اثرات برنامۀ درسی پنهان، کجا آشکار می‌شود؟!

سیستم های آموزشی مختلف از دبستان گرفته تا دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی، علاوه بر برنامه درسی رسمی و صریح خود که دارای اهداف، محتوا، روش های تدریس و شیوه های ارزیابی مصوب می باشند، دارای نوع دیگری از برنامه های درسی و آموزشی هستند که اصطلاحا برنامه درسی پنهان نامیده شده و از آن با عناوین دیگری نظیر برنامه درسی ضمنی، پیش نشده و غیرعلمی نیز یاد می شود. این برنامه ها می توانند بسته به نوع خود، آثار و پیامدهای منفی یا مثبتی بر روی میزان یادگیری، نگرش و همچنین رشد رفتاری و شخصیتی فراگیران از خود بر جای گذارند.

برنامه درسی پنهان می تواند از طریق سیستم آموزشی و تحصیلی، محیط اجتماعی و حتی ابعاد ملموس و فیزیکی محیط نظیر نوع و شکل ساختمان مدرسه و دانشگاه، یادگیرندگان را تحت تاثیر قرار دهد. شاید بتوان گفت سلطه پذیری اساتید و معلمان، یادگیری تملق و تاثیرگذاری بر آموزگاران جهت کسب نمره، در حکم مهم ترین آثار برنامه درسی پنهان مطرح باشد. آثار و تبعات ناشی از وجود برنامه درسی پنهان، ایجاد حس رقابت منفی بین فراگیران، انقیاد و سلطه پذیری آن ها، ارزش گذاری ترجیحی دروس و مخدوش شدن قدرت ابتکار و خلاقیت آنان می باشد.

در همین راستا و به منظور بررسی چنین برنامه های درسی و آثار پنهان و ضمنی روش های تدریس، شیوه های ارزیابی، ویژگی های رفتاری و شخصیتی اساتید، فضای کالبدی و فیزیکی دانشگاه، قوانین و مقررات آموزشی و تفکر انتقادی بر دانشجویان، پژوهشگرانی از دانشگاه کاشان و دانشگاه فردوسی مشهد مطالعه ای را به انجام رسانیده اند که نتایج آن اخیرا در مجله علمی پژوهشی «توسعه آموزش در علوم پزشکی» دوره 8 شماره 18 منتشر گردیده است.

در این پژوهش کاربردی که به روش مقطعی انجام گردیده، 425 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی کاشان از رشته های پزشکی، پرستاری و مامایی، بهداشت و پیراپزشکی، از طریق پرکردن پرسش نامه های علمی مربوطه مشارکت داشته اند.

بنا بر نتایج به دست آمده ، دانشجویان رشته های علوم پزشکی اعتقاد دارند که سه متغیر اصلی شامل فضای فیزیکی و کالبدی دانشگاه، ویژگی های رفتاری و شخصیتی اساتید و بالاخره شیوه های ارزشیابی به کارگرفته شده توسط آن ها با اثرگذاری خود در قالب برنامه های پنهان، یادگیری، عملکرد تحصیلی و نحوه نگرش آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد.

نتایج پژوهش نشان می دهد که بنا بر تاکیدات دانشجویان، در طراحی و ساخت محیط های آموزشی، ابعاد هنری و زیبایی شناختی مورد توجه چندانی واقع نشده است. نحوه چیدمان صندلی ها در کلاس درس به صورت ستونی و پشت سر هم، مشارکت دانشجویان را در جریان آموزش کاهش داده و روحیه سکون و پذیرندگی را به دانشجویان القا می نماید. همچنین فضای کلی کلاس های درس و حضور تعداد زیاد دانشجو در آن ها، انگیزه یادگیری را کاهش داده و غالبا در چنین فضایی دانشجویان در مقابل استاد احساس انفعال می کنند.

از سوی دیگر، یافته های این مطالعه حاکی از آن است که ویژگی های رفتاری و شخصیتی برخی از اساتید به گونه ای است که تعامل مثبت و سازنده ای میان آن ها و دانشجویان شکل نمی گیرد. الگوی ارتباطی آن ها غالبا خشک و رسمی است و به جز مسائل مرتبط با مشکلات درسی، ارتباط و تعامل دانشجویان با آن ها کم است. در نتیجه میزان اثرگذاری اساتید بر روی ویژگی های رفتاری، اخلاقی و شخصیتی دانشجویان ناچیز می باشد.

نکته دیگری که از نتایج این تحقیقريال قابل ذکر می نماید آن است که نحوه و شیوه های ارزیابی اساتید رشته های مورد مطالعه، عملا به گونه ای است که دانشجویان را مجبور به یادگیری حفظی و طوطی وار می نماید. در ارزشیابی ها غالبا تنها نمره پایانی ترم و نه فعالیت های طول ترم ملاک اصلی بوده و از شیوه های ارزشیابی چندگانه برای بررسی عملکرد دانشجویان استفاده نمی شود.

بدیهی است موارد و یافته های مورد بحث، نتایج مطلوب و مثبتی برای یک نظام آموزش دانشگاهی  به حساب نمی آید. از این رو بنا بر اظهار مجریان این پژوهش، برنامه ریزان و مجریان آموزش های پزشکی و رشته های دیگر باید در طراحی و اجرای فعالیت های مختلف خود، نسبت به حوزه برنامه درسی پنهان، آگاهی لازم را داشته تا اقدامات آن ها از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار باشد.

منبع: امینی، م.، تمنایی فر، م. و ماشاالهی، ز. 1394. بررسی برنامه درسی پنهان از دیدگاه دانشجویان رشته های علوم پزشکی کاشان. مجله توسعه آموزش در علوم پزشکی، دوره 8، شماره 18، ص‌ص 13-1

لینک منبع

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا