ارزش ۲.۲ میلیارد تومانی زباله‌های تهران

این روزها در بسیاری از کشورهای جهان نه تنها زباله تهدیدی برای انسان ها محسوب نمی شود بلکه با مدیریت موثر به آن «طلای کثیف» نیز اطلاق می شود و علاوه بر بازیافت و استفاده منطقی از آن، در بخش های مختلف، حتی از این زباله ها برق نیز تولید می شود. مثلا نیروگاه زباله‌سوز کپنهاگ، هزاران تن زباله ‌های غیربازیافتی را به حرارت و برق تبدیل می‌کند. همچنین کشور سوئد یکی از موفق‌ترین کشورهای جهان در زمینه بازیافت زباله است. در سال 1975 تنها 38درصد زباله‌های خانگی این کشور بازیافت می‌شدند اما اکنون این میزان به 99درصد افزایش یافته است؛ درحقیقت شاهد یک انقلاب بزرگ در چرخه بازیافت پسماند در سوئد هستیم.

دکتر محمد علی عبدلی، استاد دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران نیز در این خصوص گفت: ما اگر مدیریت درستی نسبت به هر یک از این پسماندهای ناخواسته و خطرناک محیط زیست و سلامت داشته باشیم، می توانیم این تهدیدها را تبدیل به فرصت کنیم. اهمیت این بحث و چگونگی مدیریت پسماند باعث شد سیستم های مدیریت پسماند در اواخر دهه 1940 و پس از آن بازیافت مواد و انرژی از دهه 1970 در کشورهای صنعتی شروع شود و در دهه  1990  نیز مساله کاهش از مبدا در راس برنامه های این کشورها قرار بگیرد و به مرور زمان نیز این موضوع پیشرفت کند.

معاون پژوهشی پیشین دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران افزود: امروز پسماندها به عنوان یک فرصت( نه تهدید) دیده  شده و دفن بهداشتی پسماندها به صورت پیشرفته در کشورها اعمال می شود. هم اکنون برخی از کشورها مانند سوئد، سوئیس مشکل پسماندهای خودشان را حل کرده و تقریبا به مرحله  بدون زباله «Waste Zero» رسیده اند حتی از کشورهایی مانند اتریش نیز وارد کننده پسماند هستند.

زباله الکترونیکی؛ معدن طلای جدید

همچنین بازیافت بسیاری از زباله ها مانند زباله های الکترونیکی  توجیه مالی بسیاری دارد. اکثر موادی که از زباله‌های الکترونیکی به دست می‌آیند، فلزهایی مانند آهن، مس و آلومینیوم و نیز پلاستیک هستند و ممکن است در موارد کمیاب‌تری موادی مثل طلا، نقره، پالادیوم و ایریدیوم نیز به دست بیاید. حتی مواد خاص‌تری که در صنعت وسایل الکترونیک به کار می‌روند – مانند لیتیوم و کبالت- نیز ممکن است از طریق بازیافت زباله‌های الکترونیک به دست بیایند. البته باید در نظر گرفت در یک مورد گوشی تلفن میزان قابل توجهی از طلا یافت نخواهد شد اما در یک تن گوشی موبایل می‌توان حدود 350 گرم طلا استخراج کرد. همچنین این صنعت می‌تواند فرصت‌های شغلی زیادی تولید کند و در عین حال به محافظت از محیط زیست و نیز عدم نابودی منابع کمک می‌کند.

محمدمصطفی خیرپرست، فعال حوزه بازیافت پسماند قطعات الکتریکی در این زمینه گفت: متاسفانه تفکیک پسماندهای قطعات الکتریکی و الکترونیک در داخل کشور هیچ گاه از مبدا انجام نمی‌شود. روند تفکیک پسماندهای مختلف از مبدا باید از طریق آموزش‌های گوناگون در بطن زندگی خانواده‌های ایرانی نهادینه شود. همچنین متاسفانه آموزشگرهای شهرداری در حوزه تفکیک پسماندهای خانگی اطلاع دقیقی از روند تفکیک قطعات الکتریکی و الکترونیکی ندارند.

این فعال در بازیافت پسماند قطعات الکتریکی با اشاره به اینکه شهرداری‌ها موضوع پسماندهای قطعات الکتریکی و الکترونیک آن طور که باید مورد توجه قرار نمی‌دهند، اظهار کرد: هم اکنون مهمترین و بزرگترین مشکل صنعت بازیافت کشور به تفکیک پسماندهای قطعات الکتریکی و الکترونیک مربوط می‌شود البته موضوع پسماند و اقدام ها در این حوزه بخشی از وظایف شهرداری‌ها است. مدیریت کلی پسماندهای کشور در حوزه‌های مختلف زیر نظر شهرداری بر عهده سازمان مدیریت پسماند است، بر همین اساس توجه به موضوع تفکیک پسماندهای قطعات الکتریکی و الکترونیک از مبدا بخشی از وظایف این سازمان شهری به شمار می‌آید.

وی با اشاره به لزوم وجود آموزش‌های دقیق در خصوص موضوع پسماند به شهروندان خاطرنشان کرد: موضوع پسماند در کشور فقط به پسماندهای تر و خشک مربوط نمی‌شود.

درآمد زایی میلیاردی با زباله‌های تهران

به گفته محققان و بر اساس اطلاعات موجود، در کشور ایران روزانه در حدود ۵۰ هزار تن زباله تولید می‌شود که سهم شهری همچون تهران در تولید زباله، نزدیک به هفت هزار و ۵۰۰ تن در روزهای معمول سال و ۱۱ هزار تن در روزهای پایانی سال است. زباله ها و ضایعات قابل فروشی که منبع درآمد زباله گردان شده و درآمد میلیاردی حاصل از سود آن عاید بخش خصوصی می شود.

در کشور ما و خصوصا تهران، به دلیل وجود ثروت نفت و عوارض شهری که اکنون با کمترین تلاش، بیشترین منابع سرمایه‌ای را در اختیار مدیریت شهری قرار می‌گیرد، دولت و شهرداری چندان انگیزه‌ای برای استفاده از ثروت روزانه میلیاردی شهر تهران ندارند؛ ازاین‌رو است که در تهران نه آموزش مدونی برای تفکیک زباله به شهروندان داده می‌شود، نه سطل‌های تفکیکی و بهداشتی زباله را می‌توان شاهد بود. در مقابل سرمایه ارزشمندی همچون زباله، مفت و مسلم به بخش غیررسمی سپرده می‌شود.

دکتر حسن افراخته، استاد جغرافیا و برنامه‌ ریزی روستایی دانشگاه خوارزمی وهمکارانش طی انجام فعالیتی علمی پژوهشی اظهار کرده‌اند:«بنا بر آمار موجود، در هر شبانه‌روز به‌طور متوسط ۲۸۰۰ تن زباله خشک شامل مقوا، پلاستیک، شیشه، فلزات، نان خشک و غیره در تهران جمع ‌آوری می‌شود که قابل بازیافت است و هر تن آن هم اکنون به مبلغ ۸۰۰ هزار تومان توسط پیمانکاران بازیافت پسماند فروخته می‌شود (درحالی‌که حداکثر ۶۰۰ هزار تومان هزینه کرده‌اند). روزانه از درون زباله‌های شهر تهران ضایعاتی به ارزش تقریبی دو میلیارد و ۲۴۰ میلیون تومان استخراج می‌شود. به عبارتی می‌توان گفت، ارزش اولیه سرمایه در گردش درون اقتصاد زباله‌ای در پیراشهر تهران حدود یک میلیارد و ۸۰ میلیون تومان در روز است».

این محققان می‌افزایند: «در خصوص سرمایه در گردش اقتصاد زباله‌ای این نکته را نیز می‌توان افزود که بُرد مکانی این سرمایه و اثرات آن، محدود به منطقه تهران نیست، بلکه سایر استان‌های کشور نیز از این جریان سرمایه در گردش، به‌نوعی منتفع می‌شوند به‌طوری‌که مثلا ضایعات آهنی به کارخانه‌های ذوب آهن نواحی مختلف کشور اعم از اصفهان، یزد، نیشابور، تبریز، بناب، اردبیل و مشهد ارسال می‌شود. همچنین این سرمایه، زمینه ‌ساز تقویت پیوندهای اقتصادی با سایر کشورهای جهان (نظیر آلمان، هند و چین) شده است».

دکتر افراخته و همکارش ادامه می‌دهند: «در خصوص پدیده اقتصاد زباله‌ای می‌توان به دو ویژگی مهم این اقتصاد غیررسمی اشاره داشت که تاکنون ضامن پویایی آن بوده است؛ اول آنکه به لحاظ نیروی کار موردنیاز برای فعالیت در این بخش، هیچ محدودیت سنی، جنسی، نژادی و تحصیلاتی برای علاقمندان به فعالیت در این حوزه وجود ندارد. دیگر آن‌که، با اندک فعالیت انجام داده‌شده که نیازمند کمترین تخصص است (نظیر آتش زدن زباله‌ها یا خُرد کردن شیشه‌ها) سودی نصیب افراد و فعالان می‌شود».

چه باید کرد؟

این عضو هیات‌علمی دانشگاه خوارزمی و همکارش، دو اقدام اساسی را در این خصوص بدین گونه شرح می‌دهند: «اول آنکه فرآوری زباله‌ها به‌طور کامل در چارچوب بخش رسمی باشد تا با پیاده‌سازی ضوابط و قوانین، نیروی کار فعال در این حوزه به حداقل‌های حقوقی دست یابند و جریان استثماری حاکم، برچیده شود و تولید ثروت ناشی از این بخش، کمک ‌رسان منابع درآمدی دولت باشد؛ درنهایت نیز بتوان به‌سوی صنایع سبز و تولیداتی نظیر انرژی سازگار با محیط زیست (مانند برق زباله‌ای) گام برداشت. دوم اینکه، کشورهایی نظیر کشورهای اروپایی، پیشگام در بحث فرآوری از زباله‌ها برای رشد بخشیدن به بخش صنایع سبز هستند. در سال‌های اخیر نیز شاهد علاقمندی آنان به استفاده از منابع زباله‌ای کشور ما بوده‌ایم. ازاین‌رو چنانچه زباله در بخش رسمی مدیریت شود، می‌تواند ابزاری برای گسترش مناسبات اقتصادی ایران با سایر کشورها باشد. به عبارتی، با مدیریت صحیح زباله‌ها می‌توان به تقویت قدرت دیپلماسی اقتصادی کشور در حوزهکشورهای پیشرفته نائل آمد».

گزارش: فرزانه صدقی

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا