انیمیشن روح روایت گر غفلت از زمان حال است

به گزارش سیناپرس، در نشست «زندگی از منظر انیمیشن روح ( SOUL)» مطرح شد که نوع نگاه کارگردان در انیمیشن روح اگزیستانسیالیستی هایدگری است چون امر زیبا برایش مهم نیست. همانطور که برای هایدگر امر زیبا مطرح نیست بلکه او هنر را امری برای رسیدن به آگاهی می داند، در این انیمیشن نیز این نوع نگاه دیده می شود.

محمدحسن بادامچی در ابتدای این نشست عنوان کرد: مهمترین مساله ای که انیمیشن روح مطرح می کند و چالش هایی که شخصیت های اصلی داستان با آن درگیر هستند، در سکانسی مشخص است که جو گاردنر متوجه می شود که چقدر جزئیات روزمره زندگی دارای اهمیت است؛ این مساله، موضوعی است که ما نیز درگیر آن هستیم. البته می توان نام آن را «غفلت از زمان حال» گذاشت که انیمیشن روح آن را به خوبی گوشزد می کند.

بادامچی افزود: به طور کلی می توان گفت که کل زندگی بشر از زمانی که با عقلانیت مواجه شدیم که در یونان باستان با فلسفه به وجود آمد تا اکنون، در چالش با نظم پیشین قرار داریم که در زندگی سنتی و مدرن نیز دیده می شود. درواقع مجموعه ای از علل و عوامل متافیزیکی و معرفتی را پیش فرض می گیریم و سعی می کنیم خودمان را با آن ادغام کنیم.

او همچنین عنوان کرد: به واقع نظم پیشینی را که در گذشته وجود دارد را شناسایی می کنیم و بعد خودمان را درون آن قرار می دهیم. این ساختار، زنجیره ای را ایجاد می کند که از جایی شروع شده و گذشته و آینده را به یکدیگر وصل می کند و گمان می کنیم در این صورت است که جهان را معنادار می کنیم؛ اما تمام این ساختار ضد زمان است.

وی با اشاره به این که در این دو هزار سال از زمان ارسطو تاکنون، انرژی مردم صرف این شده که بتوانیم خود را درون این نظم پیشین جای دهیم،‌ تصریح کرد: تمام انرژی علما و اندیشمندانی چون هگل و غیره صرف شناسایی این نظم ازلی و ابدی شده است. اصولا نیز تلاش بر این بوده تا ما را درون آن قرار دهند؛ اما این ساختار زمان حال را نابود می کند از این رو سیستم ویرانگر انسان نیز هست.

محمد حسن بادامچی در پایان سخنان خود گفت: ارسطو مطرح می کند که تمام سیستم به دو بخش تقسیم می شود؛ یکی کسانی که عقول کامل هستند همچون مردان و گروهی که عقول ناقص هستند همچون زنان. اما اکنون و در این انیمیشن چرخشی رخ می دهد که چرخش از نظر به عمل، از روح به بدن و از زمان متافیزیکی به زمان حال را شامل می شود؛ همه اینها نیز در نهایت به چرخش زنانه منتهی می شود. در اینجا می توان بار سنگین گذشته و آینده را زمین گذاشت و برای اولین بار زمان حال را کشف کرد.

ایده انیمیشن روح شرقی است

ابوطالب صفدری با توضیح درباره شخصیت های اصلی داستان جو گاردنر و روحی به نام ۲۲ اظهار کرد: این دو نقطه مقابل هم هستند و نهایتا به یکدیگر کمک می کنند. درواقع روح به گاردنر نشان می دهد که اگر نقطه نگاه خود را تغییر دهد از حالت تکرار خارج می شود. بازنمایی گاردنر بازنمایی موقعیت تک تک ما انسان هاست.

وی افزود: در مقابل ۲۲ از تجربه کردن می ترسد که به نظر من استعاره ای است از این که معرفت آن چیزی نیست که در مدارس و دانشگاه به ما آموزش داده می شود. به واقع نیازی نیست به طور تئوری مسائل را توضیح دهند بلکه باید عملی آن را نشان داد یا در تجربه زیسته فراگرفت همچون ۲۲ که پس از ورود به زمین و تجربه برخی موارد ترسش می ریزد.

او همچنین تصریح کرد: انیمیشن روح و ایده های آن شرقی است؛ راه حلی که ادیان شرقی و روانکاوی های اگزیستانسیال ارائه می دهند بازگشت به ذهن آغازگر است که درواقع راه حل هر دو کاراکتر این انیمیشن نیز هست. منظور از ذهن آغازگر، ذهن خالی و رها از عادات همیشگی است، ذهنی آماده برای پذیرش؛ بهترین توضیح آن نیز ذهن کودکان است.

ابوطالب صفدری گفت: به واقع با تغییر نگاه به مسائل ساده، جذابیت بیشتری پیدا می کند. برای دست پیدا کردن به ذهن آغازگر باید نگاه خود را از نگاه معطوف به هدف، به نگاه معطوف به مسیر و راه تغییر دهیم و از لحضه زندگی لذت بریم؛ این نوع نگاه زنانه است. همچنین روش دیگر، زیستن است و البته زیست تکنولوژیک، حالت آغازگری را از بین می برد که اکنون بسیار دیده می شود.

فهم انسان در میانه امر کلی و جزئی صورت می گیرد

علی الماسی‌ زند از دیگر میهمانان این نشست با اشاره به این که انیمیشن روح خوش ساخت است، تاکید کرد: این انیمیشن گروه بازی گردانی، گروه نویسندگی و غیره دارد و این موارد نشان از اهمیت حضور چنین گروه هایی در ساخت اثر دارد. به نظر من دست کارگردان در انیمیشن درام باز است و به همین دلیل است که مورد توجه قرار می گیرد.

او در ادامه بیان کرد: همچنین در این انیمیشن و در نوع نگاه کارگردان نوعی جبر وجود دارد. اگر توجه کنید قبل از تولد و بعد از مرگ انسان نوعی جبر دیده می شود و در این میان نیز مسیر و راه قرار دارد. انیمیشن روح نیز با جبر آغاز و با جبر پایان می یابد.

وی با اشاره به این که کارگردان برای بیان سخنان خود از هنر بهره گرفته است، عنوان کرد: نوع نگاه کارگردان در انیمیشن روح اگزیستانسیالیستی هایدگری است چون امر زیبا برایش مهم نیست. همانطور که برای هایدگر امر زیبا مطرح نیست بلکه او هنر را امری برای رسیدن به آگاهی می داند، در این انیمیشن نیز این نوع نگاه دیده می شود.

علی الماسی‌ زند ضمن بیان این که چون کارگردان می خواهد راجع به زندگی صحبت کند از هنر استفاده می کند در پایان گفت: هنر در اینجا نماد گفت و گو است و این انیمیشن می گوید زندگی در دیالکتیک بین مرگ و زندگی کردن است؛ گفت و گوی میان امر کلی و جزئی در این انیمیشن مطرح است. فهم انسان در میانه امر کلی و جزئی صورت می گیرد و دیالکتیک زنانگی و مردانگی یا همان امر کلی و جزئی گره داستان این انیمیشن را باز می کند و در واقع این هنر است که ما را با حقیقت امور آشنا می کند.

گزارش:سیده فاطمه میرغیاثی

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا