نان فناوری فضایی کی بر سفره ایرانیان خواهد نشست؟

نانوایی سنگکی با یک تنور اضافه و بالطبع با دو خمیرزن و دو شاطر، به تازگی لوح تقدیر گرفته است به دلیل رعایت حقوق مصرف کننده و پارچه چندمتری نصب شده بر سردر آن گویای این افتخار است.

لیکن بزرگتر و عظیم تر از این بنر افتخارانگیز چند متری، دو قاب عکس کوچک چند سانتیمتری است که پیرمرد خوشروی مالک نانوایی، بالای سرخویش نصب کرده و هر ازگاهی سیر نگاهش از صف مشتریان و شاطر و تنور و دخل، سر میخورد و بر روی این قاب‌ها  می‌ایستد، نگاهی که با وجودش عجین شده، می‌ایستد و خیره می‌شود به آنها.

نگاهش بغض می‌کند، سیر می‌کند سالیانی دور را، می‌خندد و باز بغض می‌کند. نگاهش، وجودش، خاطراتش، بغضش، خنده‌اش، امیدش، عشقش، زندگی‌اش، تار و پودش و همه و همه و همه چیزش قطره اشکی می‌شود در گوشه چشمش و لرزشی در صدای صاف و مهربانش و خندان می‌پرسد که "چند تا؟ ساده یا خاشخاشی؟"

متواضعانه و شاکرانه می‌گوید پسرانم بودند. می‌گوید از چگونگی شهادتشان. می‌گوید از پسرانی که دیگر نداردشان در این دنیا، متواضعانه و شاکرانه.

پنجاه گرم اضافه وزن هر چانه نان، دو تنور فعال با دو شاطر اضافه، صف نانی که زود به زود پر و خالی می‌شود و نانی که نه خمیر است و سوخته و نه کوچک است و نه بدقواره. یک‌دست و مطبوع و خوش مزه است حتی پس از هفته‌ای. اینها همه ترجمان پیمودن ادامه راه پسران است برای پیرمرد نانوای خوشرو.

و چه خوب فهم کرده است راه پسرانش را و چه نیکو شناخته است محتوای عمل ایشان را.

و مشتریانی که نه از معطلی در صف نان شکوه دارند و نه از کیفیت نان گله‌مند. مشتریانی که شاد و خوشحال و راضی‌اند از نیتجه دسترنج پیرمرد. و بسی حواسشان جمع است و نگاهشان متمرکز است بر این دسترنج چند دقیقه‌ای و ندیده‌اند حاصل عمر پیرمرد را، هرچند  بارها و بارها دو قاب عکس بالای سر پیرمرد را نگاه کرده‌اند و باز هم ندیده‌اند، حاصل عمر پیرمرد را.

و چه خوب فهم کرده است امتداد راه پسرانش را و چه نیکو شناخته، محتوای عمل ایشان را، متواضعانه و شاکرانه. که اگر میخواهی رهرو صادق ایشان باشی، صاحب کار خوب باش و نان خوب دست خلق خدا بده که " إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ ".

و نقش و نسبت امروز ما چیست با آن پسران و این پیرمرد؟ نسبت امروز ما چیست با آن یکصد و هفتاد و پنج نفر غواص شهید دست‌بسته پرگشوده. نسبت امروز ما چیست با آن صدها هزار نفری که برای این آب و خاک جان داده‌اند. از جنگ‌جویان هخامنشی گرفته تا همرزمان جلال‌الدین خوارزمشاه و پایداری ایشان در برابر مغولان. از سپاهیان عباس میرزا گرفته تا یاران رئیس‌علی دلواری، تا مدافعان ۳۴ روزه خرمشهر. تا همین آخری، تا جزایر مجنون و محمد ابراهیم همت، تا سردشت و مهدی زین‌الدین، تا لشکر ۳۱ عاشورا و باکری‌هایش، تا دهلاویه و چمرانش، تا کربلای چهار و یکصد و هفتاد و پنج غواصش که همین روزها می‌آیند. تا همین آخری که دو صفت ویژه دارد در قرن بیستم، تحمیلی و طولانی. تا همین مظلومانه‌ترین و عاشقانه‌ترین نسخه‌اش. تا همین ناجوانمردانه‌ترینش. که یک امت بود و یک جهان. از عرب گرفته تا اروپایی تا روس و آمریکایی.

نان سنگک خوشپخت ما فن‌سالاران فناوری فضایی چیست؟ کدامین مشتری از دکان ما دلشاد بیرون رفته و مایه کارمان در سفره‌اش نشسته. دوباره و چند باره بازآمده و فخر فروخته بر دوست و آشنا و مهمان و میزبان بابت نانوایی ما و نانی که تقدیمش می‌کنیم. آیا وقت آن نرسیده که ماهم خدمتی عرضه کنیم؟

می‌گویند نان سنگک را شیخ بهائی ابداع کرد. همو که خبره بود در ریاضی و معماری و مهندسی، کاریز نجف‌آباد – اصفهان را طرح‌ریزی کرد، گرمابه ساخت و منار جنبان و به قولی از نان تا آب مردم بهره گرفت از دانش و هوش و استعداد وی. 

اگر راه‌اندازی ایستگاه فضایی ماهدشت در ۱۳۵۲ را شروعی بر فعالیت‌های فضایی کشور بدانیم، اکنون و با گذشت بیش از ۴۰ سال از این آغاز چه کرده‌ایم. کدامین محصول ما جدی است و عملیاتی و تعطیل‌ناپذیر؟ 

فناوری‌ که می‌تواند تعداد درختان یک شهر، باغ یا جنگل را بشمارد، بی کم و کاست. فناوری‌ که کانون‌های تولید گرد و غبار و جهت انتشار آنرا پایش می‌کند. فناوری که امکان برآورد آمار گندم، برنج، سیب‌زمینی و دیگر مایحتاج غذایی مردم را داراست. آگاهان امر می‌دانند که در اختیار داشتن آمار دقیق این اقلام چقدر حیاتی است در امر برنامه‌ریزی و تدبیر امور یک کشور و فقدانشان چه آسیب‌ها که نمی‌زند و چه حفره‌ها که برای فرصت طلبان و سوءاستفاده کنندگان مهیا نمی‌سازد.

فناوری‌ که می‌تواند حاذق‌ترین پزشکان را بر بستر بیماران تهیدست در دورترین نقاط کشور حاضر سازد، بدون اینکه نیاز به حضور فیزیکی ایشان باشد. و اینها ترجمان عملی کلام ژرف پرفسور حسابی است که بر سردر مقبرهاش نقش بسته که «آینده بشر در فضاست.»

فناوری‌ که می‌تواند دست سوداگران و متجاوزین به جنگل و بیشه و طبیعت را بخواند تا با سوءاستفاده از قوانینی مانند حق ریشه و نسق به بکرترین پهنه‌های طبیعی این کشور دست‌اندازی نکنند. فناوری‌ که می‌تواند عصای دست قاضیان شریف و کارشناسان رسمی متعهد باشد، برای اثبات حقی که بازگردانیدن آن به بیت‌المال نیاز به دلایل متقن و محکمه‌پسند دارد.

فناوری‌ که توانایی دیدن زودهنگام آتش‌سوزی را داراست و می‌تواند مختصات دقیق کانون آتش‌سوزی را به مسوول مربوط گزارش کند. فناوری‌ که توان شناسایی جزایر گرمایی درون شهری و آگاهی از فعالیت واحدهای آلاینده فعال در شب را دارد. فناوری‌ که امکان برآورد حق‌آبه و شناسایی کمی و کیفی میزان منابع آب را حتی در ورای مرزها داراست و می‌تواند هر ساله به این سوال حیاتی که «آیا حق‌آبه ایران از هیرمند تامین می‌شود یا نه؟»، پاسخی مستند، متقن و قابل اثبات دهد. چراکه افغان‌ها همواره پوشیده می‌دارند میزان بارش حوزه آبریز هیرمند را.

این همه قابلیت بالقوه به ورطه ظهور می‌رسد و بالفعل می‌شود اگر برنامه‌ریزی موثری از سوی مسوولین امر صورت گیرد و حمایت جدی‌ای در پی آن، البته با نظارت جدی و مداقه مستمر. اگر اعتماد کنند به این خیل فارغ‌التحصیلان کاربلد و دلسوز و فعال. فناوری فضایی آن‌گونه که مسوول جدید سازمان فضایی گفت و بر آن تاکید کرد «کالایی لوکس و فانتزی نیست». کالایی که طی سالیان قبل میهمان خوش آب و رنگ و بزک‌کرده جشنواره‌ها، مصاحبه‌ها، افتتاح‌ها و نمایش‌های پر زرق و برق ولی بی‌رمق، بوده است. چه بسا سامانه‌هایی که فردای روز افتتاح تعطیل شد و ماحصل آن فقط هیجان بود و غرور کاذب و البته منبع درآمد و اشتغال زایی برای شرکت‌های تبلیغاتی.

آیا زمان آن فرانرسیده که فناوری فضایی و شئون متنوع کاربردی آن، که در برخی کشورها حتی تصور بروز لحظه‌ای درنگ و رکود و سکون در خدمت‌رسانی آنها تصویری هولناک است را، ساری و جاری نماییم در زندگی روزانه مردم، از تامین معیشت‌شان گرفته تا پایش محیط زیست‌شان تا مایه رفاه و آرامش ایشان. خدمتی حقیقی، عملیاتی، مستمر و قابل اعتماد و نه نمایشی و صرفا در روز افتتاح.

مسعود طائفی فیجانی/ پژوهشگر سنجش از دور

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا