دولت نیازمند نظام و ساختار برنامه‌ریزی فرهنگی است

علی‌اصغر تقوی؛نویسنده و مترجم در گفتگو با سیناپرس درباره تاثیر رئیس جمهوری جدید بر هنر و ادبیات عنوان کرد: آنچه در قانون اساسی ما به عنوان اختیارات ریاست‌جمهوری مشخص شده است، چه در حوزه برنامه ریزی و مدیریت برنامه و بودجه کشور یا همان مدیریت راهبردی و کلان اقتصادی و چه در حوزه سیاست‌گذاری و تصمیم سازی برای اداره امور جامعه، همه به نوعی در ارتباط با موضوع فرهنگ و هنر است و البته بر ادبیات و هنر ما نیز تاثیر خواهد داشت. مثلاً چنانچه در آینده نزدیک شاهد حضور یک رییس‌جمهوی باشیم که در حوزه برنامه ریزی اقتصادی کشور دچار یک نقصان و ضعفی در دیدگاه های اقتصادی باشد، این بر وضعیت معیشت مردم اثرگذار است و بالاخره هنر و ادبیاتی که در یک جامعه ضعیف اقتصادی شکل می گیرد قطعاً متأثر از همان وضعیت اقتصادی است.

وی با بیان این که باورمان این است که هنر و ادبیات حوزه تبادل معناست و معنا برای جابه‌جایی و تبادل از کسی و یا چیزی اجازه نمی گیرد، اظهار‌ کرد: رفتارهای هنری و فعالیتهای حوزه هنر و ادبیات و به خصوص در حوزه خلق آثار ادبی و هنری، به مجرد شکل گیری در ذهن خالق اثر در حقیقت به دنیا آمده و خلق میشود، بی آنکه بخواهد از کسی مجوزی گرفته باشد، از این حیث نظم و برنامه‌ریزی در حوزه فرهنگ و هنر یک مسأله حل نشده است، زیرا که رفتار و عمل هنری یک امر غیرقابل پیش‌بینی است. در حقیقت فعل، عمل و رفتار هنری سر صحنه و در آن واحد شکل گرفته و ممکن است متفاوت از همه برنامه‌ریزی ها و هدایت ها و کنترل کننده ها شکل گرفته و جامعه را با خود به پیش ببرد.

او در ادامه تاکید کرد: بهتر است که کاندیدای ریاست جمهوری هم بداند که فرهنگ، هنر و ادبیات از آنجایی که زیرساخت‌های جامعه هستند، مردم و افراد را به دنبال خود می کشند و می برند. امروزه به لطف فضای مجازی مقوله هنر و ادبیات اثرگذارتر شده و کارکردهای اجتماعی بیشتری یافته است. هنر به جهت برخورداری از زیبایی‌های ذاتی اش تا حدی در منظر مردم خوش نشسته است که در یک فتح الفتوح دیگری حوزه‌های مختلف اجتماعی و سیاسی را نیز درنوردیده است.امروزه سخن از هنر سیاست و هنر سیاست گذاری و هنر تدبیر امور عامه مردم چه در پارادایم های جدید علوم انسانی و چه در میان آحاد جامعه، خود گواه دیگری بر این مهم است.

این مترجم ضمن اشاره به این که آنچه پیشتر اشاره شد  دلیلی بر فرار بودن و نظم ناپذیری امور هنری و ادبی در چارچوب اختیارات ریاست‌جمهوری و دولت بود، اظهار کرد: اما باور شخصی و کارشناسی من چیز دیگری است. من می گویم؛ اگر چه برنامه ریزی یک امر مدرن بوده  و در مقابل هنر و ادبیات یک مقوله سنتی است به گونه‌ای که هر برنامه‌ای معطوف به آینده و هر هنر و ادبیاتی ریشه در تاریخ داشته و نیازمند یک گذشته و تاریخچه ای است، اگرچه هر سیاستی برای اداره امور هنری و ادبی یک ملت بر اساس آنچه گفته شد، ناقص و عاجز است، اما با این وجود باز هم ما ناگزیر از برنامه‌ریزی برای فرهنگ، هنر و ادبیات هستیم.

وی افزود: حالا که رییس‌جمهور و دولت‌ها ناگزیر از برنامه‌ریزی برای این مهم هستند، بهتر است به یک نقص عمومی و اصلی در نظام برنامه‌ریزی و اداره امور فرهنگی و هنری در کشور اشاره کنم. در کشور سالهاست که سخن از برنامه ریزی فرهنگی می شود در حالی که آنچه در نهایت انجام می شود برنامه‌ریزی فرهنگی نیست بلکه یک برنامه‌ریزی برای فرهنگ و هنر است. آنچه که در درون دولت ها در هر جای دنیا که باشند به آن نیازمندیم، نظام و ساختار برنامه‌ریزی فرهنگی است، نه برنامه‌ریزی برای فرهنگ و هنر و ادبیات.

این نویسنده همچنین گفت: آنچه که سالهاست در دولت ها پیگیری می‌شود از عهده امور عمومی کارکنان همین ساختار سازمانی ناقص و معیوب هم به سختی برمی آید. من سالها پیش در مقاله‌ای با عنوان از برنامه‌ریزی فرهنگی تا برنامه ریزی برای فرهنگ از یک ضرورت اصلی و اساسی در نظام برنامه‌ریزی و اداره امور کشور پرده برداری کرده ام. آنچه از آن به نظام برنامه‌ریزی فرهنگی یاد می کنیم در حقیقت در عملکرد کشورهای توسعه‌یافته و نگاه آنها به ادبیات و هنر و فرهنگ ملت هایشان مشهود است. امروز شایسته ملتی با این همه تاریخچه ادبی و هنری و غنای فرهنگی نیست که همچنان بیشترین مصرف هنر و ادبیات دست چندم کشورهای بیگانه را داشته باشد. آنچه گفته می شود جنبه آماری و ارقامی نداشته بلکه بواسطه مشاهدات شخصی و نیم نگاهی به بازار مصرف ادبی و هنری است که جا دارد پژوهشگران این حوزه ارزیابی هایشان را از وضعیت موجود به کاندیداهای ریاست‌جمهوری ارایه دهند.

او با مطرح کردن این که آنچه آرزوی ما برای تحقق در انتخابات ریاست جمهوری است، موفقیت یک رییس جمهوری است که در حوزه فرهنگ و هنر کلان نگر باش، بیان کرد: یعنی اینکه قا‌‌ئل به نظام برنامه‌ریزی فرهنگی باشد، این برای یک جامعه‌ای که به دنبال تمدن نوین است عیب و نقصان غیر قابل اغماضی است که در همان حالی که معترض به ضد فرهنگ ها در جهان است، خود از واردکنندگان و متاسفانه از حامیان ادبیات و هنر دست چندم همان عناصر باصطلاح نامطلوب باشد.

 وی در ادامه گفت: وقتی می گوییم حامیان یعنی اینکه ما می شویم ماشین ترجمه یک سری آثار نه چندان مفید سایرین، یعنی که می شویم بازار مصرف آنها، اینها چیزهایی است که آثار خودش را در سالهای بعد نشان خواهد داد، وضعیت برای ریاست جمهوری آینده وضعیت هشدار است. بنابراین ریس جمهور منتخب که بخواهد به حال هنر و ادبیات این مرز و بوم مفید باشد، باید یک انسان باورمند و معتقد به ساختار و نظام برنامه‌ریزی فرهنگی در همه امور اعم از اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و هنری باشد. چیزهایی که به بیانی دیگر در کلام بزرگان نظام و رهبری فرزانه انقلاب اسلامی به کرات در سالیان گذشته در چارچوب نظام پیوستار فرهنگی و مباحثی از این دست، به مسولان امر گوشزد شده است.

تقوی ادامه داد: ادبیات و هنر ما و به تبع آن هنرمندان، نویسندگان و بطور کلی جامعه ادبی و هنری ما، امروزه مبتلابه مسائل و مشکلات عدیده ای است که یکی از آن جمله مسأله برنامه‌ریزی بود که در ارتباط با دولت و ریاست جمهوری در پاسخ به سوال اول بصورت مستوفی به آن پرداخته شد.

او معیشت و ساختار اقتصاد فرهنگ‌ و هنر را مغفول دانست و گفت: مسأله اقتصاد فرهنگ و هنر امروزه علیرغم اینکه در جهان مبحث تازه و نویی است، یک دغدغه اصلی و اساسی برای اداره‌کنندگان امور سیاسی و امور عمومی مردم جهان است. مبحثی که جدا از پیشرفتش در میان پارادایم های جدید علوم انسانی کرسی های علمی قابل توجهی را در جهان به خود اختصاص داده است. آنچه از آن سخن می گوییم قابل مقایسه با چند آزمون و خطای مسئولان فرهنگی و هنری در بحث حل مشکلات هنرمندان نیست، بلکه سخن از ایجاد ظرفیت‌های اساسی و ملی بر پایه‌ی داشته‌ها و سوابق فرهنگی و هنری ملتی است که آثار و صنایع فرهنگی، هنری و ادبی اش روزگاری است که جهان را به شگفتی واداشته است.

وی همچنین بیان کرد: ظرفیت‌ها و قابلیت‌هایی که می‌توانست در همین دوران تحریم های سخت اقتصادی در صورت وجود دانش و بینش لازم در ساختارهای فرهنگی ما، کار را برای عبور از بحران بسیار ساده و آسان‌تر کند. بدون هیچ‌گونه واهمه و تردیدی می‌توان گفت سخن به گزافه نگفته ایم اگر بگوییم حسن ظن رییس‌جمهور منتخب به دو مقوله نظام برنامه‌ریزی فرهنگی و مسأله اساسی اقتصاد فرهنگ و هنر به تنهایی می‌تواند مقدمات آینده روشن، نه تنها برای جامعه ادبی و هنری بلکه به فراخور آن، همه‌ی آحاد جامعه را فراهم نماید.

علی اصغر تقوی در پایان گفت: بنابراین منتخب ریاست جمهوری آینده با اهتمام و حسن ظن به این امور، نه تنها نسبت به پیشرفت در حوزه هنر و ادبیات موثر خواهد بود، بلکه خواهد توانست بیشترین منافع را برای آحاد ملت از این حوزه برداشت کند.

گفتگو:فاطمه میرغیاثی

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا