چرا باید خشم را کنترل کرد؟

 این حس (خشم يا عصبانيت )موقعي بروز مي كند كه افراد  از انجام كاري كه مي خواهند منع شده يا مجبور به انجام كاري بر خلاف تمايل خود مي شوند.

دکتررضا شفیعی، روانشناس بالینی آنچه را که در کنترل رفتار انسان خيلي مهم هستند را به دو قسمت عوامل دروني و عوامل بيروني تقسيم می کند و می افزاید:عوامل دروني مؤثر در کنترل رفتار انسان به سوابق و تجربيات گذشته فرد مربوط می شوند، که به سبب موفقيت ها و ناکامي هاي حاصل، تمايل ها و تنفرها و انزجارهايي را موجب گشته اند و وجود خود را در رفتارهاي بعدي شخص بروز مي دهند.اماعوامل بيروني مؤثر در کنترل رفتار انسان باید گفت ساختمان بدني انسان بسيار حساس و واکنش گراست و رفتارمنتقل کننده انگيزه ها و احساس اشخاص است. Walter Michel  پس از مطالعات گسترده در اين زمينه چنين نتيجه گرفت که فعاليت ها و اعمال انسان بدون انگيزه و محرک نيستند. رفتار هميشه تحت تأثير جوي که در آن صورت مي پذيرد قرار دارند و رفتارهاي فردی حتي در موقعيت هاي متفاوت بسيار خفيف، خيلي امکان دارد که با هم فرق داشته باشند.

دکتر شفیعی افزود: بعضي جنبه هاي رفتاري نسبتاً در موقعيت هاي مختلف ثابت هستند . از جمله قدرت فکري و درک مطالب که در همه موارد يکسان به نظر مي رسند. خارج از کارهاي فکري و درکي تمام رفتارهاي ديگر بستگي به موقعيت انسان دارند. یک فرد ممکن است در موقعيتي بخشنده، خوش مشرب و مهربان و صادق باشد، و در موقعيتي ديگر به گونه اي کاملاً متفاوت رفتار کند. اما در مورد تاثیر موقعیت  بايد اين نکته را نيز در نظر داشت که حتي قدرت هاي فکري و درکي نيز در موقعيت هاي مختلف به جهت تأثير عواطف از جمله ترس و خشم و محبت در حالات هيجان زدگي و يا حالات و موقعيت هاي درد و گرفتاري با موقعيت هاي طبيعي و معمولي انسان يکسان نيستند، و تغييرات و تفاوت هاي فاحشي نشان مي دهند . بدين ترتيب اثر موقعيت  را اصلاً نمي شود ناديده گرفت.

دکتر شفیعی می افزاید:جالب است بدانید ابراز خشم در مواقعی هم باعث حفظ سلامت فرد می شود.البته در صورتی که به جا و به موقع این اتفاق بیفتد.در واقع سركوب كردن خشم عواقب بدتري به دنبال دارد .

وی درخصوص عصبانیت در محیط کارمی گوید:عصبانيت ناشي از تنش های محيط كار نه تنها براي سازمان ها خطر ناك است بلكه مي تواند سلامت افراد را با بيماريهايي نظير فشار خون بالا، سر درد و حتي ناراحتي هاي قلبي و عروقي به خطر اندازد. خشم يا عصبانيت را مي توان يك حس قوي نارضايتي يا تعارض تعريف كرد كه مجموعه اي از شرايط و فاكتور ها به آن دامن مي زنند.
عصبانيت به عنوان يك حس طبيعي در وجود بشر به ما هشدار مي دهد كه در محيط پيرامونمان مشكلي وجود دارد كه نياز به رسيدگي و توجه دارد. خشم يا عصبانيت موقعي بروز مي كند كه افراد از انجام كاري كه مي خواهند منع شده يا مجبور به انجام كاري بر خلاف تمايل خود مي شوند ، برخي كارمندان ناراضي و عصباني در محيط كار ترجيح مي دهند بسوزند و بسازند تا اينكه با ابراز خشم خود وضعيت را ازآنچه هست بدتر كنند. به اعتقاد آنان از كوره در رفتن نه تنها مشكلي را حل نمي كند بلكه مي تواند خود مشكلي را بر مشكلات بيافزايد.

بسياري از مواقع با چشم پوشي از برخي مسائل يا رفتارها مي توان خود را از افتادن در دام عصبانيت نجات داد. به عنوان مثال اگر كسي در محيط كار با شما رفتار ناعادلانه اي داشت به جاي غصه خوردن و سركوب كردن خشمتان، بسادگي از كنار آن بگذريد و به خاطر آن اعصاب خود را فرسوده نكنيد.

شفیعی در پایان خاطر نشان می کند:خشم‌های مزمن موجب وسواس، افسردگی، حملات هراس و اختلالات جسمی می‌شود که منشأ آنها روانی است. عصبانیت مداوم به شکل معمول موجب نمی‌شود فرد به خودش آسیب بزند اما در درازمدت او را دچار ابتلا به اختلالات جسمی و روانی می‌کند.

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا