سرمایه هایی که به هدر می رود

استارآپ‌ ها کسب‌وکارهایی نو با روش‌های مبتکرانه و به دنبال انجام کارهای خارق‌العاده به کمک فن‌آوری آمده اند. در کشورهای مختلف دولت‌ها مشوق‌های گوناگونی برای توسعه‌ استارتاپ‌ها در نظر گرفته‌اند و آنها را حمایت می کنند.

اما ما در ایران تشویق می‌کنیم و شعار می‌دهیم که استارتاپ ها و مراکز نوآوری راه بیاندازیم، از اقتصاد وابسته به نفت و بودجه های دولتی دوری کنیم.

جوان های خلاق و با ایده را به سمت نوآوری سوق می‌دهیم بی آنکه به آنها بگوییم در آینده ای نه چندان دور شاید چیزی در انتظارتان نباشد یا شاید خوش شانس باشید و بتوانید پیشرفت کنید.

برخی مدیران که خود حقوق دولتی دریافت می کنند مدام از اینکه بدون بودجه دولتی می توان راه را پیشبرد و روی پای خود ایستاد سخن می گویند، اما چرا هیچ کس از اینکه در چند ماه اخیر شرایط اقتصادی نامساعد روی زیست بوم استارتاپ ها و کسب و کارهای بزرگ اثر گذاشته سخنی نمی گوید.

این روزها در اکوسیستم استارتاپی کشور هر روز خبر از ورشکستگی یکی از کسب و کارها می‌آید و این موضوع آینده اکوسیستم استارتاپی ایران را با ابهام مواجه کرده است. طی هفته‌ های اخیر برخی استارت‌آپ‌ها تعطیل شدند ، برخی تعدیل نیرو کردند و برخی دیگر نیز به دلیل عدم توانایی مالی در بازپرداخت تسهیلات دریافتی شان به زندان افتاده اند.

اما در همین هیاهوی نامساعد شرایط اقتصادی که استارتاپ ها با انعطاف پذیری شان در حال گذراندن هرچند سخت روزگارشان هستند، پول هایی در فوتبال ما رد و بدل می شود که به سوهان روح مردم تبدیل شده است.

چرا کسی نمی گوید در دنیای فوتبالی و تیم های وابسته به دولت چه می‌گذرد؟چرا کسی نیست به آنها بگوید روی پای خود بایستید و دست از سر پول های دولتی و بیت المال بردارید. چرا فوتبالی که هیچ نفعی برای مردم ندارد میلیاردها تومن پول ملت را می تواند هدر دهد اما چند جوان خوش فکر و با ایده نمی‌توانند در راستای کمک به مردم شان کاری از پیش ببرند.

چرا هیچ کس به باشگاه ها نمی گوید خودکفا شوید و خودتان کسب درآمد کنید و دست از جیب دولت در بیاورید .جالب اینجاست که در هیچ کدام از کشورهای پیشرفته جهان ، دولت شان برای ورزش قهرمانی هزینه ای نمی ‌کند.

اگر هم هزینه‌ای شود برای توسعه ورزش همگانی شان است. این موضوع را باید درک کرد و دانست در کشوری که به لحاظ اقتصادی مردم در فشارهستند وجوانانش به دنبال یافتن راه و ایده ای برای نجات از تحریم های کشورند، ارقام نجومی 700، 800 میلیوني برای یک فصل یک بازیکن فوتبال و یا 6 میلیارد برای یک مربی، نه توجیه مالی و نه توجیه فرهنگی دارد.

ازسویی با نگاهی اجمالی به بودجه فدراسیون فوتبال و مقایسه آن با بودجه های پژوهشی،آموزشی،فرهنگی و …. می توان دریافت که جنگ عده ای معدود برای تصاحب توپی در زمین از بلوایی که بر اثر تحریم و عدم خودکفایی کشور، گیربانمان را گرفته که باید به دست جوانان خوش فکر این مرز و بوم حل شود و حمایت گیرد،مهم تر است.

ای کاش پول هایی که در فوتبال هدر می رفت برای استارتاپ ها وایده هایی سرمایه گذاری می شد که نجات بخش کشور هستند.ای کاش استادی که عمرش را صرف به دست آوردن فناوری کرده است که به آن نیاز داریم، حمایت می شد و به جای آوردن فوتبالیست های خارجی و بی کفایتی که عایدی برایمان ندارد دانشمندان و جوان خوش فکری که از این مرز و بوم رفته اند را برمی گرداندیم.

اما همه اینها ای کاش هایی است که با بی تدبیری مدیران هیچ وقت اصلاح نخواهد شد.

فرگل غفاری-کارشناس ارتباطات

 

 

 

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا