فلسفه یلدا چیست؟

در حوزه جغرافیای بزرگ فرهنگ ایرانی از زمان باستان در طول سال بیش از بیست جشن رسمی وجود داشته و حداقل هر ماه یک جشن برگزار می کردند که تعدادی از آن ها همچنان تداوم پیدا کرده اند، یکی از آن ها "شب یلدا" یا "شب چله" است.

این جشن یکی از کهن ترین جشن های ایران باستان است که در حوزه جغرافیای بزرگ فرهنگ ایرانی آن را برگزار می کرده اند که همچنان پا برجاست ، این بلند ترین شب سال در نیم کره شمالی زمین است، این شب به زمان بین غروب آفتاب از 30 آذر (آخرین روز پاییز) تا طلوع آفتاب در اول ماه دی (نخستین روز زمستانی) اطلاق می شود .

شب چله هم از آن روی است که این شب اولین شب چهل روز اول زمستان است که به آن چله بزرگ و بیست روز بعد را چله کوچک می نامیدند ،این شب در نیم کره شمالی با انقلاب زمستانی مصادف است و به همین دلیل از آن زمان به بعد طول روز بیشتر و طول شب کوتاهتر می شود

"یلدا" واژه‌ایست به معنای "تولد" برگرفته از زبان سریانی که از شاخه‌های متداول زبان "آرامی" است. زبان "آرامی" یکی از زبان‌های رایج در منطقه خاورمیانه بوده‌است. برخی بر این عقیده‌اند که این واژه در زمان ساسانیان وارد زبان پارسی شده‌است، واژه "یلدا" به معنای "زایش، زاد روز و تولد" است. ایرانیان باستان با این باورکه فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر می‌شوند و تابش نور ایزدی افزونی می‌یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می‌خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می‌کردند و از این رو به دهمین ماه سال دی می‌گفتند که ماه تولد خورشید بود. واژه دی از پهلوی و اوستا آمده است که به معنی خداوند و آفریدگار است، ماه دی در تقویم مذهبی ایران باستان آغاز سال نو مذهبی بوده است. چنان که ریشه آن از راه میترائیسم به مسیحیت و تقویم امروزی نیز رسیده است.

شب یلدا را شب میلاد خدای خورشید نیز نامیده اند که در این شب ، مهر ، میترا یا آنچنان که در اوستا و نوشته های پادشاهان هخامنشی آمده "میثره" به جهان باز می گردد او که از ایزدان باستانی ایران است، ساعات روز را طولانی کرده و در نتیجه برتری خورشید پدیدار می شود . آیین مهر پرستی یا آیین مهر بر پایه پرستش میترا در دوران پیش از آیین زرتشت شکل گرفته و در اروپا به آیین میتراییان هم معروف گردیده است.
جشن "یلدا"و مراسمی که در این شب برگزار می‌شود، یک سنت باستانی است. مردم روزگاران گذشته بر اثر تجربه دریافتند که فعالیت‌های خود را با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت و حرکت و قرار ستارگان تنظیم کنند ، آنان ملاحظه می‌کردند که در بعضی ایام و فصول روزها بسیار بلند می‌شوند و در نتیجه در آن روزها، از روشنی و نور خورشید بیشتر می‌توانستند استفاده کنند.

این اعتقاد پدید آمد که نور و روشنایی و تابش خورشید نماد نیک و موافق بوده و با تاریکی و ظلمت شب در نبرد و کشمکش‌اند. مردم دوران باستان و از جمله اقوام آریایی، از هند و ایرانی، هند و اروپایی، دریافتند که کوتاه‌ترین روزها، آخرین روز پاییز و بلندترین شب ها شب اول زمستان است و بلافاصله پس از آن روزها به تدریج بلندتر و شب‌ها کوتاهتر می‌شوند، از همین رو آنرا شب زایش خورشید نامیده و آنرا جشن می گرفتند.   

*اردشیر اروجی؛ پژوهشگر میراث فرهنگی و گردشگری

No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا