ویراژ با «کراس» بر بام تهران

به گزارش سیناپرس به نقل از سلامت آنلاینف نرگس سمیعی زاده یکی از آن بانوان جوان است که در رشته موتورسواری در حال فعالیت است، هر چند موتورسواری حرفه اصلی او نیست اما او با عشق به طبیعت به سراغ یکی از هیجانی‌ترین رشته‌های ورزشی که بیشتر آقایان در آن مهارت دارند، رفته است. وب سایت «درنگ» با این موتورسوار حرفه‌ای که برای رسیدن به هدفش سختی‌های زیادی تحمل کرده ، گفتگویی انجام داده که در ادامه می‌خوانید.

خانم سمیعی زاده لطفاً خودتان را بیشتر معرفی کنید

من نرگس سمیعی زاده متولد اول فروردین سال ۶۱ و فرزند کوچک خانواده هستم، همچنین دو برادر بزرگتر از خودم دارم. رشته اصلی من در دبیرستان ریاضی بود اما بعد از دیپلم وارد رشته نقشه‌کشی ساختمان شدم. برای ورود به دانشگاه در رشته کارشناسی زبان اسپانیایی شرکت کردم چون به این زبان علاقه داشتم. بعد از اتمام درسم به علت شغل خانوادگی پدر و برادرم، پدرم اصرار داشت کنارش باشم و رشته‌اش را ادامه دهم. شغل او لیتوگرافی و چاپ و جزء پیشکسوتان این صنعت است؛ در سال ۸۵ وارد حرفه پدرم شدم، در حال حاضر مدیریت مجموعه لیتوگرافی را بر عهده داردم. بعد از چند سال احساس کردم دوباره باید درس بخوانم، بنابراین حدود دو سال قبل مدرک فوق لیسانس خود را در رشته مدیریت اجرایی دریافت کردم.

از چه سالی به کراس (موتورسواری) علاقمند شدید و دلیل علاقه شما به این رشته ورزشی چه بود؟

من از کودکی به رشته‌های هیجانی علاقه داشتم و اسکی بازی می‌کردم. موتورسواری را هم دوست داشتم و علاقمند بودم روزی دوره آموزشی این رشته ورزشی را بگذرانم.

شما بالاخره به هدفی که پیش رو داشتید، رسیدید و حالا یک خانم موتورسوار هستید. لطفاً برای علاقمندان بگویید چگونه این دوره را گذراندید؟

رشته موتورسواری در ایران برای بانوان کاملاً رسمی شده است و تا جایی که اطلاع دارم هیچ مشکل قانونی برای آموزش آن وجود ندارد. من نخستین بار از طریق یک خانم موتورسوار که در پیج اینستاگرام برای آموزش به خانم‌ها تبلیغ کرده بود، تصمیم به یادگیری گرفتم؛ از او خواستم شرایط آموزش را برایم توضیح دهد. سپس، یک جلسه با هم ملاقات داشتیم و روز بعد وارد پیست شهران شدم. در این پیست، تمرین خانم‌ها و آقایان هیچ مانعی ندارد. روز اول با انواع موتور اشنا شدم، یک موتور را کنار خودم راه بردم و احساس کردم چقدر برای یک خانم حمل موتور کار سخت و سنگینی است؛ آن روز سخت و نفس‌گیر بود. با این حال من از یک سال و نیم پیش موتورسواری را آغاز کردم. چندین جلسه در شهران و یکی دو جلسه در کرج کار کردیم و بعد از آن من موتور خریدم.
 

آیا در این رشته ورزشی به مدرک حرفه‌ای از فدراسیون موتورسواری و اتومبیل‌رانی دست یافتید؟

من تاکنون برای مدرک حرفه‌ای اقدام نکردم چون این رشته را شخصی دوست دارم و علاقمندی خاصی به آن داشتم. هیچ‌وقت وارد فدراسیون نشدم که بخواهم در پیست‌ها مقامی کسب کنم و مدرکی داشته باشم. شخصاً انگیزه‌ای برای مسابقه دادن نداشتم اما بعید می‌دانم مانعی برای سایر بانوان باشد چرا که برخی از آنها مدرک مربی‌گری دارند، مسابقه می‌دهند و اجازه ورود به پیست را دارند. حضور خانم‌ها در پیست به تازگی امکانپذیر شده است و الان با تعداد بیشتری از همکاران خانم آشنا شدم.

به نظر می‌رسد موتورسواری حرفه‌ شما محسوب نمی‌شود. چه روزها و ساعت‌هایی به کراس سواری می‌پردازید؟

سعی کردم بیشتر روزهایی که وقت آزاد دارم به موتورسواری بپردازم. بعد از چند جلسه که با یک مربی‌ام کار کردم، مربی‌ام تغییر کرد و سعی کردم هفته‌ای یک بار یا ۱۰ روز یک بار تمرین کنم. اوایل تمریناتم بیشتر بود و می‌خواستم به هدفم برسم. سعی می‌کردم وقت بیشتری بگذارم و عصرها بیشتر موتور سواری می کردم.

از آنجا که به طبیعت علاقمند بودم و تمایل داشتم با وسایل مختلف طبیعت‌گردی کنم، این رشته ورزشی را با هدف عدم آسیب زدن به طبیعت انتخاب کردم. ابتدا با موتور کراس تمرین کردم که علاوه بر پیست به خاک نرم هم نیاز بود. اهداف من بیشتر برای طبیعت بود برای همین نوع موتورم را تغییر دادم. در حال حاضر پیست آزادی هم روزهایی برای موتورسواری بانوان مجاز است و هیچ منع قانونی برای موتورسواری ندارند.

ابتدا در پیست شهران بودم اما بعد مسیرهای کوهستانی را انتخاب کردم. مکان‌هایی که شبیه پیست نبود، فضاهایی که هیچ جایگاه ویژه‌ای نداشت. از آنجا که هدفم مسیر رفتن در طبیعت بود باید تمرین خود را از پیست خارج می‌کردم و با ناهمواری‌ها آشنا می‌شدم.

آیا تاکنون با منعی برای موتورسواری به عنوان یک بانو روبرو شده‌اید؟

 پیست‌های شهران و آزادی برای بانوان فعال است، من کارت ورود به پیست مخصوص خودم را دارم و تاکنون هیچ منع قانونی نداشته باشد.

تهیه لباسی که برای موتورسواری بر تن دارید، در ایران کمی سخت است. در این زمینه با چه مسائلی روبرو بودید و چگونه این لباس را تهیه کردید؟

لباسی که می‌پوشیم لباس کراس است که برای هر دو موتور تریل و تریال به سختی تهیه کردم. چون بیشتر لباس‌ها مناسب آقایان بوده و سایز آن بزرگ است. لباس‌های بانوان موتورسوار در این رشته تفاوت زیادی با لباس آقایان ندارد و تنها تفاوتش از بابت سایز و رنگ است. برای همین تهیه لباس‌ها مشکل بود؛ به جرأت می‌گویم چندماه طول کشید تا بتوانم تجهیزات خود را کامل کنم. نخستین بار در تمرین از تجهیزات مربی‌ام استفاده کردم ولی بعد تجهیزات را خریدم.

قسمت جالب تکمیل تجهیزاتم، پیدا کردن کفش مخصوص موتورسواری بود، این کفش را از فردی در تبریز که فروشنده لوازم موتور بود تهیه کردم. همه لوازم مورد نیازم را نمی‌توانستم از یک مغازه بخرم. هر کدام از یک جایی تهیه شد که کمی سخت بود اما برای خودم تجربه جالبی به حساب می‌آمد. الان شنیده‌ام شرایط و امکانات برای بانوان موتورسوار فراهم‌تر از زمانی است که خودم تازه شروع کرده بودم. بالاخره موفق شدم یک لباس سایز خودم پیدا کنم. بعد دنبال کلاه بودم و کلاه هم برایم سخت پیدا شد اما در نهایت خودم را تجهیز کردم. بارها به ذهنم رسید از کسی که مسافر است بخواهم این تجهیزات را از خارج ایران برای من تهیه کند. بعد از مدتی یک لباس برای موتور تریال هم پیدا کردم که خیلی گران بود اما آن را در یک شرایط استثنایی تهیه کردم.

آیا اطلاع دارید چند خانم موتورسوار در ایران فعال هستند؟

 از تعداد بانوان موتورسوار بی‌اطلاعم اما در همایشی به نام “هیو” شرکت کردم که حدود ۱۰ خانم موتورسوار در گروه‌های سنی مختلف حضور داشتند. بین پنج تا ۶ نفر در این رشته سرشناس هستند و سال‌هاست که در مسابقات داخل کشور فعال هستند حتی مقام‌های مختلفی به دست آورده‌اند.

ما بانوان موتورسوار در کشور زیاد داریم. ابتدا تصور داشتم همین ۱۰ نفر در کشور موتورسوار هستند اما بعد متوجه شدم در شهرستان ها هم موتورسوار خانم داریم ولی برجسته نیستند یا در پیست‌ها و عضو فدراسیون نیستند.

بانوان موتورسوار بیشتر از آقایان با برخی مشکلات در این رشته ورزشی مشکل دارند، لطفاً درباره این مشکلات بگویید.

مشکلاتی که بانوان موتورسوار در این رشته ورزشی پیش رو دارند، خیلی بیشتر است. خانم‌ها در تمرین مشکل دارند. نکته بعدی اینکه تهیه لباس و تجهیزات سختی‌هایی دارد که الان این مسئله تا حدی مرتفع و برندهایی به بازار آمده است و حتی پیست آزادی برای خانم‌ها فعال شده است.

بانوان نمی‌توانند در رشته موتورسواری گواهینامه دریافت کنند که این مشکل بزرگی است. یکی دیگر از مشکلات خانم‌های موتورسوار این است که اجازه نداریم تا رسیدن به مسیر پیست، سوار موتور شویم بلکه حتماً باید موتور را یدک کنیم که یدک کردن هم فرایند طولانی دارد. ابتدا باید ماشین داشته باشیم، بعد یدک‌کش برای ماشین بسازید که زمان‌بر و هزینه‌بر است. حمل و نقل موتور و وصل کردن آن به یدک کش فرایندی است که برای خانم‌ها سخت‌تر است.

آیا قصد سفر با موتور دارید؟

سفر کردن با موتور نیازمند زمان طولانی است. در داخل ایران که خانم‌ها در خیابان و مسیرهای غیر پیست اجازه موتورسواری ندارند. در خصوص سفر خارجی هم باید بگویم که ما گواهینامه نداریم بنابراین نمی‌توان آن را بین‌المللی کرد.

سفر با موتور می‌تواند شگفت‌انگیز باشد و تجربه جالبی به نظر می‌رسد؛ یک بار خانم موتورسواری از ترکیه به تنهایی به ایران آمد، مسیری را در ایران طی کرد سپس به پاکستان و هند رفت، او سفیر صلح بین چندین کشور بود و ما هم مسیری را با او همراهی کردیم.

اگر درباره موتورسواری خانم‌ها نکته جالبی هست، لطفاً اشاره کنید.

وقتی خانم‌ها، بانوان موتورسوار را می‌بینند ابتدا کمی تعجب می‌کنند اما بعد برایشان جالب و هیجان‌انگیز است که یک زن موتورسواری می‌کند. آنها گاهی من را تشویق می‌کنند با اینکه من را نمی‌شناسند. این تصور وجود دارد که خانم موتورسوار جثه‌ای درشت با اخلاق مردانه دارد. مربی من هم در نخستین دیدارم فکر می‌کرد الان با خانمی درشت هیکل و با روحیات مردانه مواجه می‌شود.

بانوان موتورسوار انواع موتورها را مثل اندرو، کراس، تریال، تریل را سوار می‌شوند. من نخستین تمریناتم را با کراس ۲۵۰ شروع کردم، اما من مبتدی بودم و حتی یک متر هم امکان هندل کردن موتور را نداشتم بنابراین با تشخیص مربی، موتور تریل خریداری کردم چون وزن این موتور کمتر و سایز آن هم کوچکتر است.

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا