شوالیه تاریکی برمی‌خیزد

ا پیش از انقلاب صنعتی، وقتی دنباله‌داری با نمایی افسونگر در آسمان شب هویدا می‌شد، زمینیان که ابزار دقیقی برای شناخت و بررسی این اجرام ناشناخته آسمانی نداشتند، ظهور آنها را به بروز اتفاقات و تحولات ناخوشایند تعبیر می‌کردند. سیل، زلزله، قحطی جنگ و براندازی حکومت‌های مستبد، از پیامدهای ظهور دنباله‌دارهای درخشان در آسمان شب تصور می‌شد، اما با آغاز دوران مدرن و پیشرفت در ساخت تلسکوپ‌ها و دیگر ابزارهای اندازه‌گیری، بتدریج شناخت بشر از دنباله‌دارها بیشتر شد.

 
ما اواخر قرن بیستم دریافتیم، دنباله دارها همچون کوه های عظیم متشکل از یخ و توده های غبار، در مدارهای بیضوی بسیار کشیده که گاه شکل سهمی و هذلولی پیدا می کنند، به دور خورشید می گردند. با این حال سوالات زیادی کماکان بی پاسخ مانده بود: این که هسته یک دنباله دار چه شکلی می تواند داشته باشد، دقیقا از چه ترکیباتی ساخته شده، در جو فوق العاده رقیقی که اطراف هسته دنباله دار وجود دارد، چه ترکیباتی پیدا می شود، مقدار مواد آلی احتمالی در هسته دنباله دارها چقدر است و چه ساختاری دارد و …

رزتا رهسپار ناشناخته ها می شود

کنجکاوی دانشمندان و پروژه های بعدی که اجرای آنها منوط به دانستن پاسخ پرسش هایی از این دست بود، موجب شد قریب 11 سال پیش در دوازدهم اسفند 1382 فضاپیمای رُزتا همراه کاوشگر سطح نشین فیلَه در قالب مأموریتی از جانب آژانس فضایی اروپا راهی سفری دور و دراز برای دیدار نزدیک با دنباله دار «67 پی/ چریوموف- گراسیمنکو» شود. مهندسان پروژه در طول مسیر رزتا تا رسیدن به دنباله دار مقصد، در عملیاتی بی سابقه و بسیار پر ریسک، فضاپیما را در وضع خواب زمستانی قرار دادند تا در مصرف انرژی صرفه جویی شود. سال گذشته، وقتی فضاپیما را پس از قریب یک دهه دوباره به حالت فعال درآوردند، موجی از شادمانی اتاق هدایت مأموریت رزتا را در دارموشتات آلمان فراگرفت. سرانجام پانزدهم مرداد سال گذشته، رزتا در مدار دنباله دار 67 پی قرار گرفت و تصاویری بدیع از دنیایی که برای بشر قرن بیست و یکم غریب بود، به زمین مخابره کرد. حدود دو ماه به دور دنباله دار چرخید، مکان‎ های مناسب برای فرود کاوشگر سطح نشین فیله را پیدا کرد و بالاخره شامگاه 21 آبان 93 در حالی که رزتا در فاصله 10 کیلومتری از سطح دنباله دار قرار داشت، کاوشگر فیله را ر ها کرد تا با موفقیت بر سطح دنباله دار بنشیند و نخستین سیگنال ها مبنی بر فرود موفقیت آمیزش را به زمین مخابره کند، اما از بخت بد در سایه صخره ای آرام گرفته بود که مانع از نور گرفتن صفحات خورشیدی کاوشگر برای شارژ باتری ها می شد. در نتیجه کاوشگر فقط 58 ساعت کار کرد و بعد در حالت خواب زمستانی قرار گرفت، اما همان 58 ساعت کار کافی بود تا ده ها بسته اطلاعاتی را به زمین ارسال کند که بین آنها شواهدی از وجود ترکیبات آلی در جو بسیار رقیق دنباله دار بود. اینجا بود که دانشمندان مأموریتی که قریب 5/1 میلیارد دلار (نزدیک به 5000 میلیارد تومان) برای آن هزینه شده بود، اعلام کردند باید چند ماه منتظر ماند تا با گردش دنباله دار به دور خورشید و تغییر موقعیت زاویه تابش خورشید، شاید دما در محلی که فیله جا خوش کرده، بالاتر از منفی 45 درجه سانتی گراد برود تا با نورگیری بیشتر صفحات خورشیدی، به احتمال زیاد کاوشگر دوباره روشن شود. این امیدواری در تیم مهندسان و هواداران مأموریت رزتا وجود داشت تا این که 23 خرداد خبر آمد کاوشگر فیله، همان شوالیه ای که در تاریکی صخره ای ناشناس به خواب رفته بود، برخاسته است! شادمانی بار دیگر به جمع مدیران و مهندسان این مأموریت بازگشت و سیگنال های امیدوارکننده موجب شد، دوران مأموریت رزتا در گردش به دور دنباله دار 67 پی، ضمن کشف هیجان انگیز قطعات یخ آب بر سطح این دنباله دار تا 9 ماه دیگر تمدید شود.

آنچه در ایران از مأموریت رزتا می آموزیم

ما در ایران هنوز تجربه طراحی و هدایت مأموریت های فضایی در سطح اینچنینی را نداریم. نگاهی به مأموریت رزتا و دستاوردهای آن می تواند ما را ساعت ها سرگرم تصاویر و یافته های مهیج این مأموریت کند. اگر بخواهیم از زاویه دیگری به این مأموریت نگاه کنیم سوالات زیادی برایمان به وجود می آید: آژانس فضایی اروپا در شرایطی که تاریخ فضانوردی نشان داده است، بیش از نیمی از مأموریت های فضایی با شکست مواجه می شوند، چگونه توانسته مأموریتی چنین پرریسک را با این سطح از دقت و این حجم از دستاوردهای جذاب مدیریت کند؟ چطور آنها حاضر شده اند برای پیشرفت در یک پروژه و در شاخه خاصی از علوم پایه 5/1 میلیارد دلار هزینه کنند؟ چرا آنها با اولین شکست و ناکامی از پا نمی نشینند و دولت و مردم و رسانه ها بلافاصله از محدود کردن بودجه هایشان سخن نمی گویند؟ چرا وقتی از بدشانسی، کاوشگر فیله پس از ده سال در سایه یک صخره قرار می گیرد و زمزمه های پایان کارش شنیده می شود، هواداران این پروژه در شبکه های اجتماعی به جای ساختن لطیفه های تحقیرآمیز، مهندسان پروژه را حمایت می کنند؟

مشارکت بین المللی برای رسیدن به موفقیت

مأموریت رزتا از معدود مأموریت هایی است که در آن، آژانس فضایی اروپا نه در سایه ناسا که ایفاگر نقش اصلی نمایش است. در این مأموریت، ناسا در بخش تأمین تجهیزات و بررسی ها همکاری دارد. آژانس فضایی اروپا پیشتر در همکاری با دیگر سازمان های فضایی بزرگ جهان، تجربه هدایت مأموریت های فضایی در ماورای جو زمین را بخوبی کسب کرده بود و با چشمانی باز وارد این عرصه شد. نتیجه هم این شد که این سازمان، وقتی نقش اصلی را در طراحی و هدایت مأموریتی سترگ بر عهده گرفت، طعم شیرین موفقیت را البته با فراز و نشیب هایی چشید.

همکاری با ناسا و آژانس فضایی اروپا (اسا) در شرایط کنونی کشور برای طراحی برنامه های مشترک فضایی قطعا برای ما ممکن نیست. با این حال، مشارکت مؤثر با کشورهای آسیایی پیشتاز در عرصه فضا – که اتفاقا در سال های اخیر موفقیت های قابل توجهی در عرصه فضا کسب کرده اند- برای انجام پروژه های مشترک به منظور توسعه صنعت فضایی در عرصه های گوناگون می تواند برای سرعت بخشیدن به تحقق اهداف فضایی کشور مفید باشد. هند، مالزی، چین و حتی امارات در سال های اخیر با سرمایه گذاری در بخش های مختلف فضایی پیشرفت های قابل ملاحظه ای داشته اند.

حمایت رسانه ها از مأموریتی پر فراز و نشیب

اشاره کردیم که مأموریت رزتا با چه فراز و نشیب هایی روبه رو بوده است. وقتی رزتا از زمین پرتاب شد، برخی کارشناسان نسبت به حصول موفقیت آن ابراز تردید می کردند. با این حال در یکی دو سال اخیر گویی همه مصمم بودند، رزتا نه فقط باید نخستین نمای نزدیک از دنیای اسرارآمیز دنباله دارها را به زمین مخابره کند، که باید موفق شود کاوشگر سطح نشینش را بر دنیای کوچکی که قطرش حدود پنج کیلومتر است، فرود آورد. در این مسیر، هر گاه مشکلاتی به وجود آمده، رسانه ها هواداران و مدیران آژانس فضایی اروپا با جدیت، تیم مهندسان مأموریت را حمایت کرده اند تا آنهایی که سکان این فضاپیمای گرانقیمت را در دست دارند، با آسودگی نسبت به برخورداری از نوعی پشتوانه اداری و اجتماعی، کار هدایت این مأموریت متهورانه بشر را پیش ببرند. این رویه را مقایسه کنید با زمانی که کوچک ترین اشکالی در برنامه های فضایی ما پیش می آید! چندی پیش در گفت وگویی که با کارشناسان سازمان فضایی داشتم، از این که چرا فقط کسب موفقیت ها در پروژه های سازمان فضایی رسانه ای می‍ شود، پرسیدم؛ «مگر نه این که موفقیت در پروژه های علمی از پس شکست ها میسر می شود؟» پاسخ ساده و گویا بود: اگر شکست ها را رسانه ای کنیم، ممکن است چنان فضایی علیه پروژه های فضایی شکل بگیرد که عملا ادامه کار غیرممکن شود! این حقیقت تلخ از فقدان بلوغ و بی اعتمادی نسبت به کارشناسان در دستگاه های رسانه ای ما و همین طور تعامل مثبت نداشتن متولیان امور فضایی با اصحاب رسانه خبر می دهد. وقتی برنامه مشخصی برای تعامل با رسانه ها در بزنگاه های حساس وجود نداشته باشد، رسانه هایی که نمی توانند مخاطبانشان را بی پاسخ بگذارند، به هر ترتیب ممکن به پوشش خبرها و رویدادها می پردازند.

ارزش نهادن بر پیش بردن مرزهای دانش در علوم پایه

دنیای مدرن قرن هاست، به اهمیت شناخت ناشناخته ها و پیشرفت در علوم پایه پی برده و منافع کوتاه مدت و میان مدت خود را فدای مصالح کلان بلندمدت خود نمی کند. بیش از نیم قرن است که کشورهای توسعه یافته و البته در چند سال اخیر، قدرت های نوظهور جهان به سرمایه گذاری هنگفت برای توسعه علوم و صنایع فضایی می پردازند. آنها بخوبی دریافته اند توسعه سیاسی، اجتماعی و البته فناوری در جوامع بدون داشتن نگاه بلندمدت به پژوهش در علوم پایه و از جمله تحقیقات در عرصه فضایی ممکن نیست. از همین رو،کشورهای اتحادیه اروپا با وجود مشکلات اقتصادی سال های اخیر که کشورهای منطقه یورو با آن دست به گریبان هستند، کماکان بر ادامه مأموریت رزتا تأکید دارند و کلید حل مشکلات اقتصادی را در متوقف کردن پروژه های علمی همچون مأموریت رزتا نمی بینند.

این موضوع برای آحاد جامعه، یعنی مالیات دهندگان اروپایی نیز پذیرفته شده است. هرگز ندیده ایم قشر فرودست جوامع اروپایی که در مقایسه با سال های نه چندان دور، از مشکلات اقتصادی و سیاست های ریاضتی در کشورهایی همچون یونان و ایتالیا و اسپانیا و پرتغال در سال های اخیر رنج می برند، مقابل دفاتر اتحادیه اروپا تجمع کنند و بر تمدید مأموریت هایی همچون رزتا اعتراض کنند. آنها خوب می دانند اگر امثال کریستف کلمب، واسکودوگاما و ماژلان نبودند تا قرن ها پیش به امید کشف ناشناخته ها سرزمین های جدید را کشف کنند، هرگز اروپا و آمریکای امروز در جایگاه فعلی خود نسبت به آسیا و آفریقا نبودند. همان کشورهایی که چند قرن پیش به قدرت دانش و فناوری پی بردند، اوضاع کشور خود را به مدد گروهی نوظهور به نام دانشگران (Scientists) با ابزار علم بهبود بخشیدند، ناوگان دریایی خود را حمایت و به عزم یافتن سرزمین های جدید، عازم دوردست های ناشناخته کردند؛ و البته از مزایای چنین سرمایه گذاری سترگی در عرصه سیاسی نیز بهره مند شدند.

برای مأموریت رزتا و دیگر مأموریت های فضایی عمده به دوردست های منظومه شمسی، باز هم همین کشورها در حال سرمایه گذاری هستند. ژاپن، چین، هند و بتازگی امارات هم برای طراحی مأموریت هایی به مقصد مریخ و دیگر کرات منظومه شمسی پا پیش گذاشته اند و اقدامات جدی صورت داده اند.

برای ایفای نقش خود در پیشبرد مرزهای دانش بشری و در نگاهی کلان تر برای حفظ و گسترش قدرت منطقه ای کشور خود چه برنامه ای بالاتر از حفظ نقاط مداری (که البته تعدادی از آن هم از دست رفته) و فراتر از آن در مدار قرار دادن انسان در فضا داریم؟

منبع:جام جم آنلاین
No tags for this post.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا