پلنگ قائمشهر، یادآور حادثه تلخ شوکا است

به گزارش سیناپرس، اخباری که مثل همیشه واکنش فعالان محیط زیست و فعالان حقوق حیوانات را به دنبال دارد، زیرا می دانند که این گونه تا چه اندازه ارزشمند است و چقدر آمار این گربه سان در خطر انقراض رو به سراشیبی است. حیوانات ارزشمندی که با ناآگاهی مردم و عدم مدیریت مسئولان به بی تدبیرترین وجه ممکن کشته و تلف می شوند.

فیلمی که در شبکه ‌های مجازی دست به دست شد، نشان می‌ داد که پلنگ وحشت ‌زده در سطح شهر از ترس مردمی که دورش حلقه زده بودند و جیغ و فریاد می ‌کشیدند، سرگردان است و به خاطر استرسی که به او وارد شده به ارتفاعات ساختمان ‌های مختلف پناه می برد. کش و قوس این ماجرا آنقدر ادامه پیدا کرد که دو مامور نیروی انتظامی زخمی شدند و پلنگ هم سه گلوله خورد و وقتی دارت بیهوشی به سمت این حیوان سرگردان پرتاب شد، کاملا از رمق افتاد و در آخر هم خبر رسید که پلنگ تلف شد!

سوالات بی شماری به ذهن می رسد؛ دلیل حضور پلنگ در وسط شهر چه بود؟ علت تعلل نیروهای محیط زیست برای زنده گیری چه بود؟ چرا این اتفاق افتاد؟ چرا تجهیزات لازم برای زنده گیری یا به دام انداختن حیوان کافی نبود؟به گزارش سیناپرس، دلیل نبود نیرو‌های متخصص در سازمان محیط زیست چیست؟ چرا ماموران محیط زیست دیر رسیدند؟ علت حضور آن همه مسئول آتش نشانی و نیروی انتظامی چه بود؟ چرا تیم بحران برای مدیریت بهینه و زنده گیری تشکیل نشد؟ چرا قوانین منع کننده و جریمه ای وجود ندارد؟

یک کارشناس و فعال محیط زیست با انتقاد از وضعیت موجود و بیان این که ارزش گذاری درستی در موضوع محیط زیست و حقوق حیوانات وجود ندارد به سیناپرس می گوید: فقر آموزش و فرهنگ رویارویی با حیات وحش در کشور ما سال ‌هاست که مورد بی ‌توجهی قرار گرفته است. جدا از ارزش های فرهنگی، انسانی و اکولوژیکی حیوانات، به لحاظ اقتصادی هم در این زمینه، مسائل زیادی وجود دارد.

سهیل اولادزاد با بیان اینکه، پلنگ سرگردان قائمشهر، یادآور حادثه تلخ مرگ شوکا در رامسر است می گوید: پلنگ قائمشهر، به دلیل دیررسیدن دارت بیهوشی و شلیک گلوله از پای درآمد؛ درست مثل مرگ شوکا در رامسر که حادثه تلخی برای دوستداران محیط زیست بود؛ اما شوکا، مانند پلنگ کمیاب نبود، بنابراین از کنار آن آسان گذشتند. از این دست نمونه ها هزاران مورد وجود دارد. دغدغه ما عمل نکردن به مبانی علمی محیط زیست در میان محیط بانان، روسای اداره ها، کارشناسان ادارات در محیط زیست، و سازمان محیط زیست که وظیفه آن حفاظت از حیات وحش و گونه های زیستی است به وفور دیده می شود.

به گفته این فعال محیط زیست؛ در اینگونه زمینه ها؛ هیچ ضابطه خاصی وجود ندارد، هیچ‌کار درستی در این رابطه انجام نمی شود، نیاز سنجی صورت نمی گیرد و در نهایت هیچ برخورد خاصی در این زمینه رخ نمی دهد. برای نمونه درخصوص پلنگ بشاگرد، روز دوشنبه گزارش شد، اما روز پنجشنبه جلسه کمیته دامپزشکی برای چگونه گرفتن این پلنگ برگزار که در نهایت موجب قطع دست پلنگ شد.

او با طرح این پرسش که با شخصی که رئیس اداره نظارت بر حیات وحش استان مازندران است چه برخوردی صورت می گیرد؟ ادامه می دهد: زمانی که یک شکارچی مرتکب تخلفی شود، خواهان مجازات و دستگیری شخص هستیم، ولی در مقابل مسئولی که اشتباه کرده چه کاری انجام داده ایم؟
اولادزاد به وضعیت موجود انتقاد دارد و می گوید: حادثه ای که به واسطه سهل انگاری و تاخیر ۶ ساعته برای زنده گیری، شلختگی و بی انضباطی در صحنه و مقصر دانستن مردم و نیروی انتظامی کار درستی نبود. وقتی که نیرو و کادر محیط زیست حضور داشتند، چه نیازی به حضور نیروی انتظامی و آتش نشانی بود.

اولادزاد معتقد است: انتظار می رود که سازمان محیط زیست دوره های آموزشی برای محیط بانان در حد مقیدسازی حیوان و پرتاب دارت داشته باشد. ساده ترین چیز ممکن در رهاسازی پرندگان این است که به هوا پرتاب نشوند و با باز کردن درب باکس خود پرنده رها شود ولی چیزی که در اکثر رهاسازی ها دیده می شود پرتاب پرنده به هواست. بنابراین در مواجهه با مواردی مثل پلنگ هول می شوند. از ۴صبح تا حدود ساعت۷ونیم پلنگ در همان نقطه نشسته بود و با حضور جمعیت و سرو وصدا و دیدن افراد پلنگ شروع به نشان دادن واکنش کرد.

او در پاسخ به این سوال که برای تشکیل تیم مدیریت بحران، چه سازمان یا ارگانی باید تشکیل جلسه می داد؟ می گوید: صد در صد این جلسه و تیم از سوی محیط زیست باید تشکیل می شد. طبق قانون ضامن و حافظ  حیوانات، سازمان محیط زیست است و اگر این حیوان به فردی آسیب می رساند این سازمان ملزم به پرداخت دیه می بود.

او همچنین در پاسخ به این سوال که استانی مانند مازندران که غنی از گونه های حیات وحش است چرا باید از نظر امکانات محیط زیستی فقیر باشد؟ می گوید: این سوالی است که باید از رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس پرسیده شود. خواسته ما این است که در برنامه ریزی هایی که صورت می گیرد، تعارض بین حیوانات و دامدارها سنجیده شود. اگر یک پلنگ به علت بی غذایی و تخریب زیستگاه، به دام شهروندان در عرصه طبیعی حمله می کند؛ یعنی همچنان این تعارض وجود دارد. تنها پاسخی که در این زمینه شنیده می شود این است که، دامداران و کشاورزان باید مراقب دام خود باشند به همین جهت هیچ خسارت و پولی به دامدار تعلق نمی گیرد و دامش تلف می شود. بنابراین با تفنگ در جنگل حضور دارد و اینگونه، گونه های ارزشمند را از دست می دهیم.

او ادامه می دهد: ضعف قانونی، نبود حصار و کادرسازی در عرصه های جنگلی و ورود مسافر به زیستگاه ها و مشکل اطلاع رسانی از مواردی است که نیاز به بازنگری دارد.

به اعتقاد اولادزاد؛ در کشور ما، دامپزشکان جوان و فعال بسیاری وجود دارد که علاقه مند به فعالیت هستند و می توان از حضور آن ها بهره برد. با آموزش و تجربه های اساتید گرانقدری چون دکتر اکرامی، می توان این سرمایه های عظیم را در مسیر درست هدایت کرد تا کمتر شاهد اینگونه اتفاقات تلخ باشیم.

این فعال محیط زیست با بیان اینکه استان مازندران استان عریضی است می گوید: این استان دو پارک ملی دارد، هزاران هکتار منطقه حفاظت شده و هزاران هزار هکتار منطقه شکار ممنوع وجود دارد؛ اگر همزمان دو کیس، در این منطقه آسیب ببیند مثلا یکی در پارک ملی کیاسر و یکی در منطقه حفاظت شده البرز مرکزی، این فاصله عظیم به خودی خود باعث از بین رفتن این گونه ها خواهد شد‌. پس بکار گیری افراد توانمند؛ سرمایه سازی برای حفظ حیات وحش و محیط زیست است. یعنی راهکارهایی بسیار ساده و در دسترس وجود دارد.

او درخصوص اینکه گفته می شود سازمان محیط زیست سازمان فقیری است، می گوید: سازمان محیط زیست سازمان فقیری است اما اولویت بندی های درست و اصولی برای کارها ندارد، به همین دلیل اینگونه اتفاقات رخ می دهد.

معاون توسعه مدیریت، حقوقی و امور مجلس سازمان حفاظت محیط زیست در مازندران اعلام می کند که: «به سرمایه گذاران برای احداث زباله سوز در استان های شمالی، تسهیلات کم بهره در استان های شمالی از صندوق ملی محیط زیست پرداخت می شود.» در حالیکه برای ساخت یک کارخانه زباله سوز صدها میلیارد تومان هزینه نیاز است. کسی که به عنوان معاون یک سازمان این ادعا را دارد، بنابراین به داشتن منابع مالی در سازمان اذعان دارد.

از طرف دیگر دریافت مالیات از صنایع، وارد کردن عوارض آلایندگی، دیگر منابع مالی موجود در این سازمان است، با این حال مگر خرید یک دستگاه بیهوشی و دارت بیهوشی چقدر هزینه دربر دارد. سال گذشته هزاران دستگاه موتور به کادر محیط بانی اضافه شد؛ در حالی که می شد بخشی از آن را صرف خرید دستگاه و دارت بیهوشی کنند.

گزارش:نیلوفر منصوریه

 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا