مقاله‌ای بر کتاب اختراع اخبار نوشته اندرو پیتگری

 در بیشتر مواقع صاحبان قدرت در حقیقت مایل‌اند که توجه ما را به اخبار جلب کنند. اتفاقات حیرت‌انگیزی که به طور مستقیم بر ضمیر خودآگاه ما –مثل حمله به برج‌های دوقلو- تاثیر بگذارند البته که به ندرت اتفاق می‌افتند. مابقی چیزی که می‌ماند اعلامیه‌ها و سخنرانی‌ها و تبلیغات نه چندان جذاب است. گاهی اخبار مطبوعاتی به دشواری حتی ویرایش و بازنگری می‌شوند. شاید به این خاطر باشد که بیشتر مردم دست کم در ظاهر اهمیتی به اخبار نشان نمی‌دهند.

به گفته اندرو پیتگری؛ تاریخدان برجسته و نویسنده کتاب "اختراع اخبار"، این رخداد غیرمنتظره و غافلگیرکننده است که توجه ما را به خود جلب کرده، گوش‌هایمان را تیز می‌کند تا مبادا چیزی را از دست بدهیم. او معتقد است که تعداد کمی از ما در برابر انگیزه فهمیدن و مطلع شدن مقاومت می‌کنیم و این عطشی‌ست که از دیرباز در ذات انسان وجود دارد. پیتگری اعتبار چاپ اولین روزنامه قابل قبول را به یک نوشت‌افزارفروش آلمانی در سال 1605 میلادی و همچنین اعتبار اولین طرح صفحه یک روزنامه را –طراحی‌ای از جنگ سی ساله- به نشریه‌ای هلندی نسبت می‌دهد. به گفته پیتگری اولین اصلاحات در صنعت چاپ روزنامه مربوط به اولین رخداد بزرگ در رسانه‌های جمعی اروپا می‌شود.

پروفسورهایی که بر جوانب مختلف رسانه‌ و مطبوعات مطالعه می‌کنند در تلاش اند تا منشا شکل گیری چیزی را که امروز همگی به سادگی آن را "اخبار" می‌نامیم شناسایی کنند. واضح‌ست که رخدادهای مختلف الزاما نباید تازه اتفاق افتاده باشند تا بتوان آنان را اخبار نامید. حتی زمانی این شوخی گیج‌کننده در بین اهالی رسانه مرسوم بود که می گفتند "اگر چیزی اخبار است پس برای ما جدید هم هست." شاید در این مرحله بهترین تعریف برای اخبار این باشد که بگوییم: اگر چیزی باعث شود که با خود فکر کنید "بسیار خب، من این را نمی‌دانستم." پس آن چیز شنیده شده  "اخبار" است. با این تعریف رخدادهای غیرعادی و غیرمنتظره هم ارزش خبری پیدا خواهند کرد.

با این حال، میل و رغبت به دسترسی به یک خبرگذاری قابل اعتماد یا هوشی برتر و آگاه از چیز‌هایی که در حال رخ دادن هستند بسیار پیش‌تر از شکل گیری صنعت چاپ و روزنامه‌های ابتدایی در بین مردم وجود داشته است. ظاهرا در قرن 11ام میلادی دو صومعه در دو سوی پادشاهی ولز در فاصله‌های زمانی سه ساله، پیغام‌آورانی را برای تبادل اخبار در فواصل درونی بین شهری می فرستادند و هرکدام از این پیغام‌آوران مدتی یک هفته‌ای را برای مطلع کردن راهبه‌ها از آخرین اتفاقات و شایعات در شهرهای مختلف می گذراندند. شاید استفاده از گذاره‌ "اختراع اخبار" کمی گمراه‌کننده باشد، چراکه اتفاقات همیشه به خودی خود می افتند. اما  از نظر پیتگری خبررسانی نوعی بازی‌ست که در آن سرعت و صداقت حرف اول را می‌زنند. در سال 1900 میلادی خبرگذاری رویترز حتی پیش از فرماندهان ارتش آفریقای جنوبی از آزادسازی منطقه مافیکنگ در شمال غربی آفریقا اطلاع داشتند. امروزه اما تکنولوژی، مسئله تاخیرات زمانی را از میان برداشته یا دست کم آن را تقلیل داده است. امروزه می‌توان در اتاق پذیرایی نشست و شاهد ضرب و شتم یا فلاکت مردم‌های دیگر در کشورهای دیگر بود.

امروزه دیگر مهم نیست که اتفاق پیش آمده از چه سطح اهمتی برخوردار است. تلویزیون و رادیو و برنامه‌های خبری آن‌ها خود قادر هستند با خودستایی تمام اخبار مختلف را مهم یا دست کم با ارزش جلوه دهند و با گنجاندن آن‌ها در زمان‌های از قبل برنامه‌ریزی شده  و با رویکردی از قبل طراحی شده حجم زیادی از اخبار را به خورد بینندگان و شنوندگان‌شان بدهند. حضور همیشگی و محض اخبار در کنار ما بایستی که تاثیری ثانویه در نوع نگاه ما داشته باشد و حتی ما را بدان وا دارد که تحلیل‌های مناسب‌تر و عمیق‌تری داشته باشیم، اما متاسفانه این چنین نیست.

اگر تا به حال این سوال برای شما پیش آمده که این چرخ و فلک پرسر و صدا و خود ستایانه چگونه کار می‌کند و چطور هرکجا اثری از خود باقی می‌گذارد، بنابراین کتاب پیتگری پیشنهاد خوبی برای شما خواهد بود. البته این هنوز همه افشاگری‌ ممکن نیست، چیزهای بیشتری در راه است.

منبع: گاردین/ جرمی پکس‌من

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا