وزارت آموزش و پرورش نظریه پرداز یا مجری؟!
البته در مسیر حرکت با وجود آنکه سمتی اجرایی دارد اغلب در جایگاه یک نظریه پرداز و حتی منتقد ظاهر می شود.
این تعدد طرحها به ویژه در دوره ابتدایی که جمعیت هدف بطحایی محسوب میشود به حدی است که معلمان به ویژه در مدارس دولتی نه تنها زمان اجرای آن را ندارند بلکه توان اجرای این برنامهها با توجه به حجم کاری چندان میسر نیست.
ملغمه ای به نام وزارت آموزش و پرورش
یکی از اعضای کانون صنفی معلمان تهران در گفت وگو با خبرنگار سیناپرس، در رابطه با عملکرد آموزش و پرورش گفت: درست است که این وزارتخانه در زمره بدنه دولت است و قوه مجریه محسوب می شود اما، وقتی قرار است نظام آموزشی را پیش برده و در آن تحول به وجود آوریم مشخص است که نیاز به یکسری ایده و نظریه داریم.
مهدی بهلولی تصریح کرد: سابق بر این هم وضعیت به همین منوال بوده، به عنوان مثال سند بنیادین تحول آموزش و پرورش هم برگرفته از ایده ها و نظریه های کارشناسان در حوزه آموزش و پرورش بوده که منجر به تدوین این سند شده است. بنابراین، یک بخشی از کار آموزش و پرورش پژوهش و نظریه پردازی است.
وی با اشاره به این موضوع که آموزش و پرورش نیاز به گفتمان سازی دارد، عنوان کرد: در عین حالیکه آموزش و پرورش نیاز به این نظریه پردازی و گفتمان نوین دارد، باید از مرحله اجرا که وظیفه اصلی این نهاد است بازنماند و اینگونه نباشد که سالها روی موضوعی کار شود و بعد از اجرایی شدن آن به هر دلیلی جلوگیری کنند.
بهلولی این وزارتخانه را ملغمه ای از شیوه های سنتی و الزامات تحمیلی و مباحث نوین دانست و گفت: اگر فکر کنیم تنها با حرف خوب زدن کار درست می شود ابدا اینگونه نیست. آموزش پرورش شامل یک مجموعه بخش های سلسله وار و بخش های جدی هم جلوی آن قرار دارد بنابراین تحول تنها با حرف انجام نمی شود بلکه هم باید قدرت اجرا کردن نظریه ها وجود داشته باشد و هم بتوانند هزینه های آن را هم پرداخت کنند.
لیستی از وعده های اجرایی نشده وزارت آموزش و پرورش
گزارش دادن و طرح مسائل با رسانهها برای تنویر افکار عمومی به ویژه برای وزارتخانهای که با عموم مردم سروکار دارد نکتهای مثبت محسوب میشود، اما به نظر می رسد حرف های خوب و وعده های دلنشین دادن زمانی که پشتوانه اجرایی چندانی نداشته و به ثمر نرسد، چندان هم مطلوب نباشد.
طرح معلم وقت، اجرای فاز دوم رتبه بندی معلمان، تاثیر قطعی سوابق تحصیلی در کنکور، خداحافظی با کلاسهای درس خشت و گلی تا پایان سال ۹۷، استانی شدن بودجه آموزش و پرورش در سال ۹۷ ، اجرای نظام تضمین کیفیت در مدارس از مهر ۹۷ و همین اواخر تکمیل ظرفیت برای آزمون استخدامی از جمله مواردی است که هنوز جامه عمل نپوشیدند یا زیرساخت لازم برای اجرای آن وجود نداشته و این در حالی است که آقای وزیر آن را رسانهای کرده است.
نشاط آفرینی، کاهش فشار آموزشی و تربیت دانش آموز در مدرسه متناسب با شرایط جامعه اهدافی متعالی است که روی کاغذ همه با آن موافق هستند، اما باید دید در عمل این اهداف چگونه میسر میشود همانطور که حذف آزمونهای زائد از مدارس ابتدایی مطرح شد، اما حواشی و بلاتکلیفی بعد از آن برای خانواده و دانش آموزان پایه هفتم به حدی بود که اعتراضات به نحوه برگزاری آزمون جایگزین هنوز ادامه دارد.
موضوع بعدی اجرای طرح شهاب است که قرار بود مسیری برای شناسایی و هدایت استعدادهای دانش آموزان باشد و با توجه به تغییرات در پذیرش مدرسه تیزهوشان قوت بیشتری بگیرد، اما معلوم نیست با کلاسهای شلوغ و انواع و اقسام طرحها شهاب چه سرنوشتی پیدا میکند.
مبارزه با مافیای کنکور موضوعی است که وزیر به جد پیگیر آن است و در سخنرانیهای متعدد خود به آن اشاره دارد، ولی در مقابل به این جنبه هم میپردازد که با وجود شرایط فعلی کنکور امکان خداحافظی با تست نیست و فقط برگزاری آزمونهای آزمایشی و کتابهای کمک درسی را از مدارس جمع میکنیم و اخیرا هم اذعان داشت که فعلا نمیتوان از حذف کنکور صحبت کرد.
بطحایی طی سخنرانی خود در اجلاس بینالمللی ICT درباره افق آینده فناوری آموزش در وزارت آموزشوپرورش بیان کرده بود که جمهوری اسلامی ایران تلاش کرده است تا با طراحی یک اکوسیستم پویا که تا پایان سال ۲۰۱۸ به بهرهبرداری خواهد رسید، فضای مجازی ایمن، پاک و امن را برای دانشآموزان در راستای ایجاد عدالت آموزشی در دسترسی به محتوا و خدمات آموزشی فراهم کند و این در حالی است که حدود ۳۰ روز به اتمام سال میلادی داریم و معلوم نیست این برنامه به مرحله اجرا میرسد یا خیر؟
چابک سازی ستاد طرح بعدی بود که چند ماهی است وزیر آموزش و پرورش از بررسی آن در کمیسیونهای تخصصی و مشخص شدن نتیجه طی هفته آتی خبر میدهد، اما هنوز این نتیجه معین نشده است.
گذشته از طرحهایی که بطحایی به آن اشاره داشته اما به طور کامل به مرحله اجرا نرسیده است؛ برخی از طرحها در معاونتها مطرح میشود، اما تا اجرای کار مسیر طولانی وجود دارد و گویی غبار فراموشی بر اجرای کار مینشیند؛ طرحهایی مانند رتبه بندی مدارس هیئت امنایی، حذف مشق شب، کاهش حجم کتابهای درسی و اجرای برنامههای روان سنجی از جمله این طرح هاست. علاوه بر اینها، بیمه شدن معلمان مدارس غیردولتی اقدامات ارزشمند دیگری هستند که گویی در مرحله عمل چندان موفق ظاهر نشدند و هنوز جای کار دارند.
حذف مشق شب طرح دیگر از سوی معاونت ابتدایی است که ابتکار عمل آن حتی در یکی از سفرهای استانی وزیر باعث اقدام نمادین هدیه دادن توپ پلاستیکی از طرف یک دانش آموز به آقای وزیر شد، اما گویا نوبت به مدارس پایتخت نرسیده و به اذعان خانوادهها این مشق، حذف نشده است یا در لوای عناوین دیگر به دانش آموزان تحمیل میشود.
کاهش حجم کتابهای درسی مطالبهای که سابقه طولانی دارد و وزیر آموزش و پرورش این کاهش حجم کتاب را در دیدار با معلمان در آیین سپاس معلم امسال قول داده بود اما هنوز هم قطعیتی برای آن وجود ندارد.
اجرای طرحهای روان سنجی هم از سوی معاونت پرورشی مطرح شده است که برای اجرا به نیروی انسانی و منابع مالی نیاز دارد، اما چنین منابعی هنوز در اختیار این معاونت قرار نگرفته است.
در هرحال، درست است که در صورت تحقق برخی از این طرحها، آموزش و پرورش در مسیری صحیح سوق پیدا میکند، اما باید به پشتوانه و شرایط جامعه و نهاد مربوطه هم توجه شود و نگاه آرمانگرایانه به اوضاع دردی را درمان نمیکند و صرفا وزیر یا معاونانش را در قامت یک نظریه پرداز به جامعه معرفی خواهد کرد.
گزارش: هانیه حقیقی
No tags for this post.