آيا نسل یوزپلنگ های آسیایی حفظ می شود؟
يوزپلنگ آسيايی با نام علمی )Acinonyx jubatus venaticus) يکي از نادرترين گربه سانان جهان است که زمانی در اکثر مناطق دشتی غرب آسيا می زيست، اما امروز بيش از دو دهه است که ايران آخرين پناهگاه آن در دنيا به شمار می رود.
به گفته کارشناسان به دلیل وسعت و پراکنش زیستگاه های یوز، جمعیت و نسبت جنسی و پراکنش یوزها دقیقا مشخص نیست، اما اگر بخواهیم به همین آمار فعلی اکتفا کنیم جمعیت یوزها بین ۳۰ تا ۴۰ قلاده عنوان شده است.
خبرگزاری سینا این بار سراغ وحید زمانی، عضو هیات علمی گروه محیط زیست دانشگاه کردستان و پژوهشگر حیات وحش، رفته و از او درباره آخرین وضعیت يوزها، سوال پرسيده است.
کارشناسان حیات وحش چه عواملی را موجب کاهش جمعیت یوزها می دانند؟
عوامل انسانی در کاهش جمعیت سالیان اخیر نقش اصلی را ایفا می کنند. تخریب زیستگاه و شکار غیر قانونی طعمه های عوامل اصلی هستند. تخریب زیستگاه از طریق تغییر کاربری سرزمین، جاده سازی در زیستگاه های یوز و حضور دام و سگ گله بیشترین لطمه را به جمعیت یوزها وارد کرده اند.
از سال ۲۰۰۱ میلادی (۱۳۷۴) تا سال ۲۰۱۶ میلادی (۱۳۹۵) حدود ۱۳ مورد تصادف جادهای رخ داده که در نتیجه آنها ۱۹ فرد یوز در جادههای استانهای سمنان، یزد و جنوب خراسان تلف شدهاند. ضمن اینکه از سال ۹۰ به بعد تنها در جاده عباسآباد، ۳ یوز در اثر تصادف تلف شدهاند. مجموع تلفات توران از سال ۹۰ به بعد، ۱۰ فرد بوده که ۷ تای آنها توسط سگ گله و ۳ فرد در جاده تلف شدهاند.
سگ های گله مستقیم و در مواردی با هدایت چوپان ها به صورت گروهی به یوزها و توله هایشان حمله می کنند و تلفات سنگینی وارد می کنند در تمامی زیستگاه های یوز به ویژه سمنان سگ های گله به همراه گله های دام در زیستگاه های یوز حضور دارند و عرصه را بر این گربه سان تنگ کرده اند.
آثار ناخوشایند حضور دام به این ختم نمی شود آبشخورهای زیستگاه ها در اشغال دام و سگ اهلی است و یوزها باید کیلومتر ها در جستجوی منابع آبی بتازند اگر هم آبشخورو چشمه ای نصیبشان شود باید ریسک آلودگی به بیماری های مشترک دام را تقبل کنند.
سگ گله در رقابت غیر مستقیم هم طعمه های یوز را از پا در می آورد و زیستگاه مطلوبیت کافی برای یوزها را در حضور سگ های بیشمار گله از دست می دهد.
شکار غیر مجاز طعمه های یوز از جمله آهو، قوچ و میش و خرگوش نیز مزید بر علت است و کاهش تراکم طعمه ها در پارک های ملی و مناطق حفاظت شده که زیستگاه یوز هستند از دیگر عوامل کشاندن یوز پلنگ به گرداب انقراض است.
متاسفانه علیرغم اظهارات اداره کل حفاظت محیط زیست سمنان در خصوص خروج دام از کلیدی ترین زیستگاه های یوز هیچ اقدامی انجام نشده و زیستگاه های سمنان در قرق دام و سگ گله است و تمام تلاش های سازمان و اداره سمنان به یک پروژه مبهم تکثیر در اسارت محدود شده است.
با توجه به اینکه یوزهای آسیایی همانند خویشاوندان نزدیک آفریقاییشان با کاهش جدی جمعیت مواجه بودهاند و به عبارتی در حال انقراض هستند، چرا کارشناسان این موضوع را فاجعه تلقی می کنند؟
انقراض یک موجود زنده چه گیاه باشد یا جانور یک اتفاق ناخوشایند برای بشریت است چراکه قابل بازگشت نیست و خزانه ژنی آن گونه برای همیشه از دسترس بشر و آیندگان خارج می شود. حال اگر گونه در حال انقراض یک گربه سان کاریزماتیک مانند یوز آسیایی باشد که پراکنش آن فقط به مرزهای ایران محدود شده و در سالیان اخیر به نماد حیات وحش ایران تبدیل شده قضیه ابعاد بین المللی هم پیدا می کند.
بسیاری از مردم اهمیت اشیا عتیقه را بخوبی درک می کنند چرا که قسمتی از تاریخ چند هزار ساله را در خود ثبت کرده اند و میراث فرهنگی بشر محسوب می شوند اما از درک اهمیت گونه های زیستی عاجز هستند، در حالی که گونه ای مانند یوز آسیایی حکم یک عتیقه زنده را دارد و خزانه ژنی منحصر به فرد خود را از ۶ میلیون سال پیش تا کنون حفظ کرده است.
آیا از نظر شما براي حفظ يوزپلنگ آسیایی جای اميد هست؟
بله فرصت داریم اگر مدیریت علمی داشته باشیم، دانش بهروز از هیچکدام از زیستگاهها نداریم! آخرین پایشها مربوط به ۵ یا ۶ سال قبل است. زیستگاهها به دلیل كمبود امكانات مالی، تجهیزات و نیروی انسانی (به عنوان گارد حفاظت) هیچگاه آنطور كه شایسته است، تحت پایش و مطالعه میدانی قرار نگرفته، بهخصوص زیستگاههای جنوبی كه كمتر شناخته شدهاند. همگان باور داریم که جمعیت کاهش یافته، همه آنهایی که دغدغه حفاظت دارند، میدانند که یوز نیاز به کمک دارد و باید وارد عمل شد اما چگونه؟
متاسفانه از سال گذشته پروژه ای با عنوان تکثیر نیمه اسارت توسط اداره کل استان سمنان آغاز شده که با انتقال خودسرانه و نسنجیده ۳ فرد یوز از پردیسان تهران به سمنان توسط وانت نیسان کلید خورد در حال حاضر تمامی تلاش ها و بودجه ها به یک فنس چند صد متری در سمنان متمرکز شده و میلیون ها هکتار زیستگاه با یوزهای وحشی به حال خود رها شده است.
آیا آمار دقیقی از وضعیت جمعیت و نسبت جنسی و پراکنش یوزها در دست است؟
هرچند زیستگاههای یوز به دلیل وسعت و پراکنش زیاد به خوبی پایش نشده و جمعیت، نسبت جنسی و پراکنش یوزها را دقیقاً نمیدانیم اما اگر بخواهیم به همین آمار فعلی اکتفا کنیم جمعیت یوزها بین ۳۰ تا ۴۰ قلاده عنوان شده است (IUCN) که در چند جمعیت و چند زیستگاه پراکنش دارند. بنابراین وقتی بارقههای امید برای استراتژیهای حفاظت در زیستگاه اصلی وجود دارد، تصمیم به تکثیر در اسارت و به جان خریدن مخاطراتش به عنوان راهکار عاجل منطقی نیست. نتایج اسفبار انتقال چند رأس گور ایرانی از شرق به غرب سمنان یادآوری توان تکنیکی و تخصصی ما در زندهگیری و معرفی مجدد است.
پیشنهاد و راهکارهای شما برای حفاظت از یوزپلنگ های کشور چیست؟
باید زیستگاه ها را بهسازی و ایمن سازی کنیم یعنی به شرایط قبل از تخریب برگردانیم و از هرگونه جاده سازی در زیستگاه های یوز جلوگیری کنیم، از اولویتهای عاجل، خروج دام و سگ گله و سگ بلاصاحب از زیستگاههای یوز است که با توجه به وسعت و پراکندگی زیستگاهها در چند استان و تعارض با جوامع بومی، پروسهای هزینهبردار و زمانبر است که خود تمامی نیروی انسانی و امکانات را طلب میکند. اگر زیستگاه ناامن باشد، هر تعداد یوز را تکثیر و معرفی مجدد کنیم تهدیدهایی که جمعیتهای طبیعی را از بین بردهاند، جمعیتهای معرفی شده را با سرعت بیشتری از میان برمیدارند.
در آخر باید خاطر نشان کنم که قبل از هر اقدام خودسرانه اولویتها و استراتژیهای حفاظتی در یک اتاق فکر با حضور کارشناسان و صاحبنظران داخلی و خارجی و گروه تخصصی گربه سانان IUCN سنجیده شود و تصمیمگیری در مورد این میراث ملی قائم به فرد و گروه و روابط فامیلی کارمندان إدارات و منافع NGO های خاص نباشد.
گزارش:نیلوفر منصوری
No tags for this post.