ارتباط بین چربی گردن و مشکلات قلبی

به‌طور سنتی، تجمع بافت چربی احشایی یا چربی عمقی یکی از عواملی است که به‌شدت با خطر ابتلاء به بیماری‌های قلبی و التهاب مزمن در انسان مرتبط است. بااین‌حال، این ارتباط تثبیت‌شده محققان را وادار کرده است تا حدی از مطالعه سایر رسوبات چربی و ارتباط بالینی / بیولوژیکی آن‌ها غافل شوند.

ماریا خوزه آریاس تیلز، یکی از محققان این تحقیق در UGR اظهار کرد: نتایج چندین تحقیق نشان داده است که تجمع چربی در گردن نسبت مستقیم با افزایش وزن یا چاقی دارد و الگوهای خاص تجمع چربی بر اساس جنسیت را توضیح می‌دهد.

در حقیقت، تجمع بیشتر چربی در بعضی از قسمت‌های بافت گردن به‌ویژه در قسمت‌های عمیق‌تر با احتمال بیشتر خطر ابتلاء به کاردیومتابولیک ارتباط دارد.

آریاس تیلز می‌گوید: «شواهد جمع‌آوری‌شده تا به امروز بر اساس آزمایش‌های انجام‌شده بر روی بیماران مبتلابه تومورهای خوش‌خیم، بدخیم یا سایر بیماری‌های مزمن است و باید بررسی کرد که آیا می‌توان آن را به بزرگسالان نسبتا سالم تعمیم داد.»

این مطالعه بخشی از پروژه ACTIBATE (فعال کردن بافت چربی قهوه‌ای از طریق ورزش) است. این تحقیق به سرپرستی جاناتان رویز رویز انجام شد و نتایج آن در مجله بین‌المللی چاقی منتشرشده است.

نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که تجمع چربی در گردن (اندازه‌گیری شده با اسکن توموگرافی رایانه‌ای) و همچنین توزیع آن در قسمت‌های مختلف با خطر بیشتر ابتلاء به کاردیومتابولیک و وضعیت التهابی بالاتر در بزرگسالان جوان (صرف نظر از مقدار چربی کل و احشایی) مرتبط است. علاوه بر این، محققان مشاهده کردند که این تجمع چربی در گردن به‌اندازه تجمع چربی احشایی عاملی قدرتمند در پیش‌بینی خطر کاردیومتابولیک و وضعیت التهابی بخصوص در مردان است.

فرانسیسکو میگوئل آکوستا مانزانو، از محققان اصلی تحقیق اظهار کرد: «بنابراین، این نتایج بر لزوم تحقیقات بیشتر در مسیر جدید، برای درک بهتر اثر تجمع چربی در قسمت بالاتنه (ازجمله گردن) و عواقب بالینی آن، به‌ویژه درخطر ابتلاء به بیماری قلبی و التهاب تاکید می‌کند.»

وی در ادامه افزود: ما هنوز کارهای زیادی باید انجام دهیم. ما باید بافت چربی گردن را با عمق بیشتری بررسی کنیم تا نقش بیماری‌زایی آن را در چاقی و بیماری‌های متبط و همچنین اهمیت بیولوژیکی آن درک کنیم. همچنین دانش کمی در مورد ویژگی‌های ریخت‌شناختی یا ویژگی‌های مولکولی سلول‌های چربی موجود در این رسوبات داریم و در این زمینه نیازمند مطالعات اساسی هستیم. با افزایش دانش خود در مورد این رسوبات، می‌توانیم تعیین کنیم که آیا مداخلات خاص (به‌عنوان‌مثال ورزش بدنی و یا مصرف کالری محدود) می‌تواند به کاهش تجمع چربی در گردن (و همچنین چربی کل) کمک کند و  آن‌ها را ازنظر بالینی پیاده‌سازی کنیم.

بیماری کاردیومتابولیک اولین بار توسط محققی به نام پسکاتلو در مقالات فیزیولوژی مطرح شد. وی مجموعه‌ای از بیماری‌ها شامل فشارخون بالا، سطح غیرطبیعی چربی خون، بالا بودن میزان انسولین خون و عدم تحمل گلوکز که درنهایت منجر به بیماری قلبی – عروقی و دیابت نوع ۲ می‌شوند را به‌عنوان بیماری‌های کاردیومتابولیک توصیف کرد.

منبع:ایسنا

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا