شهرهای ایران خاکستری رنگ هستند

گرچه درسال های اخیر شاهد تحولات عظیم و زیربنایی در پایتخت کشور بودیم و جای سپاس و قدردانی از مدیریت شهر تهران است. با توجه بیشتر به فضاهای شهری متوجه می شویم که بسیاری از شهرهای ما رنگ خاکستری هستند. عناصر رنگی در شهرهای ایران شاید سیمای رنگارنگ زباله هایی باشد که در همه محیط های شهرو کنار جاده ها خودنمایی می کنند.

هوای خاکستری شهرهای بزرگ، پل ها و ساختمان های بتنی و فضا های سبزی که از فرط آلودگی هوا سبزیشان رنگ باخته است، مجالی برای عرض اندام رنگ در شهرها باقی نمی گذارد. این در حالیست که، رنگ به عنوان یکی از مهم ترین عناصر بصری می تواند نمودی فعال و تاثیرگذار در منظر عمومی یک شهر داشته باشد. با این همه ضوابط و اصول مرتبط با کاربرد رنگ در شهر مدون نشده و این بخش از زیباسازی شهرها بر پایه سلیقه های مدیران و کارشناسان هدایت می شود و آلودگی بصری که در سطح شهرها دیده می شود در دراز مدت شهروندان را دچار پریشانی ذهنی و بیماری روحی می کند.

از سوی دیگر، در بسیاری از کشورهای توسعه یافته، تبلیغات شهری و تصاویر موجود در خیابان ها براساس اصول شهر سازی تنظیم شده و هر محله بر اساس بافت شهری تبلیغات خاص خود را دارد. حتی رنگ بندی ساختمان ها نیز معیاری خاص برای خود دارد. در حقیقت ساختمان سازی و به تبع آن تبلیغات محله های شهری در این کشورها قاعده مند است. بر این اساس باید برای تبلیغات محیطی، برنامه منجسم و متمرکز در نظر گرفته شود تا از آلودگی های بیشتر بصری جلوگیری شود.

نحوه استقرار بافت های شهری، شکل و فرم فضاهای شهری، میادین، پارک ها، نماهای بیرونی کوچه ها، خیابان ها، ساختمان ها، طراحی علائم شهری، طراحی شبکه های ارتباطی، طراحی ایستگاه های مترو اتوبوس و بالاخره گرافیک شهری، همه و همه در قالب هنر و فعالیت های هنری قابل طرح و بررسی است. هنر با ساخت و فیزیک شهر ارتباط دارد و بی توجهی به هنر از عوامل مهم ایجاد ناهنجاری بصری در سطح شهرهاست. وجود فیزیک و کالبد نامناسب و ناهنجار در ایجاد ناهنجاری های رفتاری در میان افراد جامعه نقش مهمی دارد، زیرا فضا و محیط بر رفتار ساکنان خود تاثیر می گذارد، محیط و کالبد برخی الگوهای رفتاری و نقش های اجتماعی نوین را به ساکنان خود تحمیل می کند و برخی رفتارهای موجود را تقویت و برخی دیگر را تضعیف می کند.

در ایران، وضعیت شهرها به گونه ای است که شهروندان به ناچار باید خود را با شرایط حاکم بر شهرها هماهنگ کنند. چرا که اساسا این شهرها، با نگاه شهروند مداری ساخته نشده اند بنابراین محیطی که می توانست زمینه مناسبی را برای زندگی بهتر شهروندان به وجود آورد، شرایط نامساعدی را برای برآورده ساختن نیازهای انسان ها به وجود آورده است.

اگرچه ما چندان متوجه آلودگی های بصری نمی شویم و به آنها عادت کرده ایم، اما این مساله به این معنی نخواهد بود که آلودگی ها نیز با گذشت زمان اثرات نامطلوب خود بر جسم و روح شهر و شهروندان را از دست داده اند.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا