برندگان جایزه کاولی 2018 معرفی شدند

جایزه کاولی یکی از جوایز پر اعتبار جهان علم که هر دو سال یک بار به برگزیدگان در رشته های علوم اعصاب، ستاره شناسی و اخترفیزیک و علوم حوزه نانو اهدا می شود.

این جایزه که به صورت مکشترک از سوی بنیاد کاولی، آکادمی علوم نروژ و وزارت آموزش و پژوهش نروژ حمایت می شود هر دو سال یک بار به برگزیدگان کمیته های تخصصی در این سه حوزه اهدا می شود و دربردارنده یک مدال و جایزه نقدی به ارزش یک میلیون دلار است.

این هفته بنیاد کاولی برندگان سال 2018 خود را در سه حوزه مورد نظر خود اعلام کرد.

در حوزه علوم اعصاب جیمز هاودسپت (A.James Hudspeth) از دانشگاه راکفلر در نیویورک، رابرت فتیپلیس (Robert Fettiplace) از دانشگاه ویسکانسین در ایالت مدیسون ایالات متحده و کریستن پُتی (Christine Petit) از موسسه پاستور فرانسه در پاریس، برنده جایزه کاولی امسال شدند.

این جایزه به دلیل فعالیت آن ها در زمینه تحقیقات پیشگامانه آن ها در زمینه درک مکانیزم های مولکولی و عصبی شنوایی به این گروه از دانشمندان اهدا شد.

در زمینه اختر فیزیک جایزه کاولی سال 2018 به اواین وَن دیشوک (Ewine van Dishoeck) از دانشگاه لیدن در هلند اهدا شد.

بنیاد کاولی این جایزه را به دلیل مشارکت او در زمینه نجوم رصدی، نجوم نظری، شیمی ستاره شناسی آزمایشگاهی و توضیح چرخه زندگی ابرهای میان ستارهای و شکل گیری ستاره ها و سیاره ها به او اهدا کرد.

اما جنجال برانگیزترین جایزه امسال در بخش نانو به کاشفان یکی از مهم ترین ابزارهای دست کاری ز یستی معاصر اهدا شد. دست آوری که از آن به عنوان مهمترین کشف بشر در هزاره سوم نام برده می شود؛ کریسپر – کَس 9.

جایزه سال 2018 کاولی در بخش نانو به امانوئل کارپنتر (Emmanuelle Charpentier) از موسسه زیست شناسی عفونی ماکس پلانک در برلین آلمان، جنیفر دودنا  (Jennifer A. Doudna)از دانشگاه کالیفرنیا در برکلی و ویرژنیس سیکنیس (Virginijus Šikšnys) از دانشگاه ولنیوس در لیتوانی اهدا شد.

این جایزه به واسطه ابداع روش ویرایش ژن CRISPR-Cas 9  که ابزاری دقیق در مقیاس نانو برای ویرایش دی.ان. ای (DNA) است و باعث انقلابی عظیم در زیست شناسی، کشاورزی و داروسازی خواهد شد به این سه نفر اهدا شده است.

 

در اهمیت روش کریسپر و انقلابی که ممکن است به وجود آورد شکی نیست. در نقش مهم این سه دانشمند در طراحی و ابداع این روش هم اختلاف نظری وجود ندارد اما دلیل مناقشه برانگیز بودن این جایزه در این است که روش کریسپر تحت قوانین فعلی جهانی نه کشف علمی که ابزاری با قابلیت ثبت حق مولف (کپی رایت) به شمار می رود.

کریسپر همچنین در محل تقاطع مناقشه های سیاسی، اخلاقی، فناوری، اقتصادی و تجاری قرار دارد.

همین الان مسابقه ای چندین میلیارد دلاری برایتجاری سازی روش کریسپر در حوزه های مختلف آغزا شده است و انتظار می رود تا پایان این دهه رقم ارزش تجاری شرکت های تجاری مبتنی بر کریسپر به بیش از 20 میلیارد دلار برسد.

به خصوص با نزدیک شدن استفاده از این روش بر سوژه های انسانی یا مرتبط به درمان های انسانی برای تشخیص مولفان و کاشفان جامعه علمی از کمیته داوران کاولی گرفته تا احتمالا داوران جایزه نوبل باید با فشارهای زیادی برای تعریف میزان و خط زمانی مشارکت دانشمندان مختلف در این زمینه روبرو شوند.

دنیای کپی رایت و رابطه آن با دنیای علم و فناوری رابطه غریبی دارد و یکی از شواهد آن هم این است که یک ی از دانشمندانی که کمترین تعداد جوایز و اعتبار ناشی از کشف این روش را به خود اختصاص داده است یعنی فنگ ژانگ (Feng Zhang) از موسسه براد وابسته به دانشگاه های MIT  و هاروارد  در حال حاضر کلید و حق مولف بخش مهمی از این تکنیک را در اختیار دارد.

همین امر هم باعث شده است تا دانشگاه برکلی (دانشگاه دادنا و کارپنتر) در زمینه به دست اوردن این کپی رایت نبردی حقوقی و سنگین را با این موسسه آغاز کرده است.

 

گروهی پژوهشی به رهبری جنیفر دودنا، کارپنتر و گروهی مستقل به رهبری سیکسنیس برای نخستین بار نشان دادند که سیستم ایمنی باکتری کریسپر می تواند با آنزیم Cas 9 جفت شده تا در محیط آزمایشگاهی DNA موجود در خارج از سلول را تغییر دهد.

دست آورد اولیه آنها این بود که نشان دادند بخش مشخص و ویزه ای از ترکیب مولکولی و از جمله یک RNA برای تبدیل کردن CRISPR  به یک ویرایشگر ژنتیکی ضروری است.

دلیلی که سیکسنیس به چهره گمنام تر داستان کریسپر بدل شد بدشانسی محض بود.

مجله علوم زیستی سلول (Cell) مقاله او را در این زمینه در آوریل سال 2012 بدون آنکه آن را برای مرور همرده های (Peer Review) ارسال کند بازگشت داد. در سوی دیگر وقتی مقاله دودنا و کارپنتر و همکاران آن ها که نشان می داد Cas9 می تواند برای بریدن DNA برنامه ریزی شود به ژورنال ساینس ارسال شد، دبیران این نشریه، فرآیند بازبینی آن را تسریع کردند و در ژوئن 2012 آن را به صورت آنلاین منتشر کردند.

در همین حال سیکسنیس و همکارانش به دنبال ژورنال دیگری بودند تا مقاله آن ها را منتشر کنند و در نهایت مقاله خود را سه ماه بعد از انتشار کار گروه برکلی توانستند در ژورنال شرحنامه آکادمی ملی علوم آمریکا (PNAS) منتشر کنند.

به نوشته نیو ساینتیست هر دو این گروه ها دقیقا می دانستند چه کاری کرده اند و چه به دست آورده اند. گروه سیکسنیس بیان می کرد که یافته آن ها: «راه را برای مهندسی یک روش جهانی و عمومی برنامه ریزی آنزیم برش DNA  به کمک یک RNA راهنما هموار کرده است.» گروه دودنا اشاره می کرد که « CRISPR  می تواند برای ویرایش ژن با کمک RNA قابل برنامه ریزی» مورد استفاده قرار گیرد.

 

درمورد کریسپر بیشتر بدانید:

اگر مایلید در باره کریسپر بیشتر بدانید می توانید مقاله بنیادی کارل زیمر در کوانتا  را اینجا بخوانید یا به پادکست استثنایی رادیو لب در این مورد در اینجا گوش دهید. همچنین سخنرانی استثنایی جنیفر دودنا را در کنفرانس جهانی روزنامه نگاران علمی در سان فارنسیسکو در سال 2017 در اینجا ببینید.

 

 

این آغاز داستان پیچیده اعتبار کاشفان کریسپر بود. در اوایل سال 2013 یکی از زیست شناسان دانشگاه هاورارد به نام جورج چرچ و ژانگ از موسسه براد به طور همزمان مقاله هایی را منتشر کردند که نشان می داد می توان CRISPR را برای برش ژنوم درون سلول انسان برنامه ریزی کرد.

این گام مهمی به سوی باز کردن مسیر استفاده از این تکنیک در توسعه و تولید داروهای تازه به شمار می رفت.

در آن زمان موجی برای ثبت کپی رایت تکنیک های علمی وجود داشت و ژانگ هم درخواست ثبت حق مولف برای یافته خود کرد و بر این گمان بود که پیش از او گروه برکلی ثبت ایده خود را انجام داده اند. با اینم وجود کمیسیون ثبت اختراعات امتیاز بنیادی استفاده از کریسپر را به ژانگ اهدا کرد و این آغاز یک دوره تلخ و پرحاشیه از دعاوی حقوقی میان برکلی، هاروارد و ام آی تی بر سر حقوق مالکیت معنوی این روش بوده است. دوره ای تلخ که به نظر می رسد در آستانه به انجام رسیدن قرار دارد .  

در بخش حقوقی داستان تا کنون گروه موسسه براد برنده عمده دعواهای حقوقی بوده است اما اوضاع در بخش بدنه جامعه علمی متفاوت است و همین هم باعث شده است تا بسیاری این پرونده را نشان های از فاصله میان دنیالی تجارت و اقتصاد علم و دنیای دانشمندان قلمداد کنند.

گروه دانشگاه برکلی شامل دودنا و کارپنتر، تا کنون عمده جوایز و اعتبارهای جایزه علمی را از آن خود کرده اند. آنها در سال 2015 جایزه پیشگامان (Breakthrough)  را به خود اختصاص دادند در همان سال جایزه گروبر در ژنتیک، در سال 2016 جایزه وارن آلپرت ( به همراهی سیکسنیس و رادلف بارانگو و فیلیپ هوروات) و چندین جایزه دیگر را به خاطر نقش پیشگامی خود در فناوری کریسپر به خود اختصاص داده اند.

در سوی مقابل ژانگ در سال 2016 جایزه بین المللی گیردنر  را به طور مشترک با دودنا و کارپنتر و دو دانشمند دیگر به دلیل توسعه CRISPR – Cas 9  را به خود اختصاص داد. در سال 2014 بار دیگر به همراه دودنا و کارپنتر جایزه گبی و در سال 2016 جایهز تنگ را به طور مشترک به دست آوردند.

تنها جایزه مستقلی که ژانگ به دست آورده است جایزه لملسون MIT  است که سال گذشته به او اهدا شد.

جایهز کاولی تا کنون پر اهمیت ترین و با اعتبار ترین جایزه ای است که به کاشفان کریسپر اهدا می شود.

این اختلاف نظرهای شاید راه و مسیر پیش روی کمیته نوبل را برای انتخاب برندگان جایزه نوبل وقتی نوبت به کریسپر برسد را دشوارتر از هر زمانی کند.

 

کریسپر از هم اکنون یکی از رو به رشد ترین فناوری های زیستی در جهان است که به سرعت وارد بازار تجاری می شود و تا کنون ده ها شرکت نوپای فناوری زیستی برای توسعه آن شکل گفته اند.

 

 

پوریا ناظمی

 

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا