گنج هایی پنهان در دل سنگ ها

به گزارش سیناپرس، در مطلب قبلی اشاره کردیم که وجود درختان به هیچ عنوان نمی تواند نشانه ای برای گنج و دفینه باشد و اساسا درختی چند ده ساله نمی تواند نشانگر آثار چند قرنی محسوب شود. موضوع مهمی که باید به آن اشاره کنیم، رویکرد باستان شناسی به بررسی پوشش گیاهی منطقه است که به باستان شناسان در شناسایی آثار باستانی مدفون در دل خاک کمک می کند.

در پژوهش های علمی، معمولا از تصاویر هوایی استفاده شده و یکی از موارد متعددی که در این تصاویر هوایی مد نظر قرار گرفته می شوند، پوشش گیاهی است.

بیشتر بخوانید:

نشانه هایی از گنج در دل درختان!

در این بررسی ها پوشش گیاهی عمومی منطقه بررسی شده و با توجه به اینکه ساختار لایه های خاک در مناطقی که در زیر آن اثار معماری مانند دیوار و سازه ها وجود دارد به دلیل تراکم و تفاوت ساختار خاک، متفاوت است، باستان شناسان می توانند نشانه های وجود اثار معماری را در محوطه، مورد ارزیابی قرار دهند. به گزارش سیناپرس، این تفاوت ساختار پوشش گیاهی از منظر مشاهده کنندگانی که در سطح زمین هستند، امکان نداشته و تنها در تصاویر هوایی و به کمک آنالیزهای خاص علمی ممکن است.

سنگ ها و صخره ها

سنگ ها و صخره ها در طبیعت بسیار متنوع و فراوان بوده و همانطور که با تماشای ابرها در آسمان می توان هزاران شکل خیالی را مشاهده کرد، با تماشای ساختار صخره های یک کوهستان نیز امکان ترسیم خیالی انواع اشکال حیوانی، انسانی و … وجود دارد. به گزارش سیناپرس، به طور کلی نه در ایران و نه در هیچ جای جهان، باستان شناسان برای جستجوی آثار باستانی به دنبال شکل ظاهری مثلا یک شتر، شیر یا خرس در صخره ها نبوده و بیشتر به بررسی شواهد میدانی و اثار سطحی، مطالعه تصاویر هوایی، بازخوانی متون تاریخی و البته گمانه های آزمایشی تکیه می کنند.

در تاریخ معماری ایران تنها در دو دوره ماد و هخامنشی شاهد وجود معماری صخره ای و آن هم به شکل مقابری در دل صخره ها هستیم و در دوره های بعدی یعنی از عصر اشکانیان تا امروز، تاکید اصلی معماری ایرانی بر استفاده از خشت و آجر برای ساخت سازه های مورد نیاز است.

به طور کلی از منظر علم باستان شناسی، صخره ها و شکل ظاهری آن ها ارتباطی با آثار باستانی نداشته و باید به خاطر داشت که اگر شخصی در حالت خاص نیاز به مخفی کردن دارایی خود در محلی داشته، این موضوع به دلیل ضرورت فوری یک عامل تهدید کننده مانند جنگ و حملات غافلپگیرکننده بوده و در این شرایط فرد مورد نظر فرصتی برای جستجوی اشکال شیر و پلنگ در صخره ها نداشته و تلاش می کند در سریع ترین زمان ممکن دارایی غیر قابل حمل خود را در محلی دور از دسترس دشمن مخفی کرده و بگریزد.

بنابراین جستجوی اشکال موهوم به منظور رسیدن به آثار باستانی کاری بیهوده به شمار می رود. از سوی دیگر باید اذعان داشت که در دهه های گذشته شاهد کشف گنجینه هایی ارزشمند همچون آثار غار کلماکره در لرستان هستیم که به باور محققان، این آثار در پی حمله اسکندر به ایران در این محل مخفی شدند.

به گزارش سیناپرس، قطعا اگر  هر کسی به ساختار صخره های این منطقه دقت کند می تواند بر اساس تخیل خود ده ها شکل مختلف را دیده و تفسیر کند اما این اشکال هیچ ارتباطی به انتخاب این محل از سوی مخفی کنندگان این گنجینه نداشته و صرفا ماحصل دست طبیعت هستند. در روان شناسی آزمونی به نام رورشاخ وجود دارد که در آن مقداری جوهر روی یک صفحه کاغذ ریخته شده و آن را از وسط به دو قسمت تا می کنند. افراد مختلف با دیدن این صفحه می توانند اشکال متعددی را مشاهده کنند که در واقع وجود نداشته و ماحصل ذهن آن هاست.  در مورد اشکال صخره ها و ارتباط آن ها با گنج نیز احتمالا گنج یابان دچار چنین تصوراتی شده اند.

 ادامه دارد…

دکتر احسان محمدحسینی- پژوهشگر، باستان شناس

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا