سیاستگذاری در حوزه پسماندها در کشور مغفول مانده

به دنبال گسترش این مراکز تمدنی، میزان ارائه خدمات به وسیله نهادهای مربوطه اعم از نهادهای حوزه دولتی و حوزه خصوصی افزایش پیدا کرده است.

این اتفاق علاوه بر وجوه مثبتی که برای شهر و شهروندان دارد، در شرایطی که شهر فاقد استانداردهای لازم زیست‌پذیری است، می‌تواند به‌عنوان چالش و تهدید جدی محسوب شود.

بر اساس آمار فائو تقریباً یک‌سوم از غذای تولیدشده در دنیا چیزی در حدود ۱/۳ میلیون تن، یا از دست می‌رود و یا تبدیل به پسماند می‌شود. بر اساس این آمار ۳۰ درصد غلات، ۲۰ درصد لبنیات، ۳۵ درصد ماهی و غذاهای دریایی، ۴۵ درصد میوه و سبزی، ۲۰ درصد دانه‌های روغنی و ۲۰ درصد گوشت تولیدی جهان به هدر می‌رود. ۳۵ میلیون تن از این رقم معادل ۲/۷ درصد در ایران دور ریخته می‌شود.

درحالی‌که میانگین هدر رفت مواد غذایی در ایران پایین‌تر از دیگر کشورهای منطقه است، اما نرخ هدر رفت مواد غذایی در ایران با احتساب جمعیت یک‌درصدی ایران از دنیا همچنان بالا است.

 

عدم تفکیک پسماندها

از مشکلات موجود در شهرهای ایران، جمع‌آوری پسماندها به صورت یکجا و خودداری شهروندان از تفکیک آنهاست. امروزه، یکی از اقدامات بسیار سودمند در راستای مدیریت پسماند در سطح جهان، تفکیک پسماند در مبدا است. این اقدام سبب کاهش زمان و هزینه در امر فرایند بازیافت پسماند می‌شود. از سوی دیگر، بی‌توجهی به این مساله از سوی شهروندان و بنگاه‌های تولیدی و خدماتی در موارد متعددی بازیافت را غیرعملی می‌سازد یا هزینه این اقدام را به حدی افزایش می‌دهد که دفع آن به لحاظ اقتصادی با هزینه کمتری همراه خواهد بود.

 

عدم محدودیت در تولید زباله

از مسائل دیگری که در این خصوص در رابطه با کشور ایران قابل ذکر است، نبود هیچ‌گونه محدودیتی در تولید پسماند به وسیله افراد و نهادهای مختلف است. نتایج پژوهش‌های به عمل آمده نشان می‌دهد کاهش تولید پسماند و تفکیک از مبدا از جمله شیوه‌های مدیریت پسماند است که بازدهی بالایی دارد. در برخی کشورها، میزان تولید زباله با توجه به فعالیت‌های هر بخش جامعه اعم از بخش‌های تولیدی، صنعتی، خدماتی، آموزشی و مسکونی کنترل و محدود شده است. این امر به این معناست که افراد بخش‌های مختلف موظف به مدیریت مصرف و تولید پسماندهای خود هستند. در ایران هیچ‌گونه سازوکار تعیین‌کننده درخصوص میزان پسماند تولیدی گروه‌ها و بخش‌های مختلف جامعه به چشم نمی‌خورد و آنها در تولید پسماند با هیچ‌گونه محدودیتی مواجه نیستند. در حالی که تولید پسماند افزون‌تر به‌دلیل مصرف بیشتر کالاهای گوناگون است و افزایش مصرف نیز افزایش بهره‌برداری از منابع طبیعی و از جمله منابع تجدیدناپذیر را به همراه می‌آورد؛ این امر خود بی‌توجهی به پارادایم «توسعه پایدار» است.

 

محدودیت قوانین و مقررات در زمینه مدیریت پسماند

یکی از عواملی که در پیوند تنگاتنگ با مورد پیش قرار دارد، فقدان حضور سازوکار نیرومند و موثر تنبیهی و تشویقی در زمینه تولید پسماند در ایران است. در حقیقت، می‌توان فقدان محدودیت تولید پسماند از سوی شهروندان و نیز بنگاه‌های تولیدکننده کالاها و خدمات را ناشی از ضعف و خلأ قوانین و مقررات مشوق و بازدارنده دانست. با استفاده از قوانین تشویقی می‌توان شهروندان را به مشارکت مثبت تشویق و ترغیب و با بهره‌گیری از قوانین بازدارنده در جهت کاهش حجم و میزان تولید پسماند توسط خانوارها و بنگاه‌های تولیدی و خدماتی اقدام کرد.

 

اطلاع‌رسانی، آموزش و فرهنگ‌سازی ناکافی

از مسائل قابل‌توجه در زمینه پسماند، توجه به فرهنگسازی در میان شهروندان و آموزش و اطلاع‌رسانی به آنان در این خصوص است. در سال‌های اخیر کوشش‌هایی در جهت ارتقای آگاهی مردم در زمینه پسماند صورت گرفته، با این وجود، ضعف در آگاهی‌بخشی، آموزش و تبلیغات در این عرصه همچنان مشهود است. تلاش‌های انجام گرفته بیشتر موقت و ناپایدار می‌باشند، در حالی که این مهم آگاهی‌بخشی و آموزش بلندمدت و گسترده‌تر را می‌طلبد.

 

فقدان توجه به مساله پسماند از سوی دولت و شهروندان

توجه به مساله پسماند و فرصت‌ها و چالش‌های ناشی از آن مستلزم مطالعه و اقدامات هدفمند و مفید است. چنین مساله‌ای نمی‌تواند و نباید با نگرشی محدود، کوتاه‌مدت و تک‌بعدی مورد بررسی قرار گیرد. تمرکز جمعیت در شهرها و تشدید نگرش مصرف‌گرایانه از یک سو و ندرت منابع و امکانات موجود برای تداوم حیات بشری و تاکید بر الزامات پارادایم توسعه پایدار از سوی دیگر، ضرورت توجه به مساله پسماند، تلاش برای کاهش آن و روی آوری به فرآیند بازیافت که ضمن امکان‌پذیر کردن بهره‌گیری مجدد از بخش قابل‌توجهی از پسماند، فشار و آسیب کمتری بر محیط‌ زیست وارد می‌آورد را اجتناب‌ناپذیر کرده است. با وجود این، به نظر می‌رسد این مساله در ایران چه در میان مسوولان و چه شهروندان و بنگاه‌های تولیدی، آن‌گونه که باید، شناسایی و تحقق نیافته است.

 

در ادامه مروری می کنیم بر مهم‌ترین اقدامات و سیاست‌گذاری‌های انجام‌شده در دنیا که به‌منظور کاهش هدر رفت غذا صورت می گیرد.

ابزارهای اقتصادی

بنا به گفته مجید دکامین، دکترای اکولوژی گیاهان زراعی، مشوق‌های اقتصادی به‌منظور کاهش پسماندهای غذایی از طریق کاهش هزینه و یا دیگر ابزارهای بازاری به کار گرفته می‌شوند. می‌توان این مشوق‌ها را به قیمت‌ها، مالیات‌ها و یارانه‌ها تقسیم‌بندی کرد. ابزارهای مالی به‌عنوان مهم‌ترین عامل برای تغییر الگوی مصرف کنونی به سمت الگوی مصرف پایدار شناخته می‌شوند.

 

قانون‌گذاری

رویکردهای قانون‌گذاری، ازجمله استانداردها و قوانین، برنامه‌های مدیریتی اجباری، محدودیت‌ها همگی به‌منظور کاهش تولید پسماند اتخاذ می‌شوند و بر اساس آن‌ها جرائمی برای افراد در نظر گرفته می‌شود. در کشورهای مختلفی مانند فرانسه، ایتالیا، بلژیک و هلند چنین قوانین و مقرراتی وجود دارد. در مقایسه با مشوق‌های مالی و اقتصادی، به نظر می‌رسد که تعریف درست قوانین و مقررات می‌تواند به‌عنوان ابزاری مؤثرتر در مقابله با تولید پسماند به کار گرفته شود.

 

کمپین‌های آموزشی و اطلاعاتی

کمپین‌های اطلاعاتی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین ابزارهای مورداستفاده برای جلوگیری و کاهش تولید پسماند در سطح دنیا شناخته می‌شوند. کمپین‌های آموزشی و اطلاعاتی، پلتفرم‌های اطلاعاتی و آموزش چهره به چهره در کل اروپا اصلی‌ترین اقداماتی است که به‌منظور ارتقای دانش مصرف‌کننده و افزایش آگاهی در خصوص جلوگیری از تولید پسماند به کار گرفته می‌شود.

 

راهکارهای تجاری

به‌منظور افزایش طول عمر استفاده از مواد غذایی، نوآوری‌های هوشمند بسته‌بندی در دنیا وجود دارد که منجر به بهبود محافظت از مواد غذایی شده است و به‌مرور وارد بازار می‌شوند. فناوری‌های متعددی که در این زمینه به کار گرفته می‌شوند همگی سعی در افزایش طول عمر استفاده از مواد غذایی دارند. بااین‌حال، مطالعات مختلف نشان داده است که بسته‌بندی‌های قابل‌فروش، تخلیه آسان و تنوع هرچه بیشتر اندازه محصول می‌تواند هدر رفت مواد غذایی را کاهش دهد. درنهایت، مشوق‌های مالی می‌تواند تولیدکنندگان مواد غذایی را به سمت استفاده از راه‌حل‌های کاهش پسماند مواد غذایی مبتنی بر بسته‌بندی سوق دهد.

 

استفاده از فناوری به‌منظور فرهنگسازی

استفاده از فناوری به‌منظور حمایت از تغییر رفتار به‌عنوان ابزاری کلیدی برای کمک به کاهش پسماند شناخته‌شده است. نرم‌افزارهای موبایلی مانند نرم‌افزار آلمانی “Zu Gut für die Tonne” و نرم‌افزار بریتانیایی “Love your Leftovers” اقدامات کاربردی برای خانواده معرفی می‌کنند که به‌وسیله آن کاربران می‌توانند مدت‌زمان استفاده از مواد غذایی را افزایش داده و کمترین پسماند غذایی را تولید کنند.

مجید دکامین، در این رابطه معتقد است، اتخاذ رویکردی جامع به‌منظور جلوگیری از تولید پسماند غذایی در ایران به‌منظور دستیابی به امنیت غذایی پایدار ضروری است. یافتن راه‌حل‌ها، تنها گزینه برای این منظور نیست و داشتن شهروندانی آگاه و توانا برای اقدام در جهت کاهش پسماند مواد غذایی لازمه این مهم است تا بتوان با اتخاذ ترکیب درستی از سیاست‌گذاری‌ها و اقدامات هدر رفت مواد غذایی را در ایران به کمترین میزان رساند. افزایش و به‌کارگیری نوآوری‌ها به‌منظور کاهش پسماند مواد غذایی در دنیا، نشانه خوبی است تا این موضوع در دستور کار قرارگرفته و درنهایت مسئله هدر رفت مواد غذایی حل شود. تاکنون، اصلی‌ترین فاکتور شناخته‌شده به‌منظور حل مسئله هدر رفت مواد غذایی، ارتقای افزایش آگاهی و اقدام افراد است. بااین‌حال، نباید این مسئله فردی قلمداد شده و سیاست گذاری در این خصوص مورد غفلت قرار گیرد.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا