تمامی منابع اینترنت معتبر نیست

به گزارش سیناپرس، طی سال های اخیر، علی رغم اینکه انسان در عصر ارتباطات زندگی کرده و صدها وسیله الکترونیکی و اپلیکیشن ما را با سایر افراد جهان مرتبط می کند اما بسیاری از ما ابزاری نداریم که ما را از نظر فرهنگی و عاطفی به یکدیگر پیوند دهد.

شاید تا سال هایی نه چندان دور، کودکان و بزرگترهای خانواده، گرد یکی از کهنسالان جمع شده و روایت های شفاهی فرهنگ خود را طی گفتگوهایی به ظاهر ساده، به نسل بعدی منتقل می کردند. معمولا کودکان نسل گذشته، شب های خود را با قصه های متعددی که مادربزرگ هایشان روایت می کردند به خواب رفته و در ذهنشان بسیاری از آداب و رسوم و باورهای فرهنگی چند صد ساله را به خاطر می سپردند. حال کمی با خود صادق باشیم. چند کودک در جهان امروز چنین تجربه نابی را دارد؟

داستان های سنتی اگرچه بسیار ساده و شیرین بودند اما نکات شگفت انگیزی را در دل خود پنهان داشتند . بخش هایی از یک فرهنگ کهن که به زبان داستانی روایت می کرد: چه کسی، چه کاری را در چه زمانی انجام داد و احتمالاً دلایل این رفتارها نیز در دل داستان روایت می شد. به گزارش سیناپرس، بسیاری از این داستان ها ریشه در حقایق و باورهای یک ملت داشتند که در قالب افسانه هایی شنیدنی، نکاتی کاربردی را به نسل بعدی منتقل می کردند.

این داستان ها و فرهنگ های سنتی به نوعی شکل دهنده خاطره جمعی یک ملت بود که آداب و رسوم و فرهنگ های خاص خود را داشته و آن ها را قادر می کرد به کمک این فرهنگ، منسجم تر بوده و با یکدیگر ارتباط بهتری برقرار کنند.

در بسیاری از این داستان ها و افسانه ها، ارزش های یک جامعه به‌عنوان توصیه هایی خوب منتقل می شد که امروزه در سراسر جهان به شدت کاهش یافته و در حال نابودی است. پیش از عصر اینترنت، این داستان ها می توانستند برای ارائه راهکار و پاسخ به انواع سؤالات مفید باشند.  

به گزارش سیناپرس، پژوهشگران به تازگی دریافته اند که این ویژگی فقط به انسان محدود نمی شود. زیست شناسان دریایی، رفتار شناسان جانوری و سایر محققان، دانش فرهنگی را در گونه های مختلف جانوری مستند کرده اند. بازگشت نهنگ ها به بخش هایی از دریا که یک نسل قبل آن را رها کرده بودند. میمون هایی که مهارت های شکار را به فرزندان خود منتقل می کنند و آموزش شکار و … همگی نه تنها بخشی از دانش عامیانه یک فرهنگ محسوب می شوند، بلکه کلید بقای موجودات زنده نیز به شمار می روند.

امروزه با گسترش دنیای اینترنت، تبادلات فرهنگی بین اعضای یک خرده فرهنگ یا جامعه بزرگتر به شدت محدود شده و بیشتر ما این کار را در مقیاس هایی کوچکتر انجام می دهیم. خانواده هایی که دور یک میز شام با هم گفتگو کرده و برخی موارد فرهنگی را تبادل می کنند.

مطالعات متعددی نشان می دهد که مردم جهان در گروه های سنی مختلف در هنگام مواجه شدن با یک سوال یا پرسش، به سایر افراد مراجعه نکرده و عمدتا تلاش می کنند پاسخ خود را از اینترنت بگیرند که این موضوع می تواند منجر به یافتن پاسخ هایی اشتباه شود زیرا تمامی منابع اینترنت معتبر نبوده و چه بسا نتایج یک وبلاگ می تواند به عنوان پاسخ پذیرفته شود که هیچ مبنای درستی نداشته باشد. در این میان زنجیره ارتباطی به هم خورده و افراد قادر به بحث، دفاع و تحلیل و آنالیز موارد نبوده و صرفا به صورت ماشینی یک پاسخ را دریافت کرده و آن را می پذیرند.

بدیهی است دسترسی به گوگل سبب شده که سؤالات ما با اطلاعات درست و نادرست ولی بسیار سریع تر و راحت‌  تر پاسخ داده ‌شوند. 

در این میان به باور بسیاری از کارشناسان جامعه شناسی، ما با حرکت در مسیری که منجر به نابودی فرهنگ هایمان می شود، زنجیره های ارتباط با خویشان را پاره کرده و تنها تر می شویم. طی دهه های گذشته بسیاری از فرهنگ ها، آداب، هنرها و موسیقی های محلی که پیوند دهنده اعضای یک جامعه بودند  رو به زوال رفته و انسان ها با یکدیگر غریبه تر شده اند. 
به گزارش سیناپرس، اینترنت هیچ واقعیتی جز خود نداشته و خردش فاقد ریتم است. به بیان دیگر اینترنت را می توان دریایی پر هرج و مرج از اطلاعات پراکنده دانست که انسان را در خویشتن خویش غریبه تر می کند. آگاهان فرهنگی باید تلاش کنند از این ابزار استفاده مناسب شده و کاربران بیاموزند که دسترسی به اطلاعات بی پایان اینترنت نباید به قیمت قطع ارتباط ذهنی و کلامی با سایر انسان ها و به صورت رو در رو شود.

گزارش: دکتر احسان محمدحسینی

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا