موزه‌های تاریخ طبیعی همچنان مهجورند

در ایران تصور غالب در این زمینه نمایش عناصر و جلوه‌های طبیعی است در حالی که این موزه‌ها در اصل ۳ هدف مهم دارند: ۱-گردآوری و نگهداری نمونه‌هایی از موجودات زنده یا فسیل‌ها ۲-تحقیقات بر روی این نمونه‌ها و ۳- نمایش عمومی و فعالیت‌های آموزشی مرتبط با طبیعت.

موزه‌های تاریخ طبیعی ایران و حداقل‌ها

دکتر ولی اله خلجی پیربلوطی، یک جانورشناس است که کارشناسی ارشد خود را در گرایش بیوسیتماتیک و در دانشگاه تهران و دوره دکتری جانورشناسی‌اش را در دانشگاه بن آلمان سپری کرده است.وی به خبرنگار سیناپرس می‌گوید: «بر اساس آمارهای منتشر شده بین سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۳ میلادی که توسط از یکی از مجلات معتبر جانورشناسی نقل شده، در حدود ۷۵ درصد نمونه‌های تیپ در موزه‌های تاریخ طبیعی همان کشورها نگهداری می‌شوند. به عنوان مثال در کشورهای چین و استرالیا ۱۰۰ درصد نمونه‌ها در موزه‌های همان کشورها حفظ و نگهداری می‌شوند اما در خوشبینانه‌ترین حالت در ایران این میزان به احتمال زیاد کم‌تر از ۱۰ درصد است. اگر بدانیم که از نمونه هولوتیپ تنها یک نمونه در جهان وجود دارد، آنگاه هم به ارزش آن یک نمونه منحصربه فرد و هم به ارزش نگهداری از آن پی خواهیم برد. نکته‌ای که وجود دارد این است که ما در داخل کشور هنوز به استانداردهای لازم برای نگهداری نمونه‌ها نرسیده‌ایم. به عنوان مثال آیا موزه‌های ما حداقل به سیستم‌های اعلام و اطفاء حریق مجهزند؟ آیا شیوه‌های نگهداری نمونه‌ها اطمینان‌بخش است؟ چه تضمینی وجود دارد که نمونه تایپ شما به شیوه درست نگهداری می‌شود و در گذر زمان از بین نمی‌رود؟ تجربه‌ای که من به شخصه داشته‌ام، این است که در مواردی شاهد بوده‌ام که در اثر سهل‌انگاری نمونه هولوتایپ خشک شده، از بین رفته و یا مفقود شده است. به نظر من ارزش نمونه‌های تیپ از جواهرات بالاتر است. اکنون می‌خواهم این پرسش را مطرح کنم که آیا انسان عاقل جواهرات خود را در هر جایی و پیش هر کسی به امانت می‌سپارد؟»

نقاط‌ضعف غیرقابل‌انکار

دکتر ولی‌اله خلجی در پاسخ به این پرسش که دقیقاً چه استانداردها و معیارهایی باید لحاظ گردند، چنین گفت: «من خود شاهد بودم که در موزه جانورشناسی بن آلمان با پخش شدن دود سیگار یک بازدید‌کننده در دستشویی موزه، در عرض چند دقیقه سیل ماشین‌های آتش‌نشانی و آمبولانس‌ها به سمت موزه سرازیر ‌شد. آیا در کشور ما تضمینی وجود دارد که با کوچک‌ترین آتش‌سوزی نمونه‌های تیپ شما نابود نشوند؟ آیا در کشور ما بجز موارد نادر موزه‌ای وجود دارد که دارای پرسنل متخصص در زمینه نگهداری، دسته‌بندی، آماده‌سازی، ارسال و دریافت نمونه‌های مختلف باشد؟ تمامی موزه‌های معتبر دنیا دارای پایگاه اطلاعات داده‌های نمونه‌های موزه‌ای هستند بطوری که این داده‌ها در دسترس بوده و شما می‌توانید به آن‌ها دسترسی داشته باشید و یا حتی برای مطالعه درخواست بدهید. کدامیک از موزه‌های داخل کشور دارای چنین پایگاه داده‌ای هستند؟ واقعیت این است که تا محققین ما چنین اطمینانی پیدا نکنند، همچنان مایل خواهند بود که نمونه‌های تیپ خود را به موزه‌های خارج از کشور بفرستند. هرچند متاسفانه برای عده‌ای سرنوشت نمونه تیپ مهم نیست، بلکه مهم آن است که از یکی از موزه‌های داخل کد موزه‌ای بگیرند تا مقاله‌ی خود را چاپ کنند اما در هر صورت دسترسی به نمونه‌های موزه‌ای هنوز در کشور ما محقق نشده و اجازه دسترسی درست به نمونه‌ها داده نمی‌شود و یا بسیار مشکل است. اما در مقابل ارسال نمونه و یا دریافت نمونه از کشورهای دیگر هم مشکلات خاص خود را دارد. متاسفانه اداره پست ما هنوز درک درستی از این موضوع ندارد و گمرک نیز به دید کالای تجاری به این نوع مرسوله‌ها نگاه می‌کند.»

ایران موزه تاریخ طبیعی استاندارد ندارد

دکتر حسین رجائی، محقق و مدیر کلکسیون بال‌پولک‌داران موزه تاریخ طبیعی اشتوتگارت، آلمان نیز به سیناپرس می‌گوید: «واقعیت امر این است که در ایران چیزی به نام موزه تاریخ طبیعی نداریم بلکه آنچه که داریم در اصل تعدادی کلکسیون تحقیقاتی نظیر کلکسیون‌های موسسه گیاه پزشکی ایران یا باغ گیاه‌شناسی است که این کلکسیون‌ها اغلب تنها نمونه‌های کشور خودمان را جمع‌آوری کرده و بنابراین تنها عنوان کلکسیون‌های محلی برای آن‌ها مصداق دارد. متاسفانه بخش‌های آموزشی و نمایشی کلکسیون‌های مذکور بشدت کمرنگ است. ما باید بدانیم که موزه تاریخ طبیعی محیط‌زیست ایران، صرفاً یک موزه نمایشی است که بخش‌های تحقیقاتی و کلکسیون‌های پژوهشی آن کارآیی لازم را ندارند بنابراین با کمال تاسف هشدار می‌دهیم که ما در ایران چیزی به معنای موزه تاریخ طبیعی به معنای جهانی‌اش نداریم.»

چه کسانی باید حامی باشند؟

در ظاهر این موزه‌ها هستند که از پژوهشگران حمایت می‌کنند اما در اصل حامی موزه‌ها در کشورهای دیگر، دولت‌ها و یا بخش‌های خصوصی هستند که توسط دولت‌ها مجبور به حمایت مالی از موزه‌ها می‌شوند. به عنوان مثال در گزارش سالیانه موزه جانورشناسی بن آلمان در سال ۲۰۰۹ بودجه پرداخت شده به این موزه حدود ۱.۵۳۳.۵۷۷ یورو گزارش شد، رقمی که معادل ۶  میلیارد تومان مظنه می‌شود اما متاسفانه در کشور ما موزه‌های دانشگاهی یا اصلاً بودجه جدایی ندارند و یا از بودجه‌هایی در حد چند میلیون تومان استفاده می‌کنند حال پرسش اینجاست که آیا اساساً با چنین بودجه‌هایی می‌توان از پژوهشگران حمایت کرد؟

 

گزارش : فرناز حیدری، کارشناس ارشد مهندسی محیط‌زیست

 

 

 

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا