در کشور ما معلولیت، محدودیت است

زمانی که درباره مبلمان شهری صحبت می‌کنیم باید به خاطر داشته باشیم که جامعه انسانی به واسطه تحولاتی که در چند سده اخیر در همه جای دنیا پیدا کرده، به نوعی نگاه ناشی از درک وضعیت انسان‌هایی رسیده که توانایی‌های معمول و طبیعی را ندارند.

اگر پانصد سال پیش مسأله تولید و ساخت امکانات و تسهیلات معلولان در سطح شهرها مطرح می‌شد، حرفی خنده‌دار به نظر می‌رسید، اما با پیشرفت و توسعه فناوری، مفاهیم و ارزش‌های بشری نیز دستخوش تغییر و پیشرفت شده و در جامعه امروز وجود این امکانات برای افراد ناتوان و کم‌توان امری بدیهی و ضروری است.

درواقع می‌توان گفت که در جوامع امروزی اتفاقاً توجه و ارزش‌بخشی به همین بخش‌هایی که در گذشته نادیده گرفته می‌شدند، ملاک‌ها و معیارهای اصلی «توسعه‌یافتگی» به حساب می‌آیند.

هرچقدر جامعه‌ای به قسمت‌های نادیده و کمرنگ جامعه توجه بیشتری کند و برای آن‌ها در امکانات شهری برنامه‌ریزی و تمهید بیاندیشد، جامعه توسعه یافته‌تر و پیشرفته‌تری به حساب می‌آید. فراهم کردن امکانات شهری برای معلولان نیز جزو مواردی است که در کشورهای توسعه‌یافته امروزی در دسته ضروریات است و در کشورهای مانند کشور ما به حاشیه رانده شده و جدی گرفته نمی‌شود.

اما چرا در بعضی از کشورها این موارد بی‌اهمیت تلقی می‌شود؟

شاید بتوان گفت یک دلیل عمده این کمبود در بعضی از کشورها، مانع اقتصادی است. یعنی کمبود بودجه یک دولت عاملی باشد برای صرف‌نظر کردن از پرداختن به امور مربوط به اقلیت‌های جامعه. اما با جرأت می‌توان گفت که این عامل در مورد کشور ما صدق نمی‌کند و بدون شک ما از لحاظ اقتصادی آن‌قدر قوی هستیم که بتوانیم در بخش مربوط به تسهیلات شهری معلولان به بهترین شکل هزینه کنیم.

اما دلیل دیگر نادیده‌گرفته‌شدن این نیازها در کشور، مانع فرهنگی است. عاملی که دقیقاً درمورد مدیران کشور ما صادق است. در این خصوص این سؤال همواره وجود دارد که آیا اساساً چنین نگاهی در مدیران دولتی ما وجود دارد؟ و چنین ضرورت‌هایی از نظر آن‌ها منطقی و مهم است؟

وضعیت کنونی شهرهای ما حاکی از آن است که در مدیریت شهری و برنامه‌ریزی‌های مربوط به آن چنین دغدغه‌هایی جایی نداشته‌اند. در بسیاری از مناطق شهر با دقت در چیدمان مبلمان شهری درمی‌یابیم که اساساً به موضوع ایجاد امکانات برای معلولان حتی فکر هم نشده است. درحقیقت گویا در تصور طراح مبلمان و فضای شهر، این بخش از مردم جامعه به کلی فراموش شده‌اند.

در شهر بزرگی مثل تهران حتی ساده‌ترین و پیش‌پاافتاده‌ترین مکان‌ها مانند پیاده‌روها، عاری از امکانات حرکتی برای معلولان‌اند. معلولان در پیاده‌روها معمولاً با پله یا موانع عبور موتورسیکلت‌ها مواجه می‌شوند. همچنین عموماً محل اتصال پیاده‌روها به خیابان‌ها غیرهمسطح هستند و همین مسأله مانع عبور راحت معلولان از پیاده‌رو به خیابان است. محل نشستن، جای پارک ماشین، کاربری ساختمان‌ها، وسایل حمل و نقل عمومی و امکانات دیگر نیز که جای خود دارند.

 

ضعف فرهنگی، پدیده‌ای فراگیر

البته باید در نظر داشت که مسأله ضعف فرهنگی تنها در رویکرد و نحوه عمل مدیران و مسئولان کشور به چشم نمی‌خورد. بارها و بارها در شهرها دیده‌ایم که در جایی که تابلوی محل پارک خودروهای معلولان نصب شده، خودروهای عادی مردم پارک شده‌اند و آن محل را از دسترس معلولان خارج کرده‌اند. دلیل این رفتارها عدم آموزش کافی و فرهنگ‌سازی برای کلیت یک جامعه است. در آموزش‌های فرهنگی ما ذهنیت اهمیت به شرایط خاص ناتوانان و معلولان پررنگ و مهم درنظر گرفته نشده است.

آن‌چه که در تربیت ذهنی مردم کشورهای توسعه‌یافته جا افتاده این است که معلولان و افراد با شرایط خاص نیز درست مانند شهروندان سالم و عادی حق استفاده از تمام امکانات شهری و رفت‌وآمد آسان را دارند. به عبارتی در کشورهای پیشرفته شهر برای همه شهروندان است، اما در کشوری مثل ایران شهر تنها برای افراد سالم طراحی می‌شود. مشکلی که تنها با ارتقاء سطح آموزشی و فرهنگ‌سازی به‌تدریج حل می‌شود و همچنین انتخاب مدیرانی که با نگاه وسیع به برنامه‌ریزی برای طراحی و مدیریت شهری می‌پردازند.

جای تأسف است که بگوییم وقتی در کلانشهری مثل تهران این ملاحظات که در دنیای امروز جزو بدیهیات مدیریت شهری است، نادیده گرفته شده، در شهرهای کوچکتر هم حتماً چنین نقصانی وجود دارد و مناسبات شهری به‌طور کلی به سمت حذف معلولان از فضای شهر در حال شکل‌گیری است.

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا