وقتی به موضوعات سخت فکر می کنید کالری می سوزانید

در واقع ، هنگامی که ما چیزهای جدید را یاد می گیریم یا می آموزیم که چگونه فعالیت های جدیدی انجام دهیم، میزان انرژی وارد شده به آن فعالیت جدید در مقایسه با بقیه مصرف کلی انرژی مغز نسبتاً کم است.

یک دانشجوی رشته مردم شناسی تکاملی دانشگاه دوک و آریانا هریینگتون، که در زمینه مصرف انرژی در مغز پستانداران تحصیل می کند، تحقیقاتی انجام داد که نشان داد پستانداران بسیار کوچکی مانند میمون پیگمی مارمست که در درخت کوچک و پیچ  و خم دار یافت می شوند دقیقاً همان مقدار از انرژی بدن خود را به مغز اختصاص می دهند که انسان ها این کار را می کنند.

بویر معتقد است دلیل این موضوع این است که با وجود سبک بودن مغز ( مغز انسان و مغزهای نیازمند گلوکز در میمون های مارمست ساکن درخت پر پیچ و خم  شبیه به هم هستند)  اما نسبت به بقیه بدن بزرگ هستند.  بویر اینطور اذعان داشت که: اگر مغزی بسیار بزرگ نسبت به اندازه بدن داشته باشید، احتمالاً این عضو از نظر متابولیکی پر استهلاک تر خواهد بود.

این محقق دانشگاه دوک گفت: بیشتر انرژی جذب شده توسط این ارگان به فعال کردن سلول های عصبی در مغز برای ارتباط با یکدیگر از طریق سیگنال های شیمیایی منتقل شده در ساختارهای سلولی به نام سیناپس ها اختصاص دارد. انرژی زیادی به سمت سیناپس شلیک می شود. این امر حمل و نقل زیادی از یون ها را از طریق غشاها انجام می دهد ، تصور می شود که یکی از پر استهلاک ترین و پر خرج ترین فرآیندهای مغز است.

به علاوه، مغز هرگز واقعاً استراحت نمی کند. هنگامی که می خوابیم، برای حفظ عملکرد بدن، هنوز هم به سوخت نیاز دارد تا سیگنال های بین سلول ها را از بین ببرد. علاوه بر این، ناوگان سلول هایی برای سرویس دهی به مغز برای تغذیه نورون ها وجود دارد و این سلول ها همچنین برای زنده ماندن و ادامه کار خود به سهم خود از گلوکز بدن نیاز دارند. منابع عظیمی که برای ساختن مغز اختصاص داده می شود معمولا به ما کمک می کند برای توضیح این که چرا در دوره های رشد فشرده، وقتی ما 5 یا 6 ساله هستیم، مصرف کالری مغزهای ما تقریباً سه برابر میزان انرژی مورد نیاز مغزهای بزرگسالان است.

ورزش کردن ذهن؟

از آنجایی که مغز مانند  نیروگاه بزرگی است، آیا این بدان معناست که هرچه این ارگان را بیشتر به کار گیریم، انرژی بیشتری نیز از دست می دهد و کالری بیشتری می سوزانیم؟

از نظر فنی ، جواب مثبت است ، برای کارهای دشوار شناختی. آنچه به عنوان یک کار ذهنی "دشوار" شمرده می شود بین افراد متفاوت است. به گفته کلود مسیر، استاد روانشناسی و علوم اعصاب در دانشگاه اتاوا در کانادا که به مطالعه شناخت، دیابت و متابولیسم مغز پرداخته معتقد است به طور کلی می توان دشوار را چیزی توصیف کرد که مغز نمی تواند به راحتی با استفاده از روال های آموخته شده قبلی یا کارهایی که شرایط را به طور مداوم تغییر می دهد حل کند.

چنین فعالیت هایی ممکن است شامل یادگیری نواختن یک ساز موسیقی یا ترسیم حرکات خلاقانه در هنگام بازی سطح حرفه ای شطرنج باشد.

هنگامی که شما برای یادگیری چیزهای جدید تمرین می کنید، مغز شما برای افزایش انتقال انرژی در مناطق [مغز] با آموزش و تمرین فعال می شود. با گذشت زمان، هرچه در انجام یک کار خاص ماهرتر می شویم، مغز دیگر نیازی به تلاش برای انجام آن ندارد، بنابراین انجام این کار در نهایت به انرژی کمتری نیاز دارد.

با این وجود ، آیا در مراحل اولیه یادگیری برای انجام یک کار مالیات ذهنی، خوردن یک میان وعده شیرین برای تقویت ذخایر انرژی خود کافیست؟

اگر به یک تغییر خلق و خوی ساده با مقداری شیرینی احساس نیاز کردید، پاسخ بله است. اما اگر فکر می کنید تفکر عمیق شما آن میان وعده شیرین را کاملا مصرف می کند و کالری آن را کامل می سوزاند، متاسفانه، باید گفت خیر، این مقدار کافی نیست.

از آنجا که در برابر پس زمینه مصرف انرژی عظیم مغز، که به تعداد زیادی وظیفه اختصاص یافته است، انرژی لازم برای تفکر سخت تر در واقع نسبتاً ناچیز است. استاد دانشگاه اتاوا توضیح داد: بیشتر آنچه اتفاق می افتد، چیزهایی که باعث کاهش انرژی مغز می شود، مانند همان چیزی است که ما ممکن است به عنوان زیر کاپوت ماشین بدانیم یعنی اطلاعی از آنچه در آن هست نداریم.

وی گفت: ما از بیشتر فعالیت هایی که در مغز در حال انجام است آگاه نیستیم و بسیاری از این فعالیت ها به فعالیت های آگاهانه مانند یادگیری نحوه آواز خواندن یا نوازندگی گیتار ربطی ندارد.

به عبارت دیگر، یادگیری یک کار جدید یا انجام کار دشوار، در واقع بیشترین مصرف کننده بخش انرژی فعالیت های مغز نیست. در واقع، هنگامی که ما چیزهای جدید را یاد می گیریم یا می آموزیم که چگونه فعالیت های جدیدی انجام دهیم، میزان انرژی وارد شده به آن فعالیت جدید در مقایسه با بقیه مصرف کلی انرژی مغز نسبتاً کم است.

همانطور که هارینگتون توضیح داد ، مغز قادر است خون و در نتیجه انرژی را در مناطقی خاص که در آن نقطه فعال هستند، انتقال دهد. اما به نظر می رسد که در دسترس بودن انرژی کلی در مغز ثابت است. بنابراین، در حالی که وظایف شناختی دشوار را انجام می دهیم، می تواند در مصرف انرژی در مناطق انرژی مغزی چشمگیر باشد، اما وقتی فعالیت کل بودجه انرژی مغز به دست می آید، این فعالیت ها به طور قابل توجهی آن را تغییر نخواهند داد.

بازیکنان شطرنج نخبگانی تحت فشار شدید استرس هستند که می تواند منجر به افزایش ضربان قلب، تنفس و تعریق سریع تر شود. همه اینها در کنار هم، این اثرات با گذشت زمان کالری می سوزاند. علاوه بر این، بازیکنان نخبه گاهی باید به اندازه 8 ساعت به طور همزمان بنشینند که این امر می تواند الگوی غذایی منظم آنها را مختل کند. از دست دادن انرژی نیز چیزی است که مجریان و نوازندگان صحنه ممکن است تجربه کنند، از آنجا که آنها اغلب تحت فشارهای زیاد قرار دارند و برنامه های خوردن غذا را مختل کرده اند.

پروفسور مسیر توضیح داد: نگه داشتن بدن برای مدت طولانی برای عمل طولانی مدت بسیار؛ خواستار انرژی و کالری زیادی است.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا