نقش مهم دانشمندان در ترویج علم

 پروفسور دیترام شفیل استاد علوم ارتباطات، علوم زندگی در آکادمی ملی علوم ایالات‌متحده آمریکا است. از وی به‌تازگی مقاله‌ای با عنوان «ارتباطات علمی در جامعه پسا حقیقی یا Scientific communication in a post-truth society» نوشته است که در مجله PNAS منتشرشده است.

روزنامه‌نگاران علم، مترجمانی هستند که از زبان دانشمندان با مردم صحبت کرده و می‌توانند با زبان ساده از علوم پیچیده‌ای سخن گفته و آن‌ها را بازنویسی کنند، بنابراین این‌گونه از ترویج علم، برای مردم مهم است.

دنیای اخبار طی چند سال گذشته به چه میزان تغییر کرده است؟

تغییر در دنیای رسانه و اخبار، یک تغییر مداوم است. چیزی که امروزه ما شاهد آن هستیم، یک نسل است که هرگز برای دریافت اخبار هزینه مالی پرداخت نکرده‌اند. این موضوع اساساً محتوایی را که در مقابل ما قرار دارد؛ تغییر می‌دهد. چرا؟ به این دلیل که در زمان گذشته من می‌توانستم با پرداختن وجه مشخصی، درباره اینکه چه محتوایی را دریافت کنم، تصمیم گرفته و به‌طور شخصی انتخاب کنم. من می‌توانم روزنامه‌های محلی را خوانده و بخوانم و جنبه‌های مختلف یک مسئله را دریافت کنم. حالا من در موقعیتی هستم که انگیزه پولی شرکت‌ها و تبلیغات به من تحمیل می‌کنند که چه چیزی را بخوانم و دوست داشته باشم. اگر من همچنان اصرار داشته باشم که فقط موضوعاتی که دوست دارم را ببینم، به‌طور بالقوه جایی در گوگل و فیس‌بوک و سایر رسانه‌های جدید نخواهم داشت. به همین دلیل است که ما امروزه برای هر خبر، مخاطبین بیشتری را مشاهده می‌کنیم.

این تغییرات برای مخاطب آنچه معنایی دارد، آن‌ها چه چیزهایی را از رسانه خواهند آموخت و چه چیزهایی را یاد نمی‌گیرند؟

روزنامه‌نگاران علم، مترجمانی هستند که از زبان دانشمندان با مردم صحبت کرده و می‌توانند با زبان ساده از علوم پیچیده‌ای سخن گفته و آن‌ها را بازنویسی کنند، بنابراین این‌گونه از ترویج علم، برای مردم مهم است. متأسفانه امروزه این نسل از مترجمان زبان علم، کاهش‌یافته‌اند و ما اکنون در نقطه‌ای قرار داریم که کمتر از 20 ایالت در آمریکا هنوز دارای مجلات علمی هستند. ما دیگر صدای معتبری برای ترویج علم نداریم که به ما یادآوری کند که چرا علم مهم است، چرا این یافته برای زندگی شخصی ما اهمیت دارند. ما باید خودمان آن را بفهمیم.

 

 

پس دانشمندان و دیگر افرادی که می‌خواهند علم را در جامعه ترویج کرده و ارتقا دهند، چه باید بکنند؟ آیا تنها ذکر حقایق و نکته‌های علمی کافی است؟

در دنیای علم، بیان حقایق علمی و ارتباط دادن آن‌ها با زندگی مردم، بسیار مهم بوده و نقشی اساسی در ارتباطات علمی ایفا می‌کند. در این میان استدلال‌های انگیزشی می‌توانند یک مشکل جدی باشند اما این استدلال‌ها نیز خود، نوعی مسیر برای یافتن راه‌حل به شمار می‌روند. این موضوع اساساً به ما می‌گوید که اگر ما دانشمندان می‌خواهیم با مخاطبان خود به‌طور معناداری ارتباط برقرار کنیم، باید ارتباطی منطقی و درکی درست از ارزش‌ها و نگرانی‌های آن‌ها داشته باشیم. ما باید بگوییم: «این موضوع به این دلیل به ارزش‌های شما اهمیت می‌دهد و من به‌عنوان یک دانشمند، به‌عنوان یک کاربر بالقوه علم، از این مسئله هیجان‌زده هستم.» ما باید به خاطر داشته باشیم که باید درباره نگرانی‌های مردم صحبت کنیم، نه آنچه ما از آن‌ها به‌عنوان نگرانی‌ها و ارزش یاد می‌کنیم.

یعنی شما پیشنهاد می‌کنید که دانشمندان جنبه‌های ارزشمند کار خود را برجسته کنند؟

بله و من فکر می‌کنم اگر واقعاً می‌خواهیم به ایده ویسکانسین (Wisconsin idea) بپردازیم، زیرساخت‌ها را برای همکاری با یکدیگر در اختیارداریم. ما علوم اجتماعی را داریم که به ما می‌گوید چگونه می‌توان بهترین مسیرهای ارتباطی را پیدا کرد. چرا یافته‌های علوم پایه برای همه تا این حد اهمیت دارد؟ ما باید با حقیقت زندگی مردم، کودکان و دانش آموزان و آنچه افراد جامعه را شاد می‌کند، مواجه شده و در این راستا حرکت کنیم.

تأثیر رسانه‌های اجتماعی در این حوزه، چگونه است؟

امروزه از هر ده نفر هفت نفر حداقل به‌طور نیمه منظم، اخبار خود را از رسانه‌های اجتماعی دریافت می‌کنند. آنچه من در رسانه‌های اجتماعی قرار می‌دهم تا حدی توسط آنچه انجام می‌دهم، تصمیم می‌گیرم و تا حدودی توسط دوستانم که مانند من هستند شکل می‌گیرد. این موارد مانند فیلتر عمل کرده و بر نگرش افراد تأثیر می‌گذارد. بااین‌وجود، رسانه‌های اجتماعی راه بسیار خوبی برای ایجاد ارتباط بین دانشمندان و مردم است که ما درگذشته به آن دسترسی نداشته‌ایم. از این بستر می‌توان برای ترویج علم استفاده کرد.

درمجموع، به نظر شما چگونه دانشمندان می‌توانند با مردم ارتباط برقرار کنند؟

رسانه‌های اجتماعی می‌توانند بخش مهمی از رویکرد ارتباط بین دانشمندان و مردم بوده و دانشمندان می‌توانند یافته‌ها، نتایج پژوهش‌ها و نظراتشان را از این طریق به‌طور مستقیم به جامعه منتقل کنند. در حال حاضر، توییتر تبدیل به یک رسانه واقعاً جالب برای ارتباط با نویسندگان علمی است. این رویکرد نمونه کارها باید شامل تاکتیک‌های دیگری نیز مانند گفتگو با گروه‌هایی باشد که ممکن است به‌طور خاص با ما و نظراتمان موافق نیستند. دانشمندان باید مکالمات معنی‌دار داشته باشند. این بدان معنی است که ما درواقع می‌دانیم که مردم در مورد چه چیزهایی نگران هستند.

ترجمه: فاطمه کردی

منبع: morgridge

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا