منحصربفردترین گونه جانوری کشور در سراشیبی انقراض می ­تازد

خبرهای اولیه رسانه‌ای طبق معمول جانبدارانه و با قضاوت سریع همراه بود: سوال اینجاست که آیا پلنگ حاضر است با سگ گله درگیر شود؟ آیا پلنگ‌ها تعمداً به انسان‌ها حمله می‌کنند؟  

پلنگ‌ها یکی از نادرترین گونه­ های حیات­ وحش در کل دنیا هستند که به دلیل خصلت‌هایی مانند زیرکی و مخفی‌کاری اغلب از انسان‌ها و سگ‌های گله بشدت پرهیز می‌کنند. اما سگ‌های گله، برخلاف پلنگ‌ها علاقه زیادی به درگیری با پلنگ‌ها دارند. سگ‌های گله معمولاً چندتایی به یک پلنگ حمله کرده و برای حمله هم مهم‌ترین تدبیرشان کاستن از سرعت این حیوان درشت جثه است، به همین دلیل در اغلب موارد پلنگ را دوره کرده و نخستین مهاجم معمولاً دم بلند (۶۰ الی ۱۰۰ سانتی‌متری) پلنگ را گرفته و پس از آن سایرین حمله‌ور می‌شوند. در حادثه روستای قرطاول صحبت‌های شاهدین حاکی از آن است که پلنگ توسط تعدادی سگ گله و چوپان احاطه شده و سپس در کنار یک زمین شخم خورده کشاورزی به تنگنا افتاده و اهالی که هر لحظه بر تعدادشان افزوده شده، تلاش کرده‌اند تا حتی حیوان را با جیپ زیر بگیرند اما حیوان زخمی به روی جیپ پریده و متواری شده است. تازه‌ترین گزارش‌ها حاکی از آن است که روز شنبه چوپانان مجدد پلنگ را از مسیر شمال (روستای احمدآباد) رانده و به جنوب (روستای شلیلوند جنوب قرطاول) هدایت کرده‌اند. سوال اینجاست که چرا یک حیوان حیات‌وحش تا این اندازه ما را می‌ترساند و تا به این مرز تشنه خون حیوان می‌شویم که حتی در زمان فرار هم راحتش نمی‌گذاریم؟

ویترینی برای نمایش

پلنگ‌ها این روزها به یکی از خبرسازترین گونه ­های حیات ­وحش در کشور ما تبدیل شده‌اند. پلنگ‌ها در ایران گاهی پوست‌شان کنده و از ویترین فروشگاه‌های لوکس پایتخت سر در می‌آورند، گاهی لاشه‌شان توسط دامدارها سوزانده و خبرساز می‌شود و گاهی هم با لاشه مسموم یا از طریق شکار کشته می‌شوند. دلایل این نوع رفتارها هم به یک اصل ساده برمی‌گردد، پلنگ‌ها را در ایران نه دامداران و نه متولیان حفاظت‌ به درستی نمی‌شناسند. هنوز که هنوز است نه‌تنها در روستاهای ایران بلکه حتی در شهرهای بزرگ هم پلنگ‌ها با یوزها اشتباه گرفته می‌شوند، حتی این اشتباه در میان رسانه‌ها شایع‌تر است و این همه در حالی است که ظاهراً فاصله خیلی زیادی میان به اصطلاح حامیان پلنگ‌ها با مردم عادی وجود دارد. برای دامداران و مردم محلی، پلنگ‌ها دغدغه و برای متولیان هنوز ناشناخته‌اند. پلنگ‌ها بدون اغراق، تنها ویترین جالبی برای نمایش هستند وگرنه تاکنون هیچ منفعت خاصی نه از جانب طرفداران و نه از مخالفان به آن‌ها نرسیده است.

تعارضات انسانی، دخل و تصرف در زیستگاه، شکار توسط شکارچیان و دامداران، شکار طعمه ­ها و تلفات جاده ­ای از جمله مهم‌ترین دلایل کاهش قابل‌ ملاحظه جمعیت پلنگ­ ها در ایران است.

تعارضات انسانی، دخل و تصرف در زیستگاه، شکار توسط شکارچیان و دامداران، شکار طعمه ­ها و تلفات جاده ­ای از جمله مهم‌ترین دلایل کاهش قابل‌ ملاحظه جمعیت پلنگ­ ها در ایران است. منحصربفردترین گونه جانوری کشور در حالی در سراشیبی انقراض می ­تازد که گستردگی زیستگاهش بعنوان یکی از مهم‌ترین استراتژی‌های بقای این جانور، به راحتی توسط عامل انسانی زیر سوال رفته است. پلنگ‌ها سازگاری بالایی با زیستگاه‌های مختلف از ارتفاعات هیمالیا و هندوکش گرفته (پلنگ برفی) تا صحرای عربستان و ساواناهای آفریقا دارند. آنها از رژیم غذایی متنوعی تبعیت می‌کنند که بخش اعظم آن را جانوران مانند موش‌ها، خرگوش‌ها و خزندکان و پرندگان تا طعمه های بزرگ جثه چون قوچ و میش‌ها، پازن‌ها، گرازها تشکیل می‌دهند بنابراین پر بیراه نرفته‌ایم اگر آن‌ها را کنترل‌کننده جوندگانی مانند موش‌ها و خرگوشها قلمداد کنیم که می‌توانند آفت بسیاری از روستاییان و کشاورزان باشند.

پلنگ‌ها در ایران کجا زندگی می‌کنند؟

پلنگ‌ها در ایران دو تیپ مختلف زیستگاهی را اشغال کرده‌اند: نخست زیستگاه جنگلی (جنگل‌های هیرکانی شمال ایران و جنگل‌های زاگرس) و دوم زیستگاه‌های صخره‌ای مانند پناهگاه حیات‌وحش کیامکی و پارک ملی تندوره  و غیره. مهندس محمدرضا مسعود، رئیس اداره نظارت بر حیات¬وحش آذربایجان شرقی در این زمینه به خبرنگار سیناپرس می‌گوید: «در حال حاضر تغییر الگوی کشت در مناطق تپه ماهور باعث شده که جمعیت گرازها رشد نامتعارفی داشته باشد و همین مساله باعث جلب پلنگ‌ها بدینگونه مناطق شده است. ما در گذشته هیچگونه سابقه‌ایی از حضور پلنگ‌ها در محدوده کوهستانی سهند نداشته‌ایم، از آنجایی که مجموعه کوهستانی سهند با وسعت بیش از ۶۰۰ هزار کیلومترمربع مابین شهرهای بزرگی مانند مراغه، بناب، عجب‌شیر، آذرشهر، تبریز، بستان‌آباد و هشترود محاط میباشد فاقد مهمترین شرط زیستگاه پلنگ یعنی پناه لازم می‌باشد لذا می‌توان پلنگ حاشیه روستای قرطاول را یک فرد پلنگ جوان قلمداد کرد که بواسطه‌ی تعیین قلمرو از زیستگاههای جنوبی به طرف زیستگاههای شمالی یا شمال شرقی در حرکت بوده که توسط انسان‌ها مورد حمله قرار گرفته است.»

کارشناسان باور دارند از آنجایی که مجموعه کوهستانی سهند با وسعت بیش از ۶۰۰ هزار کیلومترمربع در حدفاصل شهرهای بزرگی مانند مراغه، بناب، عجب‌شیر، آذرشهر، تبریز، بستان‌آباد و هشترود محاط شده و شروط مهم زیستگاه پلنگ یعنی امنیت، پناه لازم و منبع غذایی را به استثنای نقاطی بکر از این گستره پهناور ندارد لذا می‌توان پلنگ حاشیه روستای قرطاول را تنها یک فرد مهاجر قلمداد کرد که بواسطه‌ تعیین قلمرو از زیستگاه جنوبی به طرف زیستگاه شمالی در حرکت بوده و توسط انسان‌ها مورد حمله قرار گرفته است.    

تعارضات میان انسان و حیات‌وحش، حق با چه کسی است؟

در مواردی نظیر حادثه روستای قرطاول که متاسفانه تعارض میان انسان و پلنگ به حادترین مرحله می‌رسد، نگرانی‌ها حول دو محور می‌گردد: گروه اول، روستاییان و دامداران محلی هستند که بیم حمله مجدد و آسیب‌های مالی و جانی دارند و گروه دوم که دغدغه‌شان بقای حیوان مجروح است. مهندس محمدرضا مسعود می‌گوید: «در سال‌های اخیر گسترش مدنیت و حضور مستمر انسان شرایط را برای این حیوانات به نسبت منزوی دشوارتر ساخته به طوری که اغلب پلنگ‌ها در شرایط کنونی امکان شکار طبیعی را از دست داده ­اند. محدود شدن شکار طبیعی و گرسنگی بالطبع حیوان وحشی را خواسته یا ناخواسته متحمل پذیرش خطری بس بزرگ یعنی مواجهه با انسان می­سازد در حالیکه هیچ پلنگی در شرایط طبیعی مایل به پذیرش چنین خطر بزرگی نیست. گربه­ سانانی مثل پلنگ و سگ ­سانانی همچون گرگ در صورت مواجهه با دام‌های اهلی بالاخص در فضای محصور نظیر آغل گوسفندان، شرایطی خاص و غیرطبیعی را تجربه می­کنند. حیوانات اهلی برخلاف حیوانات حیات­ وحش، زیرکی و چالاکی لازم را برای فرار از دست شکارچی ندارند و در نتیجه پلنگ یا گرگی که وارد آغل گوسفندان شود، با نوعی از شکار مواجه می­شود که نه ­تنها چابک و سریع نیست بلکه در عین حال با سر و صدای بسیار تلاش برای فرار دارد. همین مساله استرس و نگرانی شکارچی همچون پلنگ را که در شرایط عادی از انسان گریزان است، چندین برابر می­کند بنابراین شکارچیانی مثل پلنگ‌، گرگ و روباه در چنین شرایطی معمولاً ضررهای جبران‌ناپذیری را هم به شکل ناخواسته به دامداران وارد و از محل متواری می‌شوند. در مورد اخیر اما جای تاسف ما این است که حیوان نه به دام‌ها و نه به روستاییان حمله نکرده بلکه این انسان بوده که حیوان‌ستیزی را به اوج رسانده و متاسفانه تبعات این مساله یعنی زخمی شدن اهالی هم صرفاً به دلیل حیوان‌ستیزی اتفاق افتاده است.»

فصول سرد و افزایش تعارضات

با فرا رسیدن فصول سرد سال، دفعات و احتمال تعارضات میان انسان و حیوان وحشی نیز بالطبع افزایش پیدا می‌کند. حیوانات در این شرایط صرفاً بر اساس غریزه عمل می­کنند. محافظت اصولی از گله، تجهیز آغل و هوشیاری چوپانان از جمله مواردی است که می­تواند از وقوع آسیب‌های ناخواسته جلوگیری کند اما همه این‌ها لزوماً به معنای پیشگیری از اتفاق نیست. یکی از مواردی که دامداران و روستاییان باید نسبت به آن آگاهی داشته باشند این است که پلنگ‌ها در صورت مواجهه با سگ گله بسیار محتاط عمل می‌کنند، مگر آنکه مدت‌های مدید از غذا خوردن آن‌ها گذشته باشد یا بنا به دلایلی از جمله زخمی شدن یا کهولت سن ناتوان باشند. در آذرماه سال ۹۳ حملات متعدد یک پلنگ به دام‌های روستای تازه قلعه منجر به تلفات گسترده دامداران این روستا شد. حملات این پلنگ طی سه ماه تقریباً هر هفته یک بار اتفاق می‌افتاد و بر اثر آن تعداد زیادی سگ و دام اهلی تلف می‌شدند. نکته قابل‌تعمق اینجا بود که این پلنگ علاقه زیادی به شکار سگ‌ها از خود نشان می‌داد و با نزدیک شدن به روستا در عمل سگ‌ها را به درگیری تحریک و سپس آن‌ها را شکار میکرد.  

دکتر ایمان معماریان، دامپزشک ارشد کلینیک حیات‌وحش پردیسان که مسوولیت زنده‌گیری این پلنگ را برعهده داشته است، در این باره به سیناپرس می‌گوید: «مساله پلنگ روستای تازه قلعه از اساس با اتفاقی که در روستای قرطاول رخ داده، متفاوت بود. به طور کلی اینکه چه دلیلی باعث می‌شود که یک پلنگ وارد روستا شود و تبعات آتی آن پیش بیاید، بستگی دارد به بررسی‌های انجام شده. پیش از اینکه ما در مورد پلنگ تازه قلعه اقدام کنیم، کارشناسان محیط‌زیست به محل مراجعه کرده بودند و به اشتباه پلنگ را جوان تشخیص داده بودند حتی در فیلم‌هایی هم که از این حیوان وجود داشت، مشخص بود که پلنگ به هیچ وجه یک فرد جوان نیست. پلنگ روستای تازه قلعه به دلیل پیری و مشکلات دندان قادر به شکار نبود و به همین دلیل به روستا وارد شده بود. اما به طور کلی دلایل متعددی می‌تواند باعث شود که یک پلنگ وارد روستا شود یا به دام‌ها حمله کند، یکی از این دلایل عدم توانایی در شکار کردن است، یکی کم شدن میزان شکار در زیستگاه اطراف است که باید مورد بررسی قرار گیرد، یک دلیل دیگر می‌تواند بی‌تجربگی حیوان در شکار کردن باشد که البته همه این موارد نیاز بررسی‌های کارشناسانه و فنی درست دارد. معمولاً پلنگ‌هایی به روستا وارد می‌شوند که به نوعی توانایی شکار را از دست داده باشند اما این قاعده همیشه هم صادق نیست. مساله اینجاست که پلنگ‌های عبوری خودشان تمایلی به نزدیک شدن به روستا ندارند و تحریک کردن آن‌ها اشتباه‌ترین کار ممکن است. در مورد پلنگ تازه قلعه ما به دلایل خاصی که آنزمان وجود داشت، پلنگ را زنده‌گیری کردیم و معاینات آتی نشان داد که مجبور هستیم پلنگ را از آن محل و حتی از طبیعت خارج کنیم. اما اینکه فرض کنیم این شرایط برای هر پلنگی که از کنار روستا گذر می‌کند، باید صادق باشد یک باور عامیانه و ۱۰۰ درصد اشتباه است. پلنگ‌ها در شرایط عادی و حتی در حالت مهاجرت علاقه‌ای به نزدیکی به انسان ندارند و تحریک کردن آن‌ها توسط سگ گله یا چوپانان اشتباهی است که می‌تواند فاجعه‌بار باشد.»

 

گزارش: فرناز حیدری

عکس ها: مارال علوی

 

 

  

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا