داستان اولین پیوند قلب انسان، دستاوردی علمی در میانه یک جهالت

به گزارش سیناپرس به نقل از ایرنا،با وجود اهمیت این جراحی، اولین سوال خبرنگاران در مورد جزئیات آن، موفقیت عمل یا چگونگی احساس بیمار نبود بلکه آنها می خواستند از نژاد فرد اهداکننده سر در بیاورند.
جراحی در بیمارستان Groote Schuur در کیپ تاوان و در قلب دوران آپارتاید (از اشکال تبعیض نژادی) صورت گرفت؛ دورانی که سیاه پوستان و سفید پوستان در بخش های جداگانه ای تفکیک می شدند و حتی در آرامگاه های متفاوت به خاک سپرده می شدند.
تنها چند هفته قبل از آن، اولین تلاش برای پیوند قلب به دلیل اینکه تنها فرد اهدا کننده موجود برای 'لوئیس واشکانسکی' بیمار 54 ساله سفیدپوست، یک سیاه پوست بود، با ممانعت روبرو شد، زیرا بیم آن می رفت که اگر واشکانسکی بمیرد، مشخص نیست که باید او را در گورستان سفیدپوستان و یا سیاه پوستان به خاک سپرد؛ همچنین نگرانی هایی وجود داشت که گروه پزشکان سفیدپوست به اتهام آزمایش روی افراد سیاه پوست متهم شوند.
این سابقه ناراحت کننده در خصوص اولین پیوند قلب انسان، در آستانه پنجاهمین سالگرد پیوند قلب توسط پروفسور 'استفان وستبای' جراح قلب سرشناس در انگلیس افشا شد.
پروفسور وستبای که با اعضای باقی مانده آن گروه جراحی مصاحبه کرده بود و خود شخصا بارنارد را می شناخت، گفت: من آن زمان یک دانشجوی 19 ساله پزشکی بودم که در دانشکده پزشکی بیمارستان Charing Cross مشغول کار روی جسد بودم و هنوز همهمه ای را که در آن اتاق در زمان شنیده شدن خبر اولین پیوند قلب انسان رخ داد، بیاد می آورم.
انگیزه پیوند قلب انسان از زمانی ایجاد شد که 'ریچارد لاولر' جراح آمریکایی در سال 1950اولین عمل پیوند کلیه را انجام داد. 13 سال بعد 'جیمز هاردی' اولین پیوند ریه را انجام داد و سال بعد نیز برای یک پیوند قلب تلاش کرد.
هاردی در منطقه ای کار می کرد که در آن بی قانونی حکمفرما بود و می دانست تنها در عرض چند ساعت و پس از یک تیراندازی در شهر، می تواند به یک اهداکننده دسترسی پیدا کند. برخی محدودیت های قانونی در امریکا مانع از فعالیت او در زمینه پیوند قلب روی انسان شد.
اما بارنارد در آفریقای جنوبی تا زمستان 1967 عمل پیوند قلب را 49 بار روی سگ ها انجام داده و گروهی از جراحان و پرستارانی را که مایل به انجام اولین پیوند قلب انسانی بودند، جمع اوری کرده بود. وی همچنین واشکانسکی را به عوان یک نامزد برای پیوند قلب در اختیار داشت که به بیماری شدید عروق کرونر قلب، دیابت و نارسایی قلبی مبتلا بود.
به گفته پروفسور وستبای، در روز 22 نوامبر یک قلب برای اهدا پیشنهاد شد و واشکانسکی هم موافق بود، اما اهداکننده یک فرد سیاه پوست بود و این عمل پیوند قلب به واسطه قدرت نظام وقت آپاراتاید متوقف شد.
در روز دوم دسامبر یک دختر 25 ساله به نام دنیس داروال در فاصله کمتر از یک مایلی بیمارستان با یک خودرو برخورد کرد و زمانی که مشخص شد فرد مصدوم هیچ شانسی برای زنده ماندن ندارد، بارنارد از پدرش در مورد استفاده از قلب وی برای واشکانسکی سوال کرد.
پدر دارول نیز با این موضوع موافقت کرد و عمل در ساعات اولیه روز سوم دسامبر آغاز شد، اما 'تری اونتون' جراحی که مسئول بازکردن سینه اهداکننده قلب بود تمایلی نداشت که قلب وی را تا زمانی که از تپش نیفتاده، از سینه خارج کند. بنابراین قلب تا زمانی که به واشکانسکی منتقل شد، آسیب دید و سه تلاش احیا روی آن انجام شد تا پمپاژ خون را آغاز کند.
همچنین قلب دارول کوچک بود و به گفته جراحان، قلب شبیه یک ماهی در حفره بزرگ قفسه سینه واشکانسکی تکان می خورد که این موضوع فرآیند پیوند رگ های خونی را حساس تر می کرد.
بعد از عمل چهارم، بارنارد به تیم خود خبر داد که قلب کار می کند.در عرض چند ساعت خبر این موفقیت در سراسر جهان پیچید و پرسش هایی از جانب خبرنگاران سرازیر شد.
به گفته پروفسور وستبای، اولین سوالی که مطبوعات پرسیدند این بود که آیا اندام اهدایی از یک فرد سفیدپوست بود. سپس آنها پرسیدند احساس آقای واشکانسکی که یک یهودی است از داشتن قلب یک غیریهودی چیست.
با این همه، اولین بیماری که تحت عمل موفقیت آمیز پیوند قلب قرار گرفت، زندگی کوتاهی داشت و چند روز بعد از جراحی عمل، وضعیت بیمار رو به وخامت رفت.
پزشکان معتقد بودند که بدن وی در حال پس زدن این اندام اهدایی است و داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی را افزایش دادند اما این داروها موجب افزایش عفونت در بدن شدند و در نهایت واشکانسکی بیست و یکم دسامبر درگذشت.
پس از گذشت یکسال از این عمل، 100 عمل پیوند قلب انجام و نام کریستیان بارنارد به عنوان اولین مجری ان ثبت شده بود.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا