درگذشت استاد پيرنيا

استاد پير نيا سالهاي متمادي بر حفظ و مرمت و بازسازي ميراث معماري كهن و اصيل ايراني تأكيد كرد و مرمت صدها بناي تاريخي ، مسجد ، مدرسه و همچنين ساخت مدارس جديد و در تهران و اطراف آن از جمله خدمات ارزنده استاد پيرنيا بشمار ميرود.

تحقیقات گسترده‌ استد پیرنیا درخصوص معماری ایرانی، بویژه معماری ایرانی ـ اسلامی، به طرح نظریات نوینی درباره‌ی معماری ایرانی انجامید که جملگی در تألیفات متعدد وی منعکس است. «اصول چهارگانه‌ی هنرهای ایرانی ـ اسلامی» از جمله معروف‌ترین نظریات اوست که به زعم وی ملاک «اسلامی» بودن هنر به شمار می‌رود. این چهار اصل که استاد پیرنیا، به تبع تخصص خود، کاربرد آنها را بیشتر در بخش معماری مورد توجه قرار داده است، عبارتند از:

1-مردم‌واری یا مردم‌داری که عبارت است از رعایت مقیاس‌های انسانی به شکل مطلوب و رفع نیازهای انسانی به بهترین شکل؛

2-خود‌بسندگی، به مفهوم حداکثر استفاده از امکاناتِ در دسترس و مصالح «بوم آورد»، مانند مسجد کهن فهرج؛

 3-پرهیز از بیهودگی ، به معنای دوری از افزوده‌های غیرضروری که به نظر ایشان، در معماری اسلامی، حتی مواد و مصالح تزیینی نیز با هدف تزیین مورد استفاده قرار نگرفته است؛

4-درونگرایی که بیش از سه اصل دیگر، تأثیرات مذهب را نمایان می‌سازد. به گفته‌ی وی، «درون‌گرایی و کشش معماران ایرانی به سوی حیاط‌ها و پادیاوها و گودال- باغچه‌ها و هشتی‌ها و کلاه فرنگی‌ها که شبستان‌ها را گرداگرد خود گرفته و محیط‌های خودمانی به‌وجود آورده‌، از دیرباز جزء منطق معماری ایران بوده است‌. باغ‌ها نیز از همین امر تبعیت کرده و معمولاً دورتادور آن با دیوار محصور بوده است».

1

چهار اصل فوق را اصل دیگری تکمیل می‌کند که به زعم استاد پیرنیا، مختص معماری ایرانی ـ اسلامی است. این اصل که وی آن را «نیارش و پیمون» می‌نامید، معمار ایرانی را در هر سه مرحله‌ی اساسی معماری یعنی طرح و محاسبه و اجرا، به بهترین نحو یاری می‌کرد. نیارش به معنای عوامل نگهدارنده‌ی بنا، عبارت است از «مجموعه امور محاسباتی، به انضمام مصالح‌شناسی و استفاده از مناسب‌ترین مصالح». پیمون، ضوابطی است که به منظور تعیین و حفظ تناسب بین اجزای بنا رعایت می‌شد. به این معنی که پیروی از پیمون، هرگونه نگرانی معمار را دربار‌ه‌ی نازیبایی یا نااستواری ساختمان از میان می‌برده‌است.

«سبک‌شناسی معماری ایران»، دیگر نوآوری استاد پیرنیا برای بازشناسی هویت معماری ایرانی است . وی بر آن بود که انتساب نام‌هایی چون مغولی و تیموری و قراقوینلو به سبک‌های مختلف معماری ایرانی، تفکیک بناهای ساخته شده به یک سبک در ادوار مختلف تاریخی را دشوار می‌سازد و رفع چنین مشکلی در گرو تعیین نام‌های منطقی و مناسبی است که سبک‌شناسی معماری ایرانی را بسهولت میسر سازد. ازاین‌رو، وی به پیروی از سبک‌شناسی شعر فارسی، سبک‌های معماری ایرانی ـ اسلامی را از طریق انتساب به زادگاه آنها، به چهار دسته‌ی خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی تقسیم کرده‌است.

توجه به اصول شهرسازی ایرانی، بویژه دو اصل «رون» (توجه به جهت ) و «پنام» (عایق، آفتابگیر) و نظریاتی درباره‌ی «ارمغان‌های ایران به جهان معماری» از دیگر نوآوری‌های استاد پیرنیا در زمینه‌ی پژوهش در خصوص معماری ایرانی ـ اسلامی به شمار می‌رود. به گفته‌ی وی، گنبد، زاده‌ی نبوغ ایرانی و انتقال آن به مغرب زمین موجب تحول چشمگیری در معماری آن سامان بوده است. «پادیاو» یا حیاط‌های نورگیر کوچک که آب را در دسترس قرار می‌داد و بعدها به وضوخانه در مساجد تبدیل شد، دیگر عنصری است که به زعم استاد پیرنیا، از «ارمغان‌های ایران به جهان معماری » است.

توجه به همبستگی میان معماری اصیل ایرانی با ردیف‌های موسیقی دستگاهی، از دیگر نکته سنجی‌های استاد پیرنیا به‌شمار می‌رود.

میدان نقش جهان اصفهان ، از جمله مواردی بود که وی در این خصوص بدان مثال می‌زد. این نظریه گویای همان اصول مشترک چهارگانه‌ای است که به زعم استاد پیرنیا، هنرهای ایرانی ـ اسلامی واجد آن است و هنرمندان ایرانی، بیش از سایر هنرمندان مسلمان، مقیّد به رعایت آن بوده‌اند.

تأکید استاد پیرنیا بر ضرورت وجود «روح اسلامی» در هنرهای اسلامی و بویژه معماری ، به حدّی بود که پیشنهاد استنباط آیات و احادیث مرتبط با معماری را (توسط علمای دین)، به منظور جلوگیری از بیهوده کاری، مطرح کرده بود و خود بر آن بود که آیات و احادیث اسلامی، در طی قرون متمادی، بر شکل‌گیری هنرهای اسلامی اثر بسیاری نهاده است. او همواره بر ضرورت تلاش جدی برای رفع انقطاع در معماری اصیل و سنتی ایران، که از اواسط دوران قاجار به این سو گریبانگیر آن شده بود و نقاشی و ادبیات و موسیقی را هم دربر می‌گرفت، تأکید می‌ورزید. قابل استفاده و روشمند و روزآمد کردن شیوه‌های معماری کهن و تبدیل آن به درس‌های علمی و نظری برای ارائه به دانش‌آموختگان جدید، گردآوری و ثبت نزدیک به هجده هزار واژه و اصطلاح اصیل فارسی درباره‌ی معماری سنتی و بومی ایران و بعضاً جایگزینی آنها به جای واژه‌های بیگانه در دانش معماری امروز (همچون بوم‌آورد، افریز، پیمون، پنام، نیارش، آمود)، حفظ و احیای بسیاری از شیوه‌های ترسیم و اجرا و آماده‌سازی بنا و تلاش برای معرفی هنر اسلامی بویژه مکتب هنری ایرانی ـ اسلامی‌، از دیگر خدمات ارزشمند استاد پیرنیا بود.

به هرحال استاد تمام عمر خود را صرف احیا و بکارگیری اصول معماری سنتی کرد. او در رابطه با کار خود اینطور می‌گوید:” فکر می‌کنم منطق آنچه را که معمارهای قدیمی به آن اعتقاد داشتند ما در کارهایمان به‌کار گرفتیم.”

برخی مقالات وتألیفات این استاد گرانمایه عبارتند از:

سبک‌شناسی معماری ایران، در و پنجره در معماری ایران، بازار ایران، بادگیر و خیشخان، مسجد جامع فهرج، تویزه ـ قوس ـ دور، خیز و اندام گنبدهای ایرانی، طاق ، گنبد، خانه‌های خدا در ایران زمین، ارمغان‌های ایران به‌ جهان معماری : گنبد، پادیاو، جناغ و کلیل، مردم واری در معماری ایران، معماری مساجد ایران، راهی به سوی ملکوت، خانه‌ی ایرانی، باغ‌های ایرانی، شهرسازی و معماری سنتی ایران، راه و رباط (با همکاری کرامت الله افسر) و آشنایی با معماری اسلامی ایران از جمله آثار وی به شمار می‌آیند.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا