تا پخته شود خامی …

انسان بنا به ذات خود قادر به اقامت در محلی دائمی نبوده و همواره از ابتدای خلقت خود در تلاش برای کشف مناطق جدید و دیدن ناشناخته ها است. امروز بیست و هفتم سپتامبر برابر با روز جهانی جهانگردی (World Tourism Day) است و در این میان ایرانیان سهم به سزائی در رونق این پدیده داشته و از دیرباز به عنوان یکی از مهمترین اقوامی محسوب می شوند که به این امر اهتمام ورزیده و تلاش کردند با ایجاد زیر ساخت های لازم برای سفر و اکتشاف، ناشناخته های دنیای خود را کشف و شناسائی کنند.

به طور کلی انسان با سفر کردن حس خوش آیندی را به دست آورده و با زندگی های دیگ، فرهنگ ها و آئین های مختلف آشنا شده و می تواند یک دوره کوتاه  و متفاوت از زندگی روزمره خود را تجربه کند.

انسان با سفر کردن حس خوش آیندی را به دست آورده و با زندگی های دیگ، فرهنگ ها و آئین های مختلف آشنا شده و می تواند یک دوره کوتاه  و متفاوت از زندگی روزمره خود را تجربه کند.

اهمیت جهانگردی در ایران باستان

از گذشته تا کنون افراد بسیاری رویدادهای سفر خود را با نوشتن ثبت کردند که از آن ها به عنوان پیشگامان گردشگری یاد می شود. بر اساس مستندات تاریخی می توان ادعا کرد که  سفرنامه کوسموس از مصر یکی از قدیمی ترین سفرنامه های به دست آمده است که پیشینه آن به سده ششم پیش از میلاد بازمی گردد. سفرنامه های مارکوپولو ؛ ابن بطوطه، شاردن ، کلاویخو ؛ ناصر خسرو و ….  از جمله سفرنامه های شناخته شده در ایران هستند. یکی از سفرنامه های بسیار مهم دیگر در روزگار باستان ، سفرنامه مگاستانس، سفیر یونانی سلوکوس در هند است که درباره این کشور و مردم و فرهنگ آن نوشته شده است.  شاید یکی از کهن ترین مستندات مرتبط با جهانگردی و سفرهای اکتشافی در ایران به عصر هخامنشی و روزگار داریوش بزرگ بازگردد که تیم هایی از افراد با تجربه را برای اکتشاف بخش های ناشناخته جهان آن روز اعزام می کرد.

در عصر هخامنشی توسعه تجارت جهانی، باعث بالا رفتن سطح زندگی مردم ایران به نسبت سایر سرزمین ها ی همجوار شده بود و به این ترتیب فصل جدیدی از روابط  بین  مناطقی که قبلا رابطه ای با هم نداشتند در این سرزمین آغاز شد.

رومن گیریشمن پژوهشگر ایران شناس مشهور در این مورد می گوید:

«در زمان هخامنشیان، اروپای جنوبی داخل روابط اقتصادی بیش از پیش محکم با آسیای غربی شد. سابقاً تجارت مستقیم، از حدودی که در هزاره دوم قبل از میلاد صورت می گرفته به ندرت تجاوز می کرد اما در زمان هخامنشیان ، بیشتر بر اثر  رواج یافتن سکه تجارت زمینی و دریایی به نواحی بسیار دور دست کشیده شد و فردی را به نام اسکیلاس از اهالی کاریاندا  به امر داریوش به سفری دو سال و نیمه اقدام کرد که طی آن از دهانه رود سند تا مصر سفر کرد . یک فرمانده ایرانی ، به نام ـ ساتاس پس ـ  در قرن پنجم قبل از میلاد نیز با کشتی تا ماورا ستون های هرکولس( جبل الطارق ) پیش راند. در این زمان دریانوردان یونانی ، فینیقی و عرب ارتباط بین هند ، خلیج فارس ، بابل ، مصر و بنادر بحر الروم را تامین می کردند.

به این ترتیب می توان موارد فوق را به عنوان یکی از قدیمی ترین موارد مستند و مکتوب جهانگردی و اکتشاف در ایران باستان قلمداد کرده و این موضوع از آن نظر اهمیت دارد که در این عصر

تجارت جهانی بیش از پیش به نقاط دورتر امتداد یافته  و تا نواحی دانوب در غرب و هندوستان در شرق رسیده بود.

این سفرها در روزگار باستان تنها از طریق زمینی نبوده و بسیاری از جهانگردان مکتشفان آن روزگار به کمک کشتی به گشت و گذار و شناسائی جهان خود می پرداختند. بر اساس مستندات باستان شناسی، کشتی رانی در امپراطوری هخامنشی، محدود به راه های آبی شمال ـ جنوب ( دجله و فرات )  نبوده بلکه این دو رودخانه و شعبات  آن ها به وسیله آبراه های متعدد به یکدیگر مرتبط بودند و از این طریق ارتباط  میان دو مرکز بسیار مهم امپراطوری هخامنشی یعنی بابل و ایلام آسان می شد . علاوه بر کانال های عرضی ، بخش سفلی خلیج فارس نیز یک محور ارتباطی ممتاز بوده است و در همین جاست که سناخریت  وقتی که قصد داشت از طریق بابل بر ایلام حمله برد به ناوگان خود فرمان داد از فرات پایین روند، ساحل خلیج فارس را طی کرده و بعد در مصب رودخانه کارون لنگر بیندازند؛ که در این محل نبرد زمینی نهایی روی داد. احتمال دارد که بالا رفتن از رود فرات در نتیجه فشار بالا آمدن سطح آب رودخانه که در این زمان تا اوروک می رسیده است ، امکان پذیر شده باشد.

در روزگار هخامنشی فردی به نام اسکیلاس از اهالی کاریاندا  به امر داریوش به سفری دو سال و نیمه اقدام کرد که طی آن از دهانه رود سند تا مصر سفر کرد. یک فرمانده ایرانی ، به نام ـ ساتاس پس ـ  در قرن پنجم قبل از میلاد نیز با کشتی تا ماورا ستون های هرکولس( جبل الطارق ) پیش راند. در این زمان دریانوردان یونانی ، فینیقی و عرب ارتباط بین هند ، خلیج فارس ، بابل ، مصر و بنادر بحر الروم را تامین می کردند.

 هرودوت (کتاب دوم ـ 96) ، صرف نظر از اعجاب و تحسینی که درمورد راه های زمینی و دریایی سرزمین پارس و بین النهرین بروز می دهد گزارش مشروحی نیز در مورد کشتی های مصری که در آن زمان بخشی از ایران محسوب می شد؛ داده و چگونگی ساخت و مصالحی را که در آن ها به کار می رفته شرح داده است ؛ وی کشتی های یونانی را بریس (Baris ) نام نهاده و می نویسد :

 برخی از آن ها  می توانند چندین هزار تالان کالا حمل کنند  توصیف هرودوت با یک پاپیروس آرامی که در آن از تعمیر یک کشتی متعلق به سازمان اداری پارس ها (DAE   61)  بحث شده  مطابقت دارد .

هرودوت خاطر نشان می کند که پارس ها مراقبت کامل در حفظ و مرمت سدها و کانال های مصری به خصوص برای جلوگیری از زیر آب رفتن ممفیس ، داشتند .

بندر ممفیس که به وسیله کانال ، مستقیماً به نیل مرتبط بود ، بندری بسیار فعال بود ؛ و در آن نه تنها یک کارگاه کشتی سازی نظامی  هخامنشی ، بلکه یک بندر تجاری ، استقرار داشت . که بازرگانان کاریه ای ، یونیه ای و فینیقی در آن به داد و ستد مشغول بودند . 

از اقدامات مهم دیگر داریوش که در نوع خود بی سابقه بوده و خود دلیل بر اهمیت موضوع سفرهای دریایی در زمان وی محسوب می شود، حفر کانال سوئز است که در حفاری های انجام گرفته در این محل کتیبه ای از داریوش یافت شده که به چهار زبان مصری ، پارسی باستان ، ایلامی و آشوری نوشته شده است و علاوه بر آن مورخینی مانند هرودوت نیز به این مساله اشاره کرده اند . ترجمه کتیبه فوق الذکر به شرح زیر است :

  1. خدای بزرگی است اهورامزدا که آن آسمان را آفرید . که این زمین را آفرید . که مردم را آفرید . که شادی مردم را قرار داد (آفرید). که داریوش را شاه کرد . که به داریوش شاه شهریاری را که بزرگ و دارای اسبان خوب و مردان خوب است ارزانی فرمود .
  2. من داریوش شاه بزرگ شاه شاهان ، شاه کشورهای دارای همه گونه مردم ، شاه در این سرزمین بزرگ دور و دراز ، پسر ویشتاسپ هخامنشی .

    3  –  داریوش شاه گوید : من پارسی هستم ، از پارس مصر را گرفتم ، فرمان کندن این ترعه را دادم از رود خانه ای به نام نیل که در مصر جاری است تا دریایی که از پارس می رود . پس از آن این ترعه کنده شده چنانکه فرمان دادم و کشتی ها از مصر از وسط ترعه به سوی پارس روانه شدند چنانچه مرا میل بود …   

 با حفر این کانال دریای مغرب به اقیانوس هند متصل شد و اهمیت رودهای فرات و دجله بسیار کم شد و دیگر تا مدت ها اهمیت تجاری و ترانزیتی خود را به دست نیاورد و کاربرد آن صرفاً آبیاری مزارع کشاورزی بین النهرین شد و به همین دلیل سدهای متعددی بر روی آن ساختند که خود عاملی بازدارنده برای حرکت کشتی ها بود .

جهانگردان دوره پس از اسلام

در روزگار پس از اسلام نیز با رواج جهانگردی و سفر رو به رو هستیم و بسیاری از جهانگردان جهان اسلام مانند ابن بطوطه دارای شهرتی جهانی بوده و سفرنامه وی به عنوان یکی از منابع مهم مطالعات عصر وی مورد استفاده پژوهشگران قرار دارد. در ایران نیز این سنت بسیار رایج بوده شاید در بین موارد متعدد جهانگردان شهیر ایرانی نام های سعدی و ناصر خسرو بیش از دیگران شناخته شده باشد. در این روزگار سفر حج انگیزه مهمی برای سفر های طولانی از نقاط مختلف دنیای اسلام از جمله ایران محسوب شده و جهانگردان با این عزم به مکه رفته و سپس به گشت و گذار در سایر بخش های جهان می پرداختند. سعدی شاعر مشهور شیرازی در اوایل قرن هفتم هجری قمری جهت کسب علم به مدرسه نظامیه بغداد رفته و سپس سفرهای طولانی خود را آغاز کرد. بر اساس اشعار و نوشته های سعدی و سایر متون مرتبط با وی می دانیم که این شاعر جهانگرد پر آوازه به مناطق مختلفی چون شام، دمشق، عربستان و وادی حجاز، آسیای صغیر و مناطقی از ترکیه امروزی، جنوب ایران و جزیره کیش و …. سفر کرده است. برخی از محققین همچنین از نوشته های وی استنباط می کنند که دایره سفرهای وی بسیار وسیع تر از موارد فوق بوده و سعدی در طول زندگی خود به یمن؛ شمال آفریقا، هندوستان، آسیای مرکزی و چین نیز سفر کرده بود. و چه زیبا در غزلیات خود می گوید:

بسیار سفر باید تا پخته شود خامی            صوفی نشود صافی تا درنکشد جامی

یا در جای دیگری می گوید:

در اقصای گیتی بگشتم بسی             بسر بردم ایام با هر کسی

تمتع به هر گوشه‌ای یافتم               ز هر خرمنی خوشه‌ای یافتم

چو پاکان شیراز، خاکی نهاد           ندیدم که رحمت بر این خاک باد

تولای مردان این پاک بوم               برانگیختم خاطر از شام و روم

دریغ آمدم زان همه بوستان              تهیدست رفتن سوی دوستان

بدل گفتم از مصر قند آورند                     بر دوستان ارمغانی برند

مرا گر تهی بود از آن قند دست            سخنهای شیرین‌تر از قند هست

نه قندی که مردم بصورت خورند            که ارباب معنی به کاغذ برند

                                                    ****

بر اساس اشعار و نوشته های سعدی و سایر متون مرتبط با وی می دانیم که این شاعر جهانگرد پر آوازه به مناطق مختلفی چون شام، دمشق، عربستان و وادی حجاز، آسیای صغیر و مناطقی از ترکیه امروزی، جنوب ایران و جزیره کیش و …. سفر کرده است. برخی از محققین همچنین از نوشته های وی استنباط می کنند که دایره سفرهای وی بسیار وسیع تر از موارد فوق بوده و سعدی در طول زندگی خود به یمن؛ شمال آفریقا، هندوستان، آسیای مرکزی و چین نیز سفر کرده بود.

ناصر خسرو دیگر شاعر و جهانگر پر آوازه ایرانی است که در طول زندگی خود سفرهای زیادی را تجربه کرده و  نام وی به عنوان یکی از سفرنامه نویسان و جهانگردان دوران اسلامی مطرح است. وی در توابع بلخ که در آن روزگار بخشی از ایران بود متولد شده و بر اساس مستندات تاریخی، سفری هفت ساله در دنیای روزگار خود داشت. خوشبختانه ناصر خسرو این سفر را با جزئیات زیادی در سفرنامه خود ثبت کرده است. وی سفر خود را در ششم جمادی الثانی سال 437 قمری از شهر بلخ  آغاز کرده و در همین ماه از سال 444 قمری به سرزمین خود بازگشت. ناصر خسرو در این سفر طولانی از خراسان عبور کرده و از ری به سمت قزوین و آذربایجان امروزی ایران رفته و سپس به آسیای صغیر وارد می شود. وی در ادامه با سفر به سوریه و لبنان و فلسطین راهی سفر حج شده و به سمت عربستان و سپس کشورهای سودان و مصر درآفریقا عازم می شود. ناصر خسرو در ادامه از مسیر دریایی به جنوب ایران رسیده و با گذر از مناطق مرکزی ایران به سرزمین زادگاه خود باز می گردد.   

جهانگردی در روزگار معاصر

امروزه با توجه به گسترش تجهیزات و فناوری های حوزه گردشگری و امکان سفر های کوتاه مدت در مسافت های طولانیف سفر بسیار آسان شده و جهانگردی رونق بسیاری گرفته است. شاید بتوان پایه گذار جهانگردی ایرانی در عصر معاصر را برادران امیدوار محسوب کرد. عیسی و عبدالله امیدوار سلسله سفرهای خود را از سال 1333 خورشیدی آغاز کرده و در ابتدا به سمت افغانستان روانه شدند. شاید برای بسیاری از شما جالب باشد که این افراد با استفاده از موتورسیکلت خود به جهانگردی پرداخته در این بخش از سفر خود به سمت شرق روانه شده و از پاکستان، هندوستان، تبت، پامیر و مناطق جنوب شرقی آسیا عبور و به اقیانوسیه وارد شدند. این سفر هیجان انگیز با گذر از اقیانوس آرام ادامه یافته و برادران امیدوار به قاره آمریکا رسیدند. آن ها با انتشار خاطرات و یادداشت های خود توانستند شهرتی زیاد به دست آورده و با حمایت برخی شرکت های اروپائی، بخش دوم سفر و جهانگردی گسترده خود به مقصد قاره آفریقا را آغاز کردند. آن ها نخستین افراد آسیائی بودند که به قطب جنوب رفته و می توان عنوان پیشگامان جهانگردی مدرن در ایران را به برادران امیدوار اطلاق کرد.

امروزه اما گردشگری به عنوان یک صنعت در سطح جهان محسوب می شود که ایران علی رغم دارا بودن جاذبه هایی فراوان بنا به دلایل متعددی نتوانسته است سهمی در خور این جاذبه ها در گردش جهانی صنعت گردشگری به خود اختصاص دهد و عمدتا به عنوان کشوری که اعزام کننده گردشگر است شناخته شده و در حوزه جذب گردشگران نتوانسته است موفقیت چندانی به دست اورد که برای رفع این مهم باید بررسی هایی در سطح کلان و تجدید نظر در قوانین و زیر ساخت ها به عمل آید. روز جهانی گردشگری می تواند تلنگری برای برنامه ریزان این حوزه باشد که چرا کشور ایران علی رغم دارا بودن این سابقه درخشان، هنوز به رتبه در خور شایستگی خود دست پیدا نکرده است.

دکتر فاطمه کردی

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا