جاودانه نیست. هر پدیده و هر فرایند بشری که روزی آغاز شود، ناگزیر به پایان یافتن است. در میان تمامی رویدادهایی که انسان در آن دخیل است، جنگ یکی از تأثیرگذارترین و ناخوشایندترین آن‌ها محسوب می‌شود. مساله تأثیرات مخرب جنگ بر آثار و اماکن تاریخی مقوله‌ای است که منحصر به قرن حاضر و جنگ‌های اخیر نمی‌شود.

بشر در تمامی دوران حیات خود و در طول جنگ‌ها همیشه سعی کرده است تا تمامی آثار قوم مغلوب را از بین ببرد. آشوری‌ها در کتیبه‌های مختلف خود از با خاک یکسان کردن سرزمین‌های دشمنانشان سخن گفته‌اند و این میراث شوم بشری یعنی  تخریب آثار تاریخی ریشه‌های بسیار کهن و به پهنای تاریخ دارد.

سرزمین ایران از دیرباز به دلیل قرار گرفتن در مسیر ارتباطی دنیای غرب به شرق، اهمیت بسزایی در بازرگانی و امور نظامی داشته و همین اهمیت موجب وقوع حملات بی‌شماری گشته است.

بیشترین حملات هنگامی صورت گرفته که دولت مرکزی بی‌ثبات و یا نوپا بوده است مانند تهاجم اسکندر، ورود اسلام، فتنه‌های مغول و افغان و شاید آخرین آن‌ها تهاجم نیروهای بعثی عراق در روزگار معاصر باشد. حافظه تاریخی ما می‌گوید تمامی این سیل‌های ویرانگر روزی جاری‌شده‌اند و روزگاری چند چنان طوفانی مخرب بر پیکره فرهنگ و تاریخ ایران افتادند، اما امروزه از آنها تنها نشانه‌ای در کتاب‌های تاریخی باقی‌مانده و فرهنگ و تمدن ایرانی همچنان استوار و پابرجا سر بر آسمان مشرق زمین برآورده و به فرداهایی دور می‌نگرد.

 درمجموع باید در نظر داشت که جنگ ماهیتی ویرانگر داشته و طرفین درگیر در آن هر یک به‌نوعی متضرر خواهند شد. اگر پدیده جنگ را به دودسته کلی جنگ‌های داخلی و خارجی تقسیم‌بندی کنیم، باید در نظر بگیریم که نوع آسیب‌های وارده به آثار تاریخی در هر یک از این جنگ‌ها متفاوت است.

در جنگ‌هایی که بیشتر با تکیه‌بر قوم‌ گرایی، ایدئولوژی و یا اعلام برتری نژادی یک گروه در گروه دیگری صورت می‌گیرد هر یک از طرفین می‌کوشند تا با از بین بردن پیشینه تاریخی و مدارک باستانی گروه مقابل، حقانیت تاریخی خود را برای اعاده خواسته‌های خود به اثبات برساند. برای نمونه می‌توان به تخریب مجسمه‌های بودا در بامیان به دست نیروهای طالبان یا تخریب معبد سومنات توسط سلطان محمد غزنوی اشاره کرد.

البته نمونه مشابه دیگر فعالیت‌های رژیم اشغالگر قدس در زمینه باستان‌شناسی است که این دولت هرساله مبالغ هنگفتی را صرف پژوهش‌های مرتبط با این زمینه می‌کند تا بتواند مشروعیتی تاریخی برای استقرار قوم یهود در این منطقه فراهم کند. باید به این نکته نیز اشاره کرد که در برخی مواقع، وقوع جنگ باعث کشفیات و پیشبردهایی برای علم باستان‌شناسی شده است.

در قرون معاصر و با توجه به وسعت یافتن دامنه جنگ و استفاده از نیروی هوایی و موشکی، تقریباً تمام بخش‌های کشورهای طرف درگیری درخطر آسیب‌دیدگی قرار دارند و آثار باستانی نیز از این قاعده مستثنا نیستند.

کما اینکه بسیاری از آثار تاریخی و فرهنگی اروپا و جهان در جریان جنگ جهانی دوم و بمباران موزه‌های برلین و لندن برای همیشه از بین رفت. در مورد جنگ‌های خارجی نیز گاهی مواردی دیده می‌شود که منجر به کشفیات بسیار بزرگی در علم باستان‌شناسی و شناخت تمدن‌های کهن شده است. بهترین مثال برای این مورد، کشف لوحه سنگی روزتا در جریان لشکرکشی ناپلئون بناپارت به آفریقا در سال ۱۷۹۹ میلادی است.

تجربه تلخ ایران در تخریب میراث فرهنگی

در جریان جنگ هشت‌ساله میان ایران و عراق، دولت ایران متحمل خسارات و آسیب‌های متعددی شد اما یکی از زوایای ناشناخته این جنگ که کمتر به آن پرداخته‌شده ، آسیب‌های واردشده به بناهای تاریخی این سرزمین در طول جنگ هشت سال است.

در غروبی دلگیر در سرزمین کهن خوزستان شهر باستانی ایوان کرخه آخرین روز حیات خود را تجربه کرده و شهری که از دوران شاپور ساسانی تا امروز به‌خوبی باقی‌مانده بود، در اثر اصابت موشک‌های عراقی در طول چند ثانیه با خاک یکسان شد تا برای همیشه رازهای ناگفته‌اش را کشف نشده باقی بگذارد.

شاید این‌یکی از بارزترین نمونه‌های تخریب عامدانه میراث فرهنگی کشور مقابل در جنگ باشد که دولت بعثی عراق به‌سادگی آن را انجام داد. آسیب‌های جنگ برای آثار باستانی ایران به همین‌جا ختم نمی‌شود.

با توجه به قدمت تاریخی طرفین درگیری و موقعیت جغرافیایی محل بروز جنگ که جنوب بین‌النهرین و دشت خوزستان را شامل می‌شد، تعداد بسیاری محوطه و آثار باستانی در محدوده مستقیم میدان جنگ قرار گرفت.

به‌بیان‌دیگر جنگ تأثیر مستقیمی در نابودی آثار تاریخی و بافت‌های شهری ما داشت. در طول هشت سال جنگ تحمیلی با دولت بعثی عراق آثار باستانی زیادی در ایران آسیب دیدند برای نمونه قلعه والی در ایلام ویران شد! شبستان آل ظفر مسجد جامع اصفهان مورد اصابت راکت قرار گرفت!

قلعه شوش بمباران شد! قلعه فلک الافلاک در خرم‌آباد آسیب دید! اما مواردی هم وجود داشت که آسیب‌های ناشی از جنگ به بناهای تاریخی به‌طور مستقیم دیده نمی‌شد.

برای مثال به دلیل وجود موقعیت سوق‌الجیشی یک پادگان در کنار چغازنبیل احداث شد که باعث آسیب دیدن این بنا گردید. از سوی دیگر در طول جنگ ایران و عراق صدام اقدام به بمباران مناطق مسکونی و شهری ایران کرد که این بمباران‌ها باعث آسیب‌دیدگی بافت‌های تاریخی برخی شهرها مانند دزفول، شوشتر، کرمانشاه، همدان و بروجرد شد.  

سازمان میراث فرهنگی کشور در سال ۱۳۷۰ کتابی تحت عنوان میراث فرهنگی و جنگ تحمیلی به چاپ رساند که در آن به بررسی دقیق بناها و محوطه‌های باستانی ایران که در طول جنگ آسیب‌دیده‌اند، پرداخته شد. البته باید توجه کرد که جنگ تبعات غیرمستقیم نیز بر آثار باستانی دارد.

در جنگ‌های ایران و عراق و آمریکا دودهای ناشی از انفجارها و عوارض بمب‌های شیمیایی‌ بر آثار مجاور این مناطق تأثیر به‌شدت مخربی داشته است. باید در نظر بگیریم که هنوز بسیاری از بناها و آثار تاریخی ایران زخم‌های متعددی را به یادگار از ۸ سال جنگ با دولت عراق در خود دارد و این بناها نیازمند توجه و مرمت هستند.

قوانین بازدارنده بین‌المللی

سخنان اخیر دونالد ترامپ مبنی بر تهدید به تخریب آثار فرهنگی ایران در حالی عنوان می‌شود که پیمان‌ها، کنوانسیون‌ها و قراردادهای بین‌المللی متعددی این موضوع را منع کرده و ارتکاب به آن را جنایت جنگی به شمار می‌آورد.

در جریان جنگ‌های قرن حاضر و قرن بیستم صدمات شدیدی به میراث فرهنگی ملل مختلف واردشده و تهدید روزافزون تخریب و انهدام آثار تاریخی، فرهنگی و طبیعی در جریان جنگ‌های احتمالی آینده، ضرورت حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی کشورها را در قبال صدمات ناشی از جنگ، امری جدی و فوری جلوه‌گر ساخته است.

افکار عمومی جهان آسیب‌دیده از جنگ که تخریب آثار فرهنگی کشورها را به‌منزله ورود صدمه جدی به میراث فرهنگی بشریت ارزیابی می‌کنند، به سمت اتخاذ روش‌هایی به‌منظور محدود کردن دامنه خسارات جنگ سوق یافته است.

آسیب دیدن آثار فرهنگی و نابودی بقایای تاریخی در طول جنگ‌های مختلف باعث شده است تا انسان همواره در فکر تمهیداتی برای حفظ میراث فرهنگی خود باشد. هرچند در طول تاریخ در کنار نابودی هدفمند آثار تاریخی و فرهنگی اقوام مغلوب از سوی متجاوزین، شاهد تلاش برای حفظ این آثار از سوی گروه دیگری از افراد نیز بوده‌ایم، اما نگرش قانونمند و بین‌المللی در این رابطه، امری جدید و مرتبط با روزگار معاصر است.

در سال‌های ۱۸۹۹ و ۱۹۰۷ میلادی، دو کنوانسیون بین‌المللی در مورد جنگ و تبعات آن در شهر لاهه تدوین و امضا شد. این کنوانسیون‌ها به‌طور مستقیم حفاظت از میراث فرهنگی در زمان جنگ را مورداشاره قرار داده‌اند. در سال ۱۹۰۷ میلادی کنوانسیون اصول و مقررات جنگ و کنوانسیون بمباران آثار تاریخی و فرهنگی در زمان جنگ، صراحتاً به خودداری از تهاجم علیه آثار و بناهای تاریخی و فرهنگی اشاره‌کرده و آن را مورد حکم قرار داده است.

 در این کنوانسیون‌ها مواد زیر گنجانده‌شده‌اند:

«تمامی اقدامات لازم می‌باید به کار گرفته شود تا حد امکان از آثار باستانی و فرهنگی با علم به اینکه نباید به‌عنوان هدف نظامی مورداستفاده قرار گیرند، چشم‌پوشی کرد.»

اصول مذکور با تغییراتی که ناشی از اندیشه حفاظت از فرهنگ و میراث فرهنگی زمان خود بود، در فاصله سال‌های ۱۹۲۲ و ۱۹۲۳ میلادی در کنوانسیون مربوط به جنگ هوایی تکرار شدند. کنوانسیون‌های ژنو در تاریخ ۱۲ آگوست ۱۹۴۹ میلادی و پروتکل‌های الحاقی به این کنوانسیون که مجموعاً به‌عنوان کنوانسیون ژنو نامیده می‌شوند، اصول مندرج در کنوانسیون‌های ۱۸۹۹، ۱۹۰۷ و ۱۹۲۲ را به‌صورت کامل‌تری پیش‌بینی کرده‌اند.

بر این اساس، ماده ۵۳ از پروتکل ۱ و ماده ۱۶ از پروتکل ۲ کنوانسیون ژنو موارد زیر را ممنوع اعلام کرده است:

  1.  اعمال هرگونه عمل خصمانه علیه آثار تاریخی، هنری، فرهنگی و اماکن مذهبی که جزء میراث فرهنگی و معنوی تلقی می‌شوند، ممنوع است.
  2. بهره‌برداری از آثار فرهنگی هنری و اماکن مذهبی در جهت اهداف نظامی ممنوع است.
  3.   اقدامات تلافی‌جویانه و انتقامی علیه این قبیل آثار در سطح بین‌المللی ممنوع می‌شوند.

 البته این پروتکل و کنوانسیون ژنو را نمی‌توان تنها قانون بین‌المللی در زمینه حفاظت از آثار تاریخی و فرهنگی محسوب کرد و پیمان‌ها و کنوانسیون‌های مختلفی در این زمینه در طول قرن بیستم در بین کشورهای مختلف جهان به تصویب رسیده است که از آن جمله می‌توان به پیمان سال ۱۹۳۵ میلادی واشنگتن و کنوانسیون ۱۹۵۴ لاهه اشاره کرد. کنوانسیون لاهه به‌عنوان مهم‌ترین سند بین‌المللی ناظر به حفاظت از میراث فرهنگی شناخته می‌شود.

کنوانسیون لاهه در موردحفاظت از میراث فرهنگی و معنوی در برابر صدمات ناشی از جنگ به‌عنوان جامع‌ترین و معتبرترین سند بین‌المللی در نوع خود شناخته می‌شود. این کنوانسیون در فاصله ۲۱ آوریل تا ۱۴ می ۱۹۵۴ میلادی در کنفرانسی که از طرف یونسکو و به دعوت دولت هلند در شهر لاهه تشکیل‌شده بود، تنظیم شد. این کنوانسیون بر اساس پیش‌نویسی که از سوی یونسکو و بر اساس تجارب و عملکرد کنوانسیون‌ها و معاهدات سابق تنظیم‌شده بود، تدوین و تصویب شد.

 این کنوانسیون شامل معاهده اصلی، آیین‌نامه اجرایی، یک پروتکل به همین نام و ۳ قطعنامه است که مجموع اصول و قواعدی را برای وصول به اهداف این کنوانسیون مدنظر قرار داده است.

کنوانسیون لاهه به‌طورکلی شامل دو نوع مقررات متفاوت است. مقرراتی که در زمان صلح معتبر بوده و ضروری است که از سوی دولت‌ها رعایت شود و مقرراتی که در زمان جنگ لازم‌الاجرا است. بااین‌وجود، کاربرد اصلی کنوانسیون مربوط به زمانی است که اعلام جنگ شده یا برخوردی مسلحانه بین دو یا چند طرف واقع می‌شود.

طبق ماده ۱۸ از کنوانسیون شرایط جنگی، این قوانین در هنگام وقوع برخورد مسلحانه برای کلیه طرفین درگیر لازم‌الاجرا خواهد بود. ماده ۱۹ از این قرارداد در مقام بیان مقررات ناظر به جنگ‌هایی که جنبه بین‌المللی نداشته و در سرزمین یکی از طرفین قرارداد، واقع‌شده و طرفین درگیر را مکلف به رعایت مقررات می‌داند.

به گزارش سیناپرس، معاهدات بین‌المللی برای تمامی دولت‌های متعهد به آن‌ها لازم‌الاجراست و اصول کنوانسیون ۱۹۵۴ لاهه نیز عموماً ناظر به موارد قابل پیش‌بینی در جنگ بین دو یا چند کشور و تعهد کشورها نسبت به هم را موردنظر قرار داده است.

نکته دیگری که از ممیزات ارائه‌شده در کنوانسیون ۱۹۵۴ لاهه است، شمول تعریف اموال فرهنگی به ساختمان‌ها، مراکز و پناهگاه‌های محل نگهداری اموال فرهنگی است. برحسب مفاد ماده یک موارد ذیل ازنظر کنوانسیون لاهه جزء میراث فرهنگی کشورها محسوب می‌شوند: آثار معماری، هنری، تاریخی، مذهبی یا غیرمذهبی، کاوش‌های باستان‌شناسی، مجموعه بناهای ارزشمند تاریخی، هنری، آثار هنری نسخ خطی، کتب و سایر اشیا دارای ارزش هنری، تاریخی یا باستان‌شناسی، مجموعه‌های علمی، مجموعه‌های کتب، بایگانی‌ها، نسخ تکثیرشده از اموال مذکور، ساختمان‌های مخصوص حفاظت و نمایش اموال فرهنگی منقول از قبیل موزه‌ها، کتابخانه‌ها و مراکز اسناد و مدارک و پناهگاه‌های حفاظت از اموال فرهنگی، مراکز حاوی مقادیر زیادی از اموال فرهنگی شامل این موارد هستند.

بر اساس بند ۱ ماده ۱۹ این کنوانسیون در صورت وقوع جنگ همه طرف‌های درگیر اعم از نیروهای دولتی و سایر طرف‌ها موظف به رعایت کامل مفاد این کنوانسیون هستند.

در خاتمه به گزارش سیناپرس ،گفتنی است که بر اساس قوانین بین‌المللی و این کنوانسیون، کشورها، نهادها و سازمان‌های بین‌المللی و در رأس آن‌ها سازمان یونسکو و سازمان ملل متحد ضرورتاً باید در برابر هر نوع تهاجم جنگی علیه فرهنگ و میراث فرهنگی اقدام کنند.

ایالات‌متحده آمریکا کنوانسیون لاهه را در سال 2009 میلادی و ایران در سال 1959 میلادی تصویب کرده‌اند. هر دو کشور همچنین کشورهای عضو کنوانسیون حفظ میراث جهانی 1972 هستند که ایالات‌متحده آمریکا اولین کشوری بود که در سال 1973 آن را تصویب کرده و نقش مهمی در ارتقاء آن ایفا کرد.

علاوه بر این، در سال 2017 میلادی، شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه 2347 را به‌اتفاق آرا تصویب كرد كه در آن آمده است: هدایت حملات غیرقانونی علیه سایت‌ها و ساختمان‌های اختصاص داده‌شده به مذهب، آموزش، هنر، علم یا اهداف خیرخواهانه، یا بناهای تاریخی یک جنایات جنگی است و عاملان چنین حملاتی را باید محاکمه کرد.

گزارش: دکتر احسان محمدحسینی – باستان‌شناس

No tags for this post.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

  1. چقدر کامل و قانونی تحلیل کرده بودید. متاسفانه جهان امروز رو افراد بی منطق و کسانی که هیچ فهمی از فرهنگ و میراث فرهنگی ندارند، اداره می کنند. مثل همیشه عالی بود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا