پژوهشی در رفتار سایشی های واجی زبان فارسی

نقش تقابلی مشخصه (گستردگی چاكنای) در توصیف همخوان های انسدادی و سایشی در سایر زبان ها مانند زبان انگلیسی تایید شده است؛ ولی در زبان فارسی، نقش این مشخصه تنها در مورد انسدادی ها بررسی شده و درمورد نقش آن در رفتار واجی همخوان های سایشی پژوهشی انجام نشده است.

به همین منظور نیز یکی از متخصصان رده زبان شناسی ایران به انجام تحقیقاتی ویژه دست زده است که به این موضوع پرداخته است. او در این مقاله، نشان داده است كه در چارچوب نظریه زمان بندی چاكنایی، توصیف سایشی ها با این مشخصه حنجره ای توجیه آوایی می یابد.

 پس از این مرحله بر اساس فرض تمایزدهندگی آن در همخوان های سایشی، امكانات آوایی زبان فارسی در چارچوب رویكرد اشتقاقی را برشمرده و درنهایت نشان داده شد كه با استفاده از این امر می توان درمورد برخی فرآیندهای به ظاهر بی ارتباط با هم مانند سایشی شدگی انسدادی ملازی، سایشی شدگی آغازه دمیده و واك داری پسا سایشی، تحلیلی اقتصادی تر و كارآمدتر در چارچوب نظریه خودواحد و نظریه بهینگی ارائه کرد.

به همین دلیل پژوهشگر این تحقیق پیشنهاد کرده است كه انفجاری های بی واك و سایشی های بی واك در یك طبقه طبیعی در نظر گرفته شوند كه وجه مشترك آنها نه با نبود یك مشخصه، یعنی (واك)، بلكه با بود مشخصه ( گسترده) تعریف می شود؛ این در حالی است كه جفت واك دار آنها نیز با توجه به مشخصه (گسترده) در یك طبقه طبیعی جای می گیرند.

بتول علی نژاد، 1394، نقش مشخصه (گستردگی چاكنای) در رفتار واجی سایشی های زبان فارسی. مجله جستار های زبانی، سال ششم، شماره 25

لینک منبع

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا