کتاب هرمنوتیک پزشکی و پدیدارشناسی سلامت منتشر شد

 کتاب «هرمنوتیک پزشکی و پدیدارشناسی سلامت: گام‌هایی به سمت فلسفه طبابت» جدیدترین اثر ترجمه دکتر ناصر مومنی است. این پژوهشگر فلسفه که پیش از این در خصوص سلامت و پدیدارشناسی آثار دیگری نیز ترجمه کرده است، این بار با اثری از فردریک اسونوس، به استقبال علاقه‌مندان فلسفه پزشکی آمده است.      

کتاب هرمنوتیک پزشکی و پدیدارشناسی سلامت (با ‏عنوان اصلی:  the Hermeneutics of Medicine and the Phenomenology of Health: Steps Towards a Philosophy of Medical Practice) به سه بخش کلی «مواجهه بالینی»، «پدیدارشناسی سلامت و ناخوشی» و «هرمنوتیک پزشکی» تقسیم می‌شود.‬

نویسنده کتاب با ایده‌ ای جسورانه، فلسفه‌ی مارتین هایدگر را (که به دشواری معروف است) به عنوان پایه‌ای برای فلسفه‌ پزشکی به کار برده است. ایده‌ ای که این فیلسوف سوئدی ابتدا در تز دکترای خود و سپس در این کتاب طی جرح و تعدیل‌های فراوان تلاش کرده به آن جامه‌ی عمل بپوشاند.
در بخشی از کتاب آمده است:

ما در طول سه دهه‌ اخير اين قرن، شاهد تولد مجدد تدريجی فلسفه در پزشکي بوده‌ايم. ظاهرا اجماعي کلي در حال شکل‌ گيري است که پزشکی نمی تواند تمامی مسائلش را با کمک علم تجربی حل کند، بلکه ترجيحا نيازمند رويکردی نظري است که متاملانه‌ تر باشد، رويکردی که بتواند توسط فلسفه و ديگر رشته‌های موجود در زمينه‌ گسترده‌ علوم انساني پزشکي تدارک ديده شود.

بارزترين مثال اين مورد علاقه‌ي روزافزون به اخلاق پزشکي است، که نه با پرسش از اين که امروز و فردا با مجموعه‌ شعله‌ور شونده‌ دانش و فناوري‌های پزشکی، به خصوص در پرتو منابع محدود موجود در بخش مراقبت‌ بهداشت چه مي‌توان کرد، بلکه با چه بايد کرد سروکار دارد. 

قرار است از ورای خواندن این کتاب بفهمیم نویسنده چه نظری در مورد سوال «پزشکی چیست؟»  دارد، و به ارزش پديدارشناسي و هرمنوتيک وقوف پیدا کنیم. قرار است جنبه‌های «غيرعلمی» پزشکی به جای اين که به عنوان بخشي بيمار گونه از قلمرو «هنر پزشکی» طبقه بندی شوند ،نقش مرکزي در عمل پزشکي ایفا کنند.»

ادعای اسونوس این است که پزشکی نباید به شکل یک سرهم بندی از تئوری های علمی و تکنولوژی‌ها دیده شود که در یک موقعیت بالینی گردآوری شده‌اند، بلکه پزشکی باید به عنوان یک عمل شفابخش شناخته شود که هسته‌ مرکزی آن را ملاقات بین دو انسان تشکیل می دهد؛ پزشک و بیمار.
این ایده البته جدید نیست، اما بسیار خوب در این کتاب تبیین شده است. وی در ادامه مسئله‌ی اصلی فلسفه پزشکی را تحلیل بهتر زیستن و ناخوشی می‌پندارد نه تحلیل بیماری.

در بخش دوم کتاب، نویسنده پدیدارشناسی تجربیات زیسته از بیماری را ارائه می‌دهد که بر اساس توصیفات بالینی است. اسونوس فیلسوفی نبوده که به نشستن پشت تلی از کتاب‌ها و غور در عالم اندیشه اکتفا کند. بلکه در مواجهات بالینی پزشک و بیمار حضور مکرر یافته تا نظریات و استدلال‌های خود را طبق این تجربیات دست اول سامان دهد.

طبق نظر هایدگر انسان به این جهان افکنده شده است و باید راهی برای هماهنگی در این جهان بیابد، چون جهان هیچ وقت به تمامه جهان او نخواهد بود و همیشه افراد دیگری در این جهان خواهند بود و جهان فی‌ نفسه در مغایرت با فهم او خواهد بود.

به نظر اسونوس این هماهنگی با جهان آن وقتی که فرد بیمار می‌شود در هم می‌شکند. و این وضعیت جدید، روزمره زیستن بیمار را به یک تلاش مجاهدانه تغییر می‌دهد. که البته چیزی بیش از یک وضعیت گذراست. همه‌ی ما گاهی نسبت به جهان اطراف خود دچار منگی می‌شویم که گذراست. اما در مورد فرد بیمار این وضعیت پایداری بیشتری دارد. مفاهیمی برای ارتباط پزشک و بیمار در بخش سه کتاب بیان شده‌اند، جایی که ملاقات پزشکی به عنوان یک هرمنوتیک ویژه‌ی بالینی تحلیل می شود.

در این بخش کتاب نویسنده از هایدگر فراتر می‌رود و هرمنوتیک گادامر را به کار می‌برد تا نشان دهد تا زمانی که پزشک و بیمار به یک تفاهم از مسئله‌ی بالینی نرسند، برای بیمار بسیار سخت خواهد بود که فهم خود را از این موقعیت تغییر دهد و به آن هماهنگی با جهان برسد.

در پایان کتاب اسونوس نه تنها یک قرائت برجسته از برخی از مفاهیم اصلی فلسفه هایدگر بیان می‌کند، بلکه این مفاهیم را در یک بازاندیشی بسیار پایه‌ای برای فلسفه‌ پزشکی سلامت و بیماری به کار می‌برد. این کتاب بدون شک مهم‌ترین اثر این چند سال در زمینه‌ی رویکرد پدیدارشناسانه و هرمنوتیک به فلسفه پزشکی است .

دکتر پیمان فروغی، متخصص بیماری‌های داخلی، عضو گروه فلسفه پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تبریز
 

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا