نقش قهرمانان کارتونی در تربیت کودکان و نوجوانان بررسی شد

یکی از مهم‏ترین راهکارهای دستیابی به جوانانی با چنین ویژگی‌‏هایی، تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان با استفاده از انیمیشن‌‏هایی‏‌ است که همین مفاهیم را به روش‌های مختلف به تصویر می‏‌کشند.​​​​​​​

به گزارش ایسنا، امروزه، دیدن برنامه‌‏های تلویزیونی، به بخش جدایی‌‏ناپذیری از برنامه خانواده‏‌ها و به‌ویژه کودکان و نوجوانان تبدیل شده است. در این میان، کودکان، بیشتر علاقه‌مند به دیدن انیمیشن (پویانمایی) ‏های سریالی یا سینمایی هستند که هر روز به مدد فناوری‌های مدرن کامپیوتری، بر زیبایی و جلوه‌‏های ویژه آنها و واقعی‌تر جلوه‌کردن‌شان افزوده می‌‏شود. این انیمیشن‌‏ها گاهی آن قدر از فیلمنامه، کارگردانی و ساخت هنرمندانه و باکیفیتی برخوردارند که حتی بزرگتر‏ها را نیز شیفته خود می‌‏کنند. مسلماً، این شیفتگی، باعث تاثیرپذیری هرچه بیشتر کودکان از فضای این انیمیشن‌‏ها و به خصوص، ویژگی‌‏های شخصیت‏های برجسته‌شان می‌‏شود. با نگاهی به اتاق‏‌های کودکان و اسباب و تزیینات آنها، طرح‌‏های روی لباس‏‌ها، کیف مدرسه، لوازم‌التحریر و سایر متعلقات کودکان، علاقه و تاثیرپذیری کودکان از این شخصیت‌‏های کارتونی روشن می‌شود. بنابراین، انیمیشن‌‏ها این پتانسیل را دارند که نقش مهمی ‏را در فرهنگ‌‏سازی در جامعه، آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان و شکل‏‌گیری شخصیت و هویت آنان ایفا کنند.

با دقت به این نکته که امروزه، تلویزیون به عنوان یک وسیله سرگرمی ‏عمومی ‏که در بسیاری منازل وجود دارد، دارای شبکه‌های اختصاصی کودکان و نوجوانان است (شبکه نهال/پویا و شبکه امید) و همچنین از بیشتر شبکه‌‏های دیگر نیز در اوقات معینی برنامه‌‏های ویژه کودکان پخش می‏‌شود، به ظرفیت بسیار زیاد این رسانه در تربیت کودکان و نوجوانان پی می‌‏بریم. پس یک تلویزیون بد می‌‏تواند یک نسل بد تربیت کند و یک تلویزیون خوب می‌‏تواند آینده‌‏ای خوب را برای نسل‌‏ها رقم بزند.

با بررسی انیمیشن‌‏های پخش شده و درحال پخش از تلویزیون، متوجه خواهید شد که متولیان امر ظاهرا با ناآگاهی از این ویژگی انیمیشن‏‌ها، به نوعی، کار تهیه، تولید و پخش برنامه‏‌هایی را انجام می‏‌دهند که تعارض و دوگانگی در انتخاب‏‌هایشان مشهود است. قسمت اصلی این تعارض، در بخش هدف گذاری‏‌های کلان سیاسی و اهداف مورد انتظار آن از ظرفیت تلویزیون با محتوا و نتیجه آثاری‏ است که از شبکه‌‏های تلویزیونی پخش می‏‌شود. برای نمونه، به رغم تاکید مسئولان و متولیان بر ضرورت فرهنگ شدن استفاده از کالای ایرانی و اتفاقا تهیه چندین برنامه ناظر به تبلیغ و نهادینه کردن کالاهای وطنی- که در شبکه پویا پخش می‏‌شود- پخش پیاپی کارتون‏‌های خارجی دوبله فارسی با قهرمانان شناخته شده برای کودکان، همچنان این عطش را در کودکان حفظ کرده است که در وقت خرید ملزومات مختلف، به‌ویژه لوازم‌التحریر، همچنان کالاهایی را انتخاب کنند که منقش به تصاویر قهرمانان و شخصیت‌‏های کارتون‏‌های خارجی هستند؛ از قضا بیشتر این کالاها، وارداتی و حتی قاچاق هستند!

یک مورد دیگر از این تعارض‌‏ها این است که بر خلاف شواهد علمی‏ و تجربی و تاکید مدیران و مسئولان کلان کشوری در حوزه‌‏های مختلف، از جمله تعلیم و تربیت و فرهنگ، بر ضرورت حرکت برنامه‌‏های تربیتی به سوی ارزش ساختن گروه‌‏های قهرمان، کار تیمی‏ و همکاری‌‏های اجتماعی، بسیاری از برنامه‌‏های مربوط به کودک و نوجوان همچنان ناظر به تک قهرمانی بوده و این ایده سنتی و دارای آثار منفی را تبلیغ می‌‏کنند. انیمیشن‌‏های تک قهرمان که معمولا از حجم بالایی از تخیلات فرا واقع‏گرایانه سهم می‌‏برند، به نحوی پیش می‌‏روند که کودکان را به سوی تفرّد (فردگرایی)، خشونت، معجزه‏‌خواهی و خودبرتربینی و حتی گاهی خروج از حدود عفت کلامی ‏و ادب اجتماعی سوق می‏‌دهند. "مرد عنکبوتی"، "بن تن (Ben ۱۰)"، "بت من (Bat Man)"، "سوپرمن" و ده‌‏ها شخصیت قهرمانی دیگر، نمونه‌‏هایی از این تک قهرمانان افسانه‌ای هستند که کودکان ما همواره سعی می‏‌کنند ادای‌شان را در بیاورند. نداشتن روحیه کار تیمی، تنها کار کردن، تلاش برای نشان دادن خاص بودن و برتری «من» و نه «ما»، انتظار رسیدن به خواسته‏‌ها از مسیرهای کوتاه و ناممکن به جای تلاش، برنامه‌ریزی و  صبر و استقامت، نداشتن روحیه پذیرش شکست و ناکامی ‏و موارد دیگر، از ثمرات همزادپنداری کودکان با تک قهرمانان چنین انیمیشن‏هایی ا‏ست.

حتی کارتون‏‌های عموما غم‏بار دهه شصت و هفتاد نیز ثمره‌ای بهتر از این نداشته‌اند. در همان کارتون‏ها از جمله "باخانمان"، "مارکو"، "چوبین"، "بل و سباستین"، "پینوکیو"،‏ "هاچ زنبور عسل" و ده‌‏ها مورد مشابه نیز – با القای جهانی آکنده از آدم‏‌های بدجنس و تبهکار و دنیایی سیاه و غمگین که اندک آدم‌‏های خوبی هم در آن پیدا می‏‌شوند- ما با تک قهرمانانی مواجه بودیم که گرچه ابزارهای خارق‌العاده "بن تن" یا "بت من" را نداشتند، اما باید همه کارها (که بیشترش تحمل رنج‏‌ها و مصیبت‌‏ها بود) را به تنهایی انجام می‌‏دادند. این در حالی است که شرایط کنونی جهان و به‌ویژه کشورمان، اقتضای پردازش شخصیت‌‏ها و صفاتی کاملا در نقطه مقابل این‌ها را داشته و دارد.

همه می‌‏دانیم که شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور، نیاز به کودکان و نوجوانانی دارد که به عنوان سرمایه انسانی آینده کشور، با برخورداری از امید، خوش‌بینی، انگیزه، تلاش، آگاهی و علم بتوانند با همکاری و مساعدت با دیگران و داشتن روحیه تیمی‏ و کار گروهی و با صبر و استقامت و تحمل شکست و محدودیت‏‌ها، آینده‌ای روشن و پررونق را برای خود، دیگران و کشورمان رقم بزنند. یکی از مهم‏ترین راهکارهای دستیابی به جوانانی با چنین ویژگی‌‏هایی، تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان با استفاده از انیمیشن‌‏هایی‏‌ است که همین مفاهیم را به روش‌های مختلف به تصویر می‏‌کشند. تاکید سریال‏‌های انیمیشنی ژاپنی بر گروه‏‌های قهرمانی و ارزش دانستن قهرمان بودن در کنار دیگران، از تجربه‌‏های آزموده در این مورد است. تعدادی از این کارتون‏‌ها از تلویزیون ما پخش شده و یا در حال پخش است. مجموعه "فوتبالیست‌‏ها"، "والیبالیست‌‏ها"، "قهرمانان تنیس"، "رکاب‌زنان کوهستان" و … نمونه‏‌هایی از این گروه‌‏های قهرمانی هستند. جالب این است که حتی ژاپنی‌‏ها ورزش دوچرخه‌سواری را که یک کار فردی به نظر می‌‏رسد، به نحوی در "رکاب‌زنان کوهستان" پردازش کرده‌اند که گروهِ قهرمان و کمک به قهرمانی گروه، تنها اولویت و ارزشی است که هدف غایی افراد است.

از کارتون‏‌های محبوب دیگری که تم گروهِ قهرمان را در خود دارند، می‌توان به "پاندای کونگ‌فو کار" و ‌"لاکپشت‏‌های نینجا"، شخصیت‏های سه‌گانه داستان "اسباب بازی‌‏ها"، سینمایی "باب اسفنجی بیرون از آب" (برخلاف سریال آن)، "اژدها سواران"، "نگهبانان شیردل" و … و از انیمیشن‏‌های کلاسیک، به "یوگی و دوستان"، "گربه سگ" و … اشاره کرد. در اولی، قهرمان داستان، شاید "پاندا" باشد اما موفقیت‏‌های او همیشه در گروی همکاری با استادان دیگر (پنج استاد/آتشین) است، همان گونه که "لاکپشت‏‌های نینجا" هم توانایی‏‌های‌شان به نحوی شکل گرفته که تنها زمانی که با یکدیگر همکاری کنند، می‌‏توانند کامل شده و هر دشمنی را شکست دهند.

"اسباب بازی‌‏ها" و "باب اسفنجی و دوستان دریایی‌اش" با همکاری به نتیجه می‏‌رسند و "یوگی و دوستان" یا "گربه سگ" نیز جز با توافق، همکاری و کارِ تیمی‏ به هدف‏های‌شان نمی‏‌رسند. ده‏‌ها کارتون دیگر نیز وجود دارند که از قلم افتاده‌اند، اما همه با ترویج ایده گروه قهرمان و کارِ تیمی ‏به میدان آمده‌اند. به نظر می‌‏رسد متولیان تعلیم و تربیت در کشورهای دیگر به امکانات تلویزیون و فضای پویانمایی بیش از پیش واقف شده‌اند و به ضرورت جایگزینی گروه‏‌های قهرمان، نوجوانان قهرمان و قهرمانان بومی ‏با تک قهرمانان و الگوهای افسانه‌‏های رسیده‌اند؛ تغییر در فضای انیمیشن‌‏ها و قهرمانان کارتونی، محصول این نگرش است. امید است که تلویزیون در ایران، این مساله را به صورت آگاهانه و بدون تعارض و دوگانگی در عملکرد، در دستور کار خود قرار داده و برای تحقق این اهداف، برنامه‌ریزی کارشناسانه، بلند مدت و عملی تدوین کند.

یکی از راهکارهای عملی و اجرایی این موضوع "ایجاد تصویر قهرمانی از خود کودکان و نوجوانان به عنوان یک قهرمان" است؛ اما این موضوع در دنیای امروز بجای یک ابر قهرمان دست نیافتنی به ایجاد یک‌سری قهرمانان واقعی و در مواجهه با مشکلات و مطالب حقیقی زندگی انسان‌هاست. این قهرمانان نوجوان و کودک در فیلم‌ها یا در وقایع مستندی با سه رویکرد هوش و دانش، اخلاق و رفتار خاص مانند شجاعت، درایت، صداقت و رهبری تیمی و داشتن توانایی‌های اجرایی و تولید می‌توانند به مخاطبان ارائه شوند و برای آنها الگو پردازی کنند. این مهم به صورتی است که می‌توان حتی شرایط شبیه‌سازی شده مانند یک سفر، کمپ، اردو و یا سایر اقلام مواجه باشد که این توان قهرمانی کودک و نوجوان فارغ از شخصیت‌سازی‌های کلیشه‌ای صرفا اسطوره‌ای صورت بپذیرد که البته قبلا بصورت بسیار محدود همین موضوع در ایران تجربه شده است و برنامه‌های تلویزیونی مانند "بچه مهندس" نشان داده است که این موضوعات در بین مخاطبین ایرانی خریدار و طرفداران خود را دارد.

این مقاله با عنوان "نقش قهرمانان کارتونی در تربیت کودکان و نوجوانان" از سوی شیرین خوری، بازی درمانگر کودک کارشناس ارشد روانشناسی ارائه شده است.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا