رواج ناامیدی نسبت به آینده در بین ایرانی‌ها

به گفته احمد بخارایی، جامعه شناس، «رویاها» برای روان، مانند اکسیژن برای ریه‌ها هستند که اگر به سمت آنها برویم هورمون‌های شادی آزاد خواهند‌شد و با نادیده گرفتن آنها احساسات بد را تقویت کرده‌ایم. البته این معنا در حوزه روان‌شناختی است اما در حوزه جامعه‌شناختی، «رویا» معادل «انتظار» است که برای شهروندان جامعه قرن بیست و یکمی آنچنان عرض اندام می‌کند که اگر پاسخ داده‌ شود اکسیژن به جامعه تزریق شده‌است و امید اجتماعی تقویت می‌شود و الا نومیدی، افزون خواهد شد.

وی افزوده است: فرد ناامید، دیگر از پیروزی‌هایش هم لذت لازم را نمی‌برد و شادی‌ها را کمتر ارج می‌نهد. او احساس نمی‌کند جامعه به او تعلق دارد. او خود را قربانی می‌بیند. از نگاه او جامعه این گونه است: «هر کسی کار خودش، بار خودش، آتش به انبار خودش».

وی عنوان کرده است: جامعه ما بر اساس نتایج تحقیق رضایت ملی، در بین ۱۴۹ کشور رتبه ۱۱۷ را دارد یعنی از میزان رضایت ملی در حد «کم» برخوردار است. ناامیدی اجتماعی مانند تمام پدیده‌های اجتماعی دارای علل و دلایل‌ مختلف است. در سطح «خرد»، ناامیدی ناشی از بدبینی و این هم ناشی از وجود تبعیض در جامعه است بنابراین، ناامیدی اجتماعی یک پیامد است نه یک «رفتار» یا کنش که با سیاستگذاری قابل رفع باشد. به همین علت، باید به سمت علل ایجاد ناامیدی توجه شود.

به گفته بخارایی در میان مفاهیم مرتبط با نا امیدی اجتماعی، «انزوای اجتماعی» وزن قابل توجهی دارد. انزوای اجتماعی یک شبه پدید نمی‌آید. اگر در جامعه‌ای این مشخصات باشد افراد به سمت انزوای اجتماعی سوق پیدا می‌کنند:

۱- نگاه و رویکرد «گزینش‌محور» وجود داشته‌باشد و این رویکرد بویژه از منشأ ایدئولوژیک تغذیه شود. در این صورت «رانت» شکل می‌گیرد و متعاقبش «فساد» افزایش پیدا می‌کنند و آنان که دست‌شان از سفره رانت، دور است احساس طرد اجتماعی می‌کنند و آرام آرام، منزوی و ناامید می‌شوند.

۲- در چنین جامعه‌ای، یک منظومه فکری و معرفتی شکل می‌گیرد که حتی روشنفکران سیاسی و فرهنگی‌اش هم ناخواسته بدان متمایل می‌شوند و دیگر روشنفکران اجتماعی را از وجود تریبون، محروم می‌کنند. پس در این جامعه، روشنفکران مستقل هم منزوی می‌شوند و بالطبع، شهروندان از وجود جریان سالم آگاهی‌رسانی بی‌بهره می‌شوند و هم‌چنان در بستر سابق ناامیدی، به مسیر خود ادامه می‌دهند.

۳- جامعه‌ای که مبتنی بر «خودی-غیر‌خودی» اداره می‌شود نمی‌تواند جامعه پویایی باشد، چون بسیاری را فراری می‌دهد و آنان ‌که می‌مانند هر لحظه منتظر واقعه‌ای جدید هستند تا شاید دستی از آستین برون آید و… این جامعه ناپویا، توان اشتغال‌زایی و امید‌افزایی ندارد، زیرا تارو‌پود ساختارهای کلان مدیریتی‌اش آمیخته با عدم تخصص و تظاهر به وفاداری است. اگر اشتغال در یک جامعه به حد کافی نباشد آن جامعه مستعد منحرف شدن است و یکی از انواع انحرافات اجتماعی «انزوای اجتماعی» است.

۴- اگر در یک جامعه بین واقعیت موجود مبنی بر خواست مردم و شهروندان درمنظومه فکری جهانی از یک سو و رویه حکمرانی، فاصله باشد، نه تنها توقعات و انتظارات شهروندان بی‌پاسخ باقی می‌ماند بلکه توقعات به شکل غیر منطقی، فزاینده هم می‌شوند. در جامعه‌ای که آحادش نتوانند برای زندگی شخصی خود تصمیم بگیرند و ده‌ها سال در این درخواست درجا بزنند که مثلا آیا حجاب، چگونه باید باشد یا زنان می‌توانند به ورزشگاه بروند یا خیر، توقعات بعدی متراکم می‌شود و با پاسخ نگرفتن، ناامیدی اجتماعی پدیدار می‌شود.

زنگ خطر«ناامیدی نسبت به آینده» در جامعه ایرانی

ناامیدی نسبت به آینده ناشی از مجموعه عواملی است که نه یک شبه که در یک فرایند طولانی‌مدت اثرهای سوء خود را بر جامعه ایرانی باقی گذاشته است؛ زنگ خطری جدی که به عقیده بسیاری از کارشناسان اجتماعی، می‌تواند زمینه‌ساز آسیب‌های اجتماعی چون افزایش روند مهاجرت غیرقانونی، رشد بیماری‌های روانی، انزوا و گوشه‌گیری اجتماعی و مواردی از این دست شود.

چندی پیش موسسه آینده‌بان نتایج تازه‌ترین تحقیقات خود در زمینه آینده‌پژوهی سال 96 را منتشر کرد. در این پژوهش که از مهر سال ۱۳۹۵ آغاز شد، مسایل ایران در سال ۱۳۹۶ با بهره‌گیری از هفت مسیر، شناسایی و با نظر خبرگان اولویت‌بندی شده و در نهایت صد مساله ایران به ترتیب اولویت شناسایی شدند. در «آینده‌پژوهی ایران ۱۳۹۶» تعدادی از نهادهای علمی، پژوهشی و مطالعاتی دولتی و غیردولتی کشور با آینده‌بان همراه شدند و چنانکه گزارش اولیه این موسسه نشان می‌دهد با دریافت نظرهای شهروندان و خبرگان در سطح وسیع‌تری نسبت به سال‌های گذشته انجام شده است.

بر اساس این گزارش، مسایل اقتصادی، صنعتی و کشاورزی 22 درصد، اجتماعی 20 درصد، سیاسی 17درصد، زیست‌محیطی 10درصد، فرهنگی 9 درصد، سلامت 9 درصد، بین‌الملل هفت درصد، علم و فناوری چهار درصد و دین دو درصد از صد مساله استخراج شده را در سال 96 تشکیل می‌دهند.

ضرورت اصلاحات ساختاری اقتصاد، بحران تامین آب، بیکاری، فساد سیستمی، ناامیدی درباره آینده ایران، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی، بحران ریزگردها، پیامدهای بحران آب، فقر و نابرابری و رکود و رونق اقتصادی، 10 مورد اولی هستند که در لیست صد چالش اساسی آینده ایران در سال 96 قرار گرفته‌اند.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا