حقوق با رسانه پیوند خورده است

به نوعی که فناوری‌های ارتباطی و اطلاعاتی در تار‌وپود زندگی اجتماعی تنیده شده و در واقع باید همین فناوری را به عنوان مشخصه‌ای برای زندگی اجتماعی در نظر گرفت.

مسائل و مباحث مربوط به معرفت، هویت، ذوق و سلیقه و سبک زندگی که در زمره خصوصیات معرف فرهنگ در مدرنیته اخیر هستند، بدون استثناء به دست افراد و از طریق مصرف متون و تصاویر رسانه‌ها مفهوم‌پردازی و عملیاتی می‌شوند.

این همه تغییر یک‌باره، آگاهانه یا ناآگاهانه، چالش‌ها و مشکلاتی را به وجود می‌آورد که حقوق نمی‌تواند در برابر آن‌ها ساکت بماند. حقوق که بیشتر در چهره«قانون»‌ خود را نشان می‌دهد، باید هم‌زمان با زندگی فردی و اجتماعی تحول یابد و حتی پیشاپیش، چالش‌های آینده را پیش‌بینی کند و راه‌حل‌های خود را نیز پیشنهاد دهد.

چنین است که حقوق با رسانه پیوند خورده و گسترش رسانه برای به کارگیری تکنولوژی‌های ارتباطی با خود نوع جدیدی از مباحث حقوقی پدید آورده است. با تثبیت نقش رسانه‌ها در زندگی روزمره افراد و به دلیل اهمیت بسیار زیاد آنها در دنیای امروز، رسانه‌ها و خصوصاً مطبوعات به تبعیت پیروی از دانش حقوق از پیچیدگی روابط اجتماعی و تقسیم آن به دو شاخه حقوق عمومی و خصوصی، دارای نظام حقوقی مستقل شدند. این استقلال زیر عنوان جامع‌تری به نام حقوق رسانه‌ها مطرح شده است.

به دنبال این موج «حقوق مخاطب» به عنوان یکی از مفاهیم شگرف تأثیر گرفته از انقلاب ارتباطات (انقلاب صنعتی دوم) در دنیای ارتباطات ظاهر شد.

رعایت نکردن حقوق مخاطبان نه تنها به خود رسانه بلکه به جامعه‌ای که رسانه در آن فعالیت می‌کند نیز لطمه می‌زند که در برخی موارد، این لطمات به خاطر ابعاد وسیع پوشش رسانه‌ها بسیار سنگین است.

این پدیده در آغاز به صورت کاملا ساده، با شکل‌گیری رسانه‌های مختلف و با انتقال متن پیام‌ها بین افراد (البته در ابتدای راه فقط در میان نخبگان) آغاز شد. اما با گسترش تکنولوژی‌های نوین ارتباطی همراه با متنوع و بهینه‌تر شدن رسانه‌ها و همچنین استفاده طیف وسیع از افراد جامعه یا بهتر بگوییم همه افراد از رسانه‌ها شکل پیچیده‌تری به خود گرفته است.

حقوق رسانه و مخاطب در رابطه با دریافت و کسب اخبار و اطلاعات از طریق رسانه‌های گروهی جزو یکی از حقوق بنیادین بشر یعنی حقوق فردی و آزادی های عمومی به حساب می‌آید که همواره در اعلامیه‌های حقوقی و قوانین اساسی اغلب کشورهای جهان گنجانده شده و مورد پذیرش قرار گرفته است.

اما از سوی‌ دیگر، تحلیل‌گران تأکید دارند که رسانه نیز برای بقای خود، به رعایت حقوق مخاطب نیازمند است. رعایت نکردن حقوق مخاطبان نه تنها به خود رسانه بلکه به جامعه‌ای که رسانه در آن فعالیت می‌کند نیز لطمه می‌زند که در برخی موارد، این لطمات به خاطر ابعاد وسیع پوشش رسانه‌ها بسیار سنگین است.

بنابراین با توجه به تثبیت مسوولیت رسانه‌ها در قبال مخاطبان و در تناسب میان این دو حق، می‌توان وجود تعامل در این عرصه را اثبات کرد به نوعی که هیچ کدام از این دو وجه از تأثیر دیگری بری نخواهد بود.

با توجه به این مباحث می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که حقوق رسانه‌ها امروزه دیگر اصطلاحی ناشناخته نیست. روزنامه‌نگاران‌ و همه‌ کسانی که در سایر انواع رسانه‌ها به فعالیت حرفه‌ای مشغول هستند، پذیرفته‌اند که باید در چارچوب ضوابطی‌ حرکت‌ کنند که قانونگذاران ترسیم کرده‌اند.

اما هنوز هم «اخلاق رسانه‌ها» اصطلاحی است که برای‌ برخی ناشناخته و حتی تعجب‌آمیز است.

با تثبیت نقش رسانه‌ها در زندگی روزمره افراد و به دلیل اهمیت بسیار زیاد آنها در دنیای امروز، رسانه‌ها و به‌خصوص مطبوعات به تبعیت پیروی از دانش حقوق از پیچیدگی روابط اجتماعی و تقسیم آن به دو شاخه حقوق عمومی و خصوصی، دارای نظام حقوقی مستقل شدند.

این استقلال که بیشتر در جهان غرب نمایان شده و رشد کرده، گاه زیر عنوان حقوق رسانه‌ها مطرح می شود. پیرو این موضوع موج دیگری موسوم به «حقوق مخاطب» که از انقلاب ارتباطات (انقلاب صنعتی دوم) در دنیای ارتباطات ظاهر شده، پدید آمده است.

این پدیده در آغاز به صورت کاملاً ساده، با شکل گیری رسانه‌های مختلف و با انتقال متن پیام ها بین افراد (البته در ابتدای راه فقط در میان نخبگان) آغاز شد.

اما با گسترش فناوری های نوین ارتباطی همراه با متنوع و بهینه تر شدن رسانه‌ها و همچنین استفاده طیف وسیع از افراد جامعه یا بهتر بگوییم همه افراد از رسانه‌ها شکل پیچیده تری به خود گرفته است.

حقوق رسانه و مخاطب درباره دریافت و کسب اخبار و اطلاعات از طریق رسانه‌های گروهی جزو یکی از حقوق بنیادین بشر یعنی حقوق فردی و آزادی های عمومی به حساب می آید.

البته در ادامه این بحث، تحلیل گران نیز تأکید دارند که رسانه برای بقای خود، ملزم به رعایت حقوق مخاطب خود است.

چراکه، رعایت نکردن حقوق مخاطبان نه تنها به خود رسانه بلکه به جامعه ای که رسانه در آن فعالیت می‌کند نیز لطمه می زند که در برخی موارد، این لطمات به دلیل ابعاد وسیع پوشش رسانه‌ها بسیار سنگین است.

از این رو، با توجه به تثبیت مسئولیت رسانه‌ها در قبال مخاطبان و در تناسب میان این دو حق توجه به این تکته اساسی ضروری است که می‌توان وجود تعامل در این عرصه را به گونه ای اثبات کرد  که هیچ یک از این دو وجه از تأثیر دیگری مبرا نخواهد بود.

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا