شک گرایی، راهی برای دیدن واقعی‌تر جهان

اگر در طی سال‌های گذشته یادداشت‌هایی که من و بسیاری از مروجان و روزنامه‌نگاران علم دیگر نوشته‌اند را مرور کرده باشید و به‌خصوص به آنچه درباره جلوگیری از شیوع شبه‌علم و خبرهای دروغ گفته‌ایم و نوشته‌ایم دقت کرده باشید، بارها با جمله‌ای مانند این مواجه شده‌اید: «در برخورد با تصاویر، اخبار و داستان‌هایی که می‌بینید و می‌شنوید اندکی شک گرا باشید.»

به عبارتی وقتی خبری می‌آید که برای مثال با خوردن یک سبزی خاص همه سرطان‌ها درمان خواهد شد، قبل از انتشارش کمی صبر کنید و اندکی حس شک گرایانه خود را وارد بازی کنید. از خود بپرسید، چطور ممکن است یک سبزی همه سرطان‌های مختلف را درمان کند؟ آیا تا الآن هرکسی از این سبزی خورده است سرطان نگرفته است؟ چه چیزی درون این سبزی است که باعث مهار همه سرطان‌ها می‌شود؟ این‌ها سؤالات اولیه‌ای است که شما را با جستجوی اندکی بیشتری برای پاسخ دادن به آن‌ها می‌کشاند و در این مسیر ممکن است متوجه شوید کسانی داستانی را جعل کرده و یا اشتباه نقل‌قول کرده‌اند.

شک گرایی نه‌فقط برای بازنشر اخبار که در همه مراحل زندگی ما مهم است. گاه‌گداری می‌تواند ما را از افتادن به چاه‌های عمیقی نجات دهد. شک گرایی اگر به لجام منطق مجهز باشد و به‌افراط نیفتد، ضرری برای ما ایجاد نمی‌کند. تنها باعث می‌شود گامی بیشتر برای درک درست‌تر داستان یا اتخاذ تصمیمی برداریم که ممکن است آینده و زندگی ما و دیگران را تخت تأثیر قرار دهد.

اما شاید نکته‌ای که هم من و هم دیگران کمتر به آن تأکید کرده‌ایم و از این نظر شایسته نقد باشیم این است که شک گرایی به معنی انکار گرایی مطلق نیست. شک گرایی هیچ‌گاه به شما نمی‌گوید در اولین برخورد، اگر چیزی مطابق سلیقه شما، باورها و پیش تصورات شما، دانسته‌های شما یا باور عمومی و خرد جمعی نبود، باید یک‌باره آن را انکار کرده و انگشت اتهام به‌سوی آن دراز کنید. شک گرایی به شما می‌گوید، در مواجهه با هر امری – حتی اگر امری آشنا و به نظر جاافتاده باشد – کمی شک کنیم و سوال هایی مطرح کنیم که پاسخ به آن‌ها ما را از صحت یک گزینه مطمئن‌تر می‌کند.

همین چند وقت پیش و در جریان رؤیت هلال ماه شوال، تصاویری از تعدادی از رصدگران هلال ماه در شبکه‌های مجازی دست‌به‌دست می‌شد که افراد مختلف را در حال تنظیم ابزارها، زاویه سنجی و رصد هلال به تصویر کشیده بود. این تصاویر برای کسانی که کار رصد انجام می‌دهند، تصاویری آشنا و طبیعی است. روش‌هایی رایج است که در هر دوره آموزشی و در هر کتاب مرجعی می­توانید آن‌ها را پیدا کنید. دلیل رصد و رؤیت هم داستان مفصلی است که ربطی به روش رصد ندارد.

اما برخی از کاربران با دیدن این تصاویر یک‌باره به‌جای شک گرایی، انکار گرایی مطلق را به کار گرفتند. آن‌ها با فرض اشتباهی که در دوره تلسکوپ‌های بزرگ چه نیازی به رصد هست و بدون آنکه به دلایل رصد مراجعه کنند و بدون آنکه اندک آشنایی با اصول رصد آسمان شب داشته باشند، نه‌تنها به انکار که به تحقیق و تمسخر این رصدگران مشغول شدند. بازتاب‌هایی که گاهی با اضافه کردن داده‌های بی‌ربط – مانند فعال بودن تلسکوپ فضایی هابل یا مأموریت کاسینی در اطراف زحل – سعی می‌کرد تا رفتار رصدگران را هجو کند.

این بار اما کسانی که این روند اشتباه را دنبال می‌کردند، در ظاهر کلمات خود به دفاع از علم و فناوری برآمده بودند. آن‌ها با اشاره به علمِ روز، روشی که برای آن‌ها ناآشنا بود را محکوم می‌کردند. این شک گرایی نیست این انکار گرایی حاصل از جهالت است. شخص شک گرا، با مشاهده خبر یا تصویری که درباره آن آگاهی کامل ندارد سوال می‌پرسد و سعی می‌کند قبل از اظهارنظر، بازنشر یا نقد و نظر پاسخ سوال های خود را پیدا کند تا نگاهش و برداشتش از امور دنیای اطراف تا حد امکان و توان منطقی دار و مبتنی بر داده‌های قابل‌اعتنا باشد.

زمانی که از شبه‌علم و دفاع از علم می‌گوییم تنها از انرژی‌درمانی و قدرت جادویی سنگ‌ها و طالع بینی سخن نمی‌گوییم. از هر چیزی می‌گوییم که بی‌خردانه سعی در منطقی جلوه دادن خود دارد. به نظر می‌رسد شک گرایی منطقی کمک بزرگی برای ما خواهد بود اگر آن را به‌جای باور قطعی یا انکار قطعی قرار دهیم و ذهن خود را به‌سوی بررسی امکانات بیشتر و توضیحات دیگر باز نگاه‌داریم.

پوریا ناظمی

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا