ایران بانو؛ بانوی علم و فناوری، پیشرفت و حکمرانی

گاهی برای فهمیدن اینکه یک ملت واقعا در چه مسیری حرکت میکند، لازم نیست آمارهای پیچیده بخوانیم یا نمودارهای چندرنگ تحلیل کنیم؛ کافی است چشمهایمان را باز کنیم و ببینیم امروز در کوچهپسکوچههای شهر، در دانشگاهها، استارتاپها، کارگاههای کوچک صنایع خلاق و حتی پشت میزهای مدیریت محلی و ملی، چه کسی ایستاده است. و اگر دقیق نگاه کنیم، یک حقیقت روشن مثل آفتاب وسط زمستان پیش روی ماست: ایران، بیش از هر زمان دیگر، بر شانههای زنان توانمند، دانشمند، فناور، مدیر و آیندهساز ایستاده است.
به گزارش خبرگزاری سیناپرس، در ۱۶ آذر ۱۴۰۴، وقتی از «ایران بانو؛ بانوی علم و فناوری، پیشرفت و حکمرانی» حرف میزنیم، فقط یک شعار مناسبتی نمیسازیم. این عبارت، توصیف دقیق واقعیتی است که سالهاست در حال اتفاق افتادن است: زنان ایرانی، آرام ولی پیوسته، در حال تغییر معماری توسعهاند.
بیایید روراست باشیم. هیچکس منتظر چراغ سبز نمانده. دختران و زنان این سرزمین از نوجوانِ عاشق رباتیک در یک مرکز رشد کوچک، تا پژوهشگری که در آزمایشگاه نانوفناوری شب را به صبح میرساند، تا مدیر جوان یک دهیاری که اولین سامانه دیجیتال گردشگری روستا را راهاندازی کرده، همه و همه یک چیز را ثابت کردهاند:
اگر فرصت نباشد، فرصت را خلق میکنند. اگر مسیر نباشد، مسیر میسازند.
این، همان نقطهای است که صنایع خلاق را به محور موتور توسعه زنان تبدیل کرده است. صنایع خلاق فقط «زیبایی» تولید نمیکند؛ استقلال تولید میکند. هویت میسازد. دست بالا میدهد. مسیر رشد میآفریند.
کافی است به پویشهای کوچک محلی نگاه کنید؛ زنان جوانی که با ترکیب هنر سنتی و فناوری دیجیتال محصولاتشان را به بازارهای جهانی رساندهاند یا بانوان پژوهشگری که در حوزه هوش مصنوعی، داده، بیوتک و بازیهای جدی، در حال فتح میدانهایی هستند که زمانی فقط رویای دانشگاهها بود.
اما یک حقیقت دیگر هم هست که باید بیپرده گفت: این مسیر، هنوز هم ناهموار است.
بسیاری از زنان پژوهشگر هنوز برای تأمین بودجه پروژههایشان از هزار در باید بگذرند. بسیاری از دختران روستایی که ایده دارند، پلتفرم ندارند. بسیاری از بانوان متخصص، پایشان به اتاقهای تصمیمگیری باز نشده؛ با این حال، چرا امروز همچنان امیدواریم؟ چون نسل جدید زنان ایران، دیگر منتظر اصلاح قوانین یا مهربان شدن ساختارها نمیماند؛ آنها ساختارها را بهروز میکنند.
همین حالا، دهها زن جوان در ایران در حال طراحی سیاستهای محلی هوشمند برای مدیریت شهریاند. دهها نفر دیگر، لیدر استارتاپهایی هستند که با مدلهای نو، اقتصاد منطقهای را تکان دادهاند. هزاران نفر از زنان معلم، آفرینشگر زیستبوم سواد دیجیتالاند. هزاران بانوی دهیار، موتور توانمندسازی روستاهای خود شدهاند. و میلیونها زن، مصرفکنندگان منفعل نیستند؛ فعالان شبکهسازی اجتماعی و اقتصادیاند.
اما این یادداشت فقط قرار نیست توصیف کند؛ هدفش تحریک است تحریک ذهن تو، خانم دانشجو، خانم پژوهشگر، خانم خلاق، خانم کارآفرین.
اگر امروز را روز تو نامیدهاند، فقط برای احترام نیست؛ برای هشدار است: تو در معادلات آینده ایران، جای خالی نداری.
تو قرار نیست تزیینی برای همایشها باشی.
تو قرار نیست حاشیه برنامه توسعه باشی.
تو خودِ برنامهای. خودِ راهی. خودِ معماری آینده.
اما سؤال مهم این است: آیا بهاندازه ظرفیتت نقش گرفتهای؟ اینجا همانجایی است که باید صادق باشیم. بسیاری از دختران توانمند این کشور، هنوز خود را دستکم میگیرند. بسیاری از همین زنان فناور و دانشمند، خود را در سطح «پشتیبان» تعریف میکنند نه «سازنده». و این خطاست. بزرگترین خطا. چون واقعیت این است: هیچ فرآیندی در صنعت خلاق، علم و حکمرانی آینده بدون نقش جدی زنان شکل نمیگیرد مگر آنکه بخواهد ناقص باقی بماند.
پس اگر تو در مسیر علم هستی، باید جسورانهتر از قبل بنویسی، پژوهش کنی و ارائه بدهی.
اگر در مسیر فناوری هستی، باید قدرتمندتر وارد رقابتهای ملی و جهانی شوی.
اگر در مسیر مدیریت و حکمرانی هستی، باید مطالبهگرتر، سیستماتیکتر و حرفهایتر از همیشه ظاهر شوی.
و اگر هنوز در مسیرت مردد ماندهای، باید صریح بگویم: مردد نمان. دنیا دارد با سرعت میدود؛ و تو توانایی دویدن داری. حتی بیشتر از آن.
اکنون وقت آن است که از مرحله «توانستن» به مرحله «ساختن» برویم.
وقت آن است که زنان دانشمند، فناور و ایدهپرداز، هرکدام یک پروژه مرجع بسازند.
وقت آن است که مدلهای جدید حکمرانی محلی با محوریت زنان آزمایش شود.
وقت آن است که دانشگاهها فضای پژوهشی زنان را جدیتر و منعطفتر کنند.
وقت آن است که صنایع خلاق، زنان را نه «شرکتکننده» بلکه «طراح» زیستبوم بدانند.
و مهمتر از همه: وقت آن است که زنان جوان، خود را ذیحق توسعه بدانند، نه تنها ذینفع آن.
اگر فردای این کشور روشن است بخشی از آن به خاطر چراغهایی است که زنان روشن کردهاند؛ بیسروصدا، مداوم، عمیق و دقیق.
و اگر قرار است آینده خلاقتر، انسانیتر، فناورانهتر و هوشمندانهتر باشد، این آینده بیشک از مسیر ایران بانو عبور میکند؛ بانویی که نه در گذشته، بلکه در آینده زندگی میکند؛ بانویی که علم را بلد است، فناوری را میسازد، پیشرفت را میفهمد و حکمرانی را بازتعریف میکند.
امروز فقط یک روز در تقویم نیست.
امروز اعلان یک فصل جدید است. فصلی که زنان، مولفان اصلی آناند.
و تو هر که هستی و هر کجا که ایستادهای اگر آمادهای، وقت ورق زدن این فصل فرا رسیده است.
*آزاده لشکری زاده، کارشناس و فعال اقتصاد و بازار





