چرا دفتر شکار و صید آمار اشتباه از تلفات پلنگ‌ها می‌دهد؟

علی تیموری مدعی شده است که این تعداد تلفات نشانگر کاهش ۴۵ درصدی تلفات پلنگ نسبت به ۸ سال گذشته است. آیا این آمار صحت دارد؟

صورت مساله

مرور اخبار تلفات پلنگ در سال جاری بدین شرح است: ۱) مرگ یک پلنگ ماده و جوان در آذرماه با شلیک اسلحه شکاری در منطقه حفاظت‌شده توران () ۲) کشف لاشه یک پلنگ در فراشبند فارس در آبان‌ماه ۳) در مردادماه گذشته دو شکارچی در مناطق آزاد حاشیه پارک ملی کیاسر در استان مازندران یک توله پلنگ ماده را کشتند ۴) کشف یک لاشه پلنگ در ارتفاعات روستای آکوجان واقع در منطقه الموت غربی استان قزوین در مهرماه  ۵) کشف پوست یک پلنگ در یک خانه روستایی در شهرستان نور در شهریور ماه ۶) تلف شدن یک پلنگ یکساله در منطقه جنگلی رادکان و کشف توسط نیروهای منابع طبیعی کردکوی استان گلستان در نیمه تیرماه  ۷) تلف شدن یک توله پلنگ در بر اثر برخورد با خودروهای عبوری در کیاسر مازندران ۸) دستگیری عامل شکار یک پلنگ در شهرستان رودبار در مردادماه ۹) کشف لاشه یک پلنگ ماده و چهار توله در منطقه خرم‌ناز کهکیلویه و بویراحمر در اردیبهشت ماه ۱۰) کشف لاشه یک پلنگ در پارک ملی دنا در فروردین‌ماه  ۱۱) کشته شدن یک قلاده پلنگ در جنگل‌های منطقه آتشکی سیاهکل در دی‌ماه  ۱۲) کشته شدن دو توله پلنگ در شهرستان لنده از توابع استان کهکیلویه و بویراحمر در بهمن‌ماه  ۱۳) کشف یک لاشه پلنگ ۳ ساله در ارتفاعات پارک ملی تندوره واقع در شهرستان درگز استان خراسان رضوی ۱۴) مرگ عجیب پلنگ پاسند علیرغم ابراز امیدواری رسانه‌‌ای سازمان حفاظت از محیط‌زیست برای رهاسازی و حتی قلاده‌گذاری ۱۵) کشف لاشه یک پلنگ نر در منطقه گلول و سرانی شهرستان شیروان در اسفندماه  ۱۶) مرگ پلنگ خلخال در منطقه قره‌توت برندق خورش رستم در استان اردبیل ۱۷) تلف شدن پلنگ اسیر در تله قاچاقچیان در خلیل‌شهر بهشهر، جنگل‌های مازندران 

یک حاصل جمع ساده

بر اساس آمارهای فوق‌الذکر، حاصل جمع تلفات پلنگ در سال جاری (سال ۹۵) به ۲۲ فرد می‌رسد در حالی که مدیرکل دفتر شکار و صید این آمار را تنها ۹ فرد اعلام کرده و مدعی شده است که این آمار نسبت به آمارهای ۸ سال گذشته کاهش ۴۵ درصدی داشته در حالی که اگر آمار دفتر شکار و صید سازمان حفاظت از محیط‌زیست مبنی بر تلفات ۱۶ فرد پلنگ در سال گذشته (سال ۹۴) لحاظ گردد، تناقضات این صحبت‌ها به خوبی مشخص خواهد شد.  

آمارها حاکی از آن است که امسال تنها در استان کهکیلویه و بویراحمر ۷ فرد تلفات پلنگ رسانه‌ای شده اتفاق افتاده که یک مورد آن، تلفات یک ماده پلنگ آبستن با چهار توله بوده است. اما ظاهراً این آمارها بالاخص تلفات توله‌ها به طور کل نادیده انگاشته شده‌اند. نکته قابل تعمق اینجاست که سازمان حفاظت از محیط‌زیست در بحث جرایم رویکرد دیگری دارد یعنی چنانچه یک شکارچی، میشی آبستن با دو بره را هدف قرار دهد، جریمه شکارچی معادل ۳ فرد میش خواهد بود اکنون سوال اینجاست که دفتر شکار و صید سازمان حفاظت از محیط‌زیست بر چه مبنایی تلف شدن این پلنگ ماده با ۴ توله که دو توله آن هم متولد شده بود، معادل یک فرد درنظر گرفته است؟

دلایل عدم اعتماد

پلنگ‌ها این روزها به یکی از خبرسازترین گونه ­های حیات­ وحش در کشور ما تبدیل شده‌اند، آن‌ها گاهی پوست‌شان کنده و از ویترین فروشگاه‌های لوکس پایتخت سر در می‌آورند، گاهی لاشه‌شان توسط دام‌دارها سوزانده و خبرساز می‌شود و گاهی هم با لاشه مسموم یا از طریق شکار کشته می‌شوند. دلایل این نوع رفتارها هم به یک اصل ساده برمی‌گردد، پلنگ‌ها را در ایران نه دام‌داران و نه متولیان حفاظت‌ به درستی نمی‌شناسند. هنوز که هنوز است نه‌تنها در روستاهای ایران بلکه حتی در شهرهای بزرگ هم پلنگ‌ها با یوزها اشتباه گرفته می‌شوند، حتی این اشتباه در میان رسانه‌ها شایع‌تر است و اینهمه در حالی است که ظاهراً فاصله خیلی زیادی میان به اصطلاح حامیان پلنگ‌ها با مردم عادی وجود دارد. برای دامداران و مردم محلی، پلنگ‌ها دغدغه و برای متولیان هنوز ناشناخته‌اند. پلنگ‌ها بدون اغراق، تنها ویترین جالبی برای نمایش هستند وگرنه تاکنون هیچ منفعت خاصی نه از جانب طرفداران و نه از مخالفان به آن‌ها نرسیده است.

پلنگ‌ها سازگاری بالایی با زیستگاه‌های مختلف از ارتفاعات هیمالیا و هندوکش گرفته (پلنگ برفی) تا صحرای عربستان و ساواناهای آفریقا دارند. آن‌ها از رژیم غذایی متنوعی تبعیت می‌کنند که بخش اعظم آن را جانوران خونگرم مانند موش‌ها، خرگوش‌ها و گاهی هم قوچ و میش‌ها، پازن‌ها، گرازها تشکیل می‌دهند بنابراین پر بیراه نرفته‌ایم اگر آن‌ها را کنترل‌کننده جوندگانی مانند موش‌ها قلمداد کنیم که می‌توانند آفت بسیاری از روستاییان و کشاورزان باشند.

پلنگ‌ها در ایران دو تیپ مختلف زیستگاهی را اشغال کرده‌اند: نخست زیستگاه جنگلی (جنگل‌های هیرکانی شمال ایران و جنگل‌های زاگرس) و دوم زیستگاه‌های صخره‌ای مانند پناهگاه حیات‌وحش کیامکی و پارک ملی تندوره. تعارضات انسانی، دخل و تصرف در زیستگاه، شکار توسط شکارچیان و دام‌داران، شکار طعمه­ها و تلفات جاده­ای از جمله مهم‌ترین دلایل کاهش قابل‌ملاحظه جمعیت پلنگ­ها در ایران است. منحصربفردترین گونه جانوری کشور در حالی در سراشیبی انقراض می­تازد که نه‌تنها گستردگی زیستگاه‌اش بعنوان یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های بقای این جانور، به راحتی توسط عامل انسانی زیر سوال رفته بلکه سازمان حفاظت از محیط‌زیست نیز بعنوان متولی حفاظت از جان پلنگ‌ها نه از زیستگاه‌ها حفاظت منطقی می‌کند و نه متاسفانه با دوستداران حیات‌وحش صادق است.

 

گزارش : فرناز حیدری

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا