پلوتو: سیاره یا کوتوله؟ زیاد سخت نگیرید!

تصاویری که چند روز پیش توسط کاوشگر «افق­های نو» (New Horizons) در حین گذر از کنار «پلوتو» به زمین مخابره شد، یک بار دیگر مجادله قدیمی بر سر طبقه بندی این عضو منظومه شمسی را زنده کرد. وقتی «چارلز بولدن» (Charles Bolden) در سالن کنترل فضاپیما با هیجان، پلوتو را یک سیاره (و نه یک سیاره کوتوله) خطاب کرد، همکارانش در این مرکز فریادی از شادی کشیدند. تصاویر نشان می‌داد که پلوتو دارای کوه‌های یخی است و چاله‌های چندانی ندارد و به همین دلیل می‌توان آن را سیاره نامید. گفتنی است در سال 2006 بود که اتحادیه بین المللی نجوم تصمیم گرفت نام پلوتو را از فهرست سیارات منظومه شمسی خارج کرده و آن را در ردیف سیارات کوتوله قرار دهد.

 

اما اینکه آیا پلوتو را باید سیاره بنامیم یا سیاره کوتوله، برای کسانی مثل من که در کتاب‌های درسی زمان خودمان، منظومه شمسی را با 9 سیاره (از جمله پلوتو) شناختیم، بیش از اینکه منطقی باشد جنبه احساسی دارد. این مساله هر گاه که دانش سبب تغییر نگاه‌مان به جهان می‌شود روی می‌دهد (و دوست نداریم که آموخته‌های قبلی خود را زیر سئوال ببریم و از آن دست برداریم.)

 

طبقه بندی، یکی از مهم‌ترین پایه‌های تشکیل دهنده دانش است. دسته بندی در علم زیست شناسی، زمینه را برای ارائه نظریه تکامل فراهم ساخت. همچنین دسته بندی اجرام فضایی به ما کمک کرد تا دانش نجوم و اخترشناسی را ایجاد کنیم. سالهاست می‌دانیم که سیارات حرکتی منظم در آسمان دارند و ستارگان هم ثابت هستند. همچنین دنباله‌دارها و شهاب‌سنگها نیز اجسام در حال گذر هستند. کشف دنباله‌دار هالی یکی از ارزشمندترین اکتشافات فضایی بود. (این دنباله دار حدود هر 76 سال یک بار در آسمان زمین قابل مشاهده است).

 

به این ترتیب بود که در طی قرن بیستم، به طبقه بندی اجرام کیهانی در یکی از این چند دسته اصلی پرداختیم. سیارات اجرام بزرگی هستند که به دور خورشید می‌چرخند. سیارک‌ها اجرام کوچکتری هستند که ظاهرا از سیارات جدا شده‌اند. دنباله دارها نیز کاملاً از سیارک‌ها متمایز هستند.

اما هر قدر دانش ما نسبت به فضا افزایش می‌یابد، درستی این دسته بندی با تردیدهای بیشتری روبرو می‌شود. در سال‌های دهه 1990 بود که تلسکوپ‌های پژوهشی برای نخستین بار اجرامی شبیه به خود پلوتو را در اطراف آن یافتند. به این ترتیب بود که پلوتو از فهرست سیارات خارج و جزو سیارات کوتوله قرار گرفت. اصلی‌ترین دلیل این تغییر نیز عدم وجود ناحیه مداری اختصاصی پلوتو بود.

 

همچنین سایر دسته بندی‌های نجومی نیز با تردیدهایی روبرو شد. هر قدر با دقت بیشتری به دنباله­دارها و سیارک‌ها نگاه کنیم، متوجه دشواری در تمایز میان آنها می‌شویم. اجرامی که شبیه به سیارک هستند، در ادامه خود دنباله‌ای باریک دارند و گویی یک دنباله‌دار هستند. همچنین مشاهده سیارات برون خورشیدی نیز بر ابهامات موجود در این دسته بندی افزود، زیرا سیستم موجود در این سیارات تفاوت‌های زیادی با طبقه بندی سنتی سیارات داشت.

 

مشاهده پلوتو از فاصله نزدیک یک بار دیگر این اصل مهم را به ما یادآور شد که اجرام کیهانی را همیشه نمی‌توان در قالب چند دسته مشخص طبقه بندی کرد، همچنان که این مساله در مورد حیات بر روی زمین نیز صادق است. در واقع در بسیاری از موارد می‌بینیم که نمی‌توان تمایز دقیقی بین اجرام و موجودات مختلف قائل شد.

 

واقعیت آن است که بین اجرام کیهانی، تمایز سفت و سختی که ما قائل می‌شویم وجود ندارد. به همین دلیل شاید بهتر باشد آن قدرها نسبت به این دسته بندی‌ها تعصب نداشته باشیم.

منبع

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا