نگاهی به ریسک زمین‏ لرزه در تهران با نگاهی به ریسک زمین‏ لرزه در ایران

در این کنفرانس که هر 10 سال یک بار برگزار می گردد، صاحب نظران از اقصی نقاط دنیا به بررسی راهکارها و تجربیات تازه برای کاهش ریسک سوانج طبیعی می پردازند.به مناسبت برگزاری این کنفرانس جهانی، دکتر مهدی زارع؛ دانشیار پژوهشگاه بین المللی زلزله شناسی و مهندسی زلزله، یادداشتی به موضوع بررسی ریسک زمین لرزه در ایران، نوشته است که متن آن در ادامه می آید:

1- مهندسان مشاور عبدالعزیز فرمائیان و ویکتور گروئن نخستین  طرح جامع تهران را در سال  1347 با افق 25 ساله  تهیه کردند. در این طرح جامع که عملا هیچگاه اجرا نشد، توسعه تهران به صورت شرقی- غربی در نظر گرفته شده بود. همچنین توسعه تهران در سوی شمال غربی (منطقه 22 کنونی) با اولویت به توسعه بافت ویلایی (و نه تمرکز برج ها و مجتمع های مسکونی که در بیست سال اخیر رخ داده است) در نظر گرفته شده بود. نگارنده در گفتگو با  پروفسور برنار هورکاد جغرافیدان و پژوهشگر تهران شناس فرانسوی (و نویسنده کتاب تهران-البرز) در هفته اول اسفند 93 متوجه شد که دلیل عدم توسعه تهران در جهت شمال غرب (غرب رودخانه کن) از سوی شهردار وقت تهران، نبود منابع آب کافی برای چنین توسعه ای عنوان شده بود.

2- تهران مرکز تجمع اصلی جمعیت در کشور (در داخل خود شهر تهران و در پیرامون تهران) است. در سال 93 جمعیتی حدود 16.200.000 در استان های تهران و البرز زندگی می کنند که حدود 13.500.000 نفر از این جمعیت در طی روز در تهران هستند. حدود 37 درصد  از جمعیت استان های تهران و البرز در درون یا نزدیکی پهنه گسله فعال ساکنند (5.985.000 نفر). در خوش بینانه ترین حالت حدود 25درصد از جمعیت این دو استان در بافت فرسوده زندگی می کنند (حدود 4.100.000 نفر )! بنابراین حدود 62درصد از جمعیت متراکم ترین پهنه جمعیتی کشور در پهنه با ریسک بالای زلزله (در پهنه گسله یا در بافت های فرسوده) ساکن هستند (حدود 10.100.000 نفر). با توجه به مجموع امکانات و محدودیت های شهر تهران، سند طرح جامع مصوب برای شهر تهران، سقف جمعیت پذیری شهر تهران را به 10 و نیم میلیون نفر محدود کرده است در حالی که طبق ضوابط طرح تفصیلی موجود و براساس اعلام نظر مشاور طرح تفصیلی، امکان استقرار بیش از 13 میلیون نفر جمعیت در تهران مقدور فرض شده  که یقیناً شهر تهران را  که هم اکنون نیز دچار مشکلات فراوانی است، به لحاظ شرایط زیستی و ایمنی دچار مشکلات اساسی تر و غیر قابل جبران خواهد کرد. در تهران حدود 4000 مدرسه و واحد آموزشی وجود دارد (حدود 2200 مدرسه دولتی و حدود 1800 مدرسه غیر انتفاعی)، که جمعا 1.680.000 دانش آموز در آنها تحصیل می کنند (180 هزار نفر در مدارس غیر انتفاعی و 1.500.000 نفر در مدارس دولتی). تراکم جمعیت در مدارس  غیر انتفاعی حدود 100 دانش آموز در هر مدرسه است و این تراکم برای مدارس دولتی حدود 680 نفر برای هر مدرسه است. اگر به گفته معاون عمرانی وزیر آموزش و پرورش دولت یازدهم استناد کنیم که حدود 30درصد از مدارس را آسیب پذیر و نیازمند نوسازی و مقاوم سازی دانسته است، باید گفت که در تهران حدود 1300 مدرسه بافت فرسوده و آسیب پذیر وجود دارد و حدود 560 هزار دانش آموز در چنین مدارسی در تهران سال 1393 تحصیل می کنند. به یک نکته خاص هم باید توجه ویژه کرد: مدارس غیر انتفاعی اکثر در منازل تغییر کاربری داده شده تاسیس شده اند که بیشترشان ساختمانی آسیب پذیری در مقابل خطر زلزله دارند. از چنین مدارسی هنوز هیچ گزارش آسیب پذیری موجود نیست.

3- در سال 93، جمع جمعیت مراکر استانها 32.177.000 (برای 31 مرکز استان) برآورد می شود. حدود 41درصد جمعیت  78 میلیونی ایران در سال 1393 در این 31 مرکز استان ساکن هستند. ولی نکته مهم آن است که 24.916.000 نفر (77درصد ار کل جمعیت ساکن در شهر های بزرگ ایران) در پهنه خطر بسیار زیاد (پهنه خطر نسبی یک) زلزله ساکنند! ساکنان در مراکز استان های در پهنه خطر نسبی 2 حدود 15درصد  از کل  جمعیت مراکز استانها هستند، و تنها 8درصد در پهنه خطر نسبی 3  (خطر نسبتا پائین) ساکن هستند. بر اساس گزارش وزیر راه و شهرسازی در 25 شهریور 93، در ایران 56 هزار هکتار بافت فرسوده و 54 هزار هکتار بافت حاشیه نشینی وجود دارد. (جمعا حدود 110 هزار هکتار بافت آسیب پذیر).  اگر جمعیت متوسط ساکنان در بافت های  آسیب پذیر را (فرسوده و حاشیه نشین، سرجمع حدود 110 هزار هکتار) در ایران حدود 200 تا  300 نفر برآورد کنیم ، جمعیت ساکن در این بافت ها در حدود 22 تا 33 میلیون نفر برآورد می شود که درصدی بالغ 28 تا 42درصد از کل جمعیت ایران را نشان می دهد. متاسفانه این برآورد با گزارش سال 2009 راهبرد بین المللی کاهش ریسک ملل متحد همخوانی نشان می دهد که بیانگر سکونت بین 30 تا 42درصد از جمعیت کشور های در حال توسعه در واحد های فیزیکی –اجتماعی بسیار آسیب پذیر است.

4- در ایران امروز حدود 12 و نیم میلیون دانش آموز مشغول تحصیل در مراحل ابتدایی تا متوسطه هستند.  بر اساس گزارش آموزش و پرورش  در سال 93 حدود 105 هزار مدرسه و مجتمع اموزشی در ایران وجود دارد. مساحت زیر بنای این فضای اموزشی 5025 هکتار برآورد می شود (متوسط بنای هر مدرسه یا واحد آموزشی در ایران 457 متر مربع است). در پایان دولت دهم معاون وزیر آموزش و پرورش از از نوسازی 1960 هکتار از این مساحت خبر داده است. هیچ ارزیابی از کیفیت این بافت های جدیدالاحداث در دسترس نیست. اگر فقط 25درصد از ساختمان مدارس را جزو بافت های فرسوده در نظر بگیریم، حدود 26 هزار واحد از مدارس و مجتمع های آموزشی ایران دارای ساختمان های فرسوده هستند. ارزیابی های دیگر نشان می دهد که بافت های آسیب پذیر (فرسوده و حاشیه نشین) در ایران حدود 28 تا 42درصد کل بناها را احتمالا شامل می شود. بنابراین احتمالا تعداد مدارس با ساختمان های آسیب پذیر در ایران می تواند تا 44 هزار واحد برآورد شود. در این صورت به احتمال زیاد تعداد دانش آموزانی که در مدارس با بافت آسیب پذیر درس می خوانند، می تواند بین 3 میلیون تا 5 میلیون و دویست و پنجاه هزار نفر برآورد شود. از سوی دیگر با توجه به اینکه شهرهای ایران که در پهنه خطر با خطر نسبی بسیار زیاد (منطقه یک)  واقعند حدود 77درصد برآورد می شود، بنابراین در یک برآورد اولیه حدود 80 هزار واحد آموزشی در ایران در پهنه با خط نسبی بسیار زیاد قرار دارند.

5- مرور سریع این آمار نشان از آسیب پذیری بسیار بالای مدارس ایران در مقابل خطر زمین‏لرزه دارد. بودجه عمراني آموزش و پرورش در سال 93 حدود 49 درصد كاهش و بودجه جاري 26 درصد افزايش يافته است. بررسي بودجه آموزش و پرورش در سال هاي گذشته نيز نشان مي دهد اعتبار عمراني ملي آموزش و پرورش در پيشنهاد دولت براي سال 92 مبلغ 930 ميليارد تومان بود و مجلس 1380 ميليارد تومان مصوب كرد كه بودجه پيشنهادي 93 نسبت به بودجه مصوب 92 كاهش 40 درصدي و نسبت به پيشنهاد دولت در سال گذشته كاهش 11 درصدي را نشان مي هد. در سال 92 نيز بودجه دولت براي آموزش و پرورش 830 ميليارد تومان بود كه از اين ميزان 440 ميليارد تومان ويژه طرح تخريب، بازسازي و مقاوم سازي و 200 ميليارد تومان سهم استانداردسازي سيستم هاي گرمايشي بود اما با اين وجود در پايان سال بسياري از اين بودجه ها در جايي كه بايد هزينه نشده بود و آموزش و پرورش از بابت بافت ها و مدارس فرسوده خسارت مي دید.

6- در پایان دوره دولت دهم اعلام شد که برای ساخت  4.400.000 (چهار میلیون و چهارصد هزار) واحد مسکن مهر در کشور برنامه ریزی شده که سه میلیون واحد تا پایان این دوره به پایان رسیده است. بنابراین مساحتی که برای ساخت مسکن مهر در کشور در نظر گرفته شده است شامل حدود 53.000 هکتار بافت نوساز (اکثرا حاشیه نشین) جدید خواهد بود که حداقل حدود 6.500.000 نفر (شش و نیم میلیون نفر) و به صورت واقع بینانه تر حدود 10.500.00 نفر (10 و نیم نیلیون نفر) (با فرض سکونت حدود 120 تا 200 نفر در هر هکتار) در این ساختمان ها یا ساکن شده و یا به زودی ساکن خواهند شد. با توجه به آسیب پذیری بالایی که از واحدهای مسکن مهر به ویژه در زلزله های 1391 ورزقان و 1393 مورموری ایلام مشاهده شد،  حتی اگر دست کم نیمی از این ساخت و سازهای جدید آسیب پذیری بالایی در مقابل خطر زلزله داشته باشند، حدود 26000 هکتار بافت فرسوده جدید به منازل مسکونی کشور اضافه شده و یا در سال های آینده این اتفاق رخ خواهد افتاد. جمعیت آسیب پذیر ساکن در این بافت های فرسوده نوساز حدود 3.3 میلیون تا حدود 5.2 میلیون نفر تخمین زده می شود! با عنایت به اینکه این ساخت و ساز مسکن مهر برنامه ای ادامه دار است، تدبیر برای ساماندهی وضع این ساختمان ها فوری و حیاتی است.

جمع بندی

وجود گسیختگی سطحی و ایجاد راندگی درشمال تهران، زمین‏لرزه های مهم قبلی و رخداد زمین‏لرزه های کوچک، همگی نمایانگر فعال بودن این گسل است. شهرسازی در محدوده حریم گسل در تهران منطقی و معقول به نظر نمی رسد. بر اساس آیین نامه  الکوئیست پریرو AP Act در آمریکا، در فاصله حدود 500 متری از طرفین گسیختگی سطحی (اثر سطحی گسله) امکان وقوع گسیختگی های سطحی وجود دارد . آسیب پذیری شهر تهران با توجه به لرزه خیزی و جمعیت زیاد و بافت فرسوده در شهر تهران مساله ای کلان و در سطح ملی است و باید در آینده در سیاستگذاری های کلان ملی در نظر گرفته شود.

 

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا